ی وقتایی اونقدر اذیت میکنه و گریه و جیییییغ که رسما میندازمش این ور اون ور از اعصاب خوردی و خستگی ی دستی بغلش میکنم و تکونش میدم محکم بلکه بخوابه
واقعااا نیاز ب مشاور یا روانکاو دارم بلکه آرامش بخشی چیزی بهم بده

منم گاهی اینجوری میشم بعد عذاب وجدان میگیرم بقول‌دوستمون باید تحملمون رو ببریم بالا

هروقت عصبانی شدی ی نفس عمیق بکش ب این فک کن ک ب زودی قراره دلت واسه همین روزام تنگ بشه و این روزا گذراست ...

سلام.بچه داری ،سختی های خودش رو داره اصلا راحت نیست.باید بدونید که این سختی ها موقتی هستن و تا چند ماه دیگه این گریه ها و جیغ ها تموم میشه و نوع اذیت کردنشون فرق می‌کنه😁

اون دست خودش نیس انقد کوچولوعه که روده های کوچیکش نمیتونه راحت کار کنه اگه بدونی چ‌دردی رو داره تحمل میکنه بچت لباس تو تن خودتو جر میدی براش
سعی کن داروهاش ب موقع بدی مراقب سر و گردنش باشی حالت ویبره تور تکونش بدی تا اون گره ای ک تو روده هاش اومده باز شه
ب خودت هم تلقین نکن ک ب مشاور و فلان نیاز داری بچه داری همینه چار ماهش بشه تمومه دل درد

من دلم میخاد بگیرم خودم خودش بزنم تا سر حد مرگ حالا من یه بچه کولیک داشتم که همسایه حتی از گریه هاش به صدا درآمد بودن این بدتر از اون

مشکلش چیه؟
بچه چیزیش نباشه اینطور نمیکنه
منم دقیقا تو همین شدت فشار بودم تا فهمیدم بچم الرژی غذایی داره ۱سری چیزارو میخورم طفلک اذیت میشه بیقرار میشه