گاهی اوقات میگم کااااش بچم خوش غذا بود ،اونوقت غمی نداشتم بخدا😣بک ساعت دقیق میشینم تا غذاشو بخوره کمر درد میگیرم
هر قاشق پنج دیقه دهنش نگه میداره خیلی خستم😔
دوماهه بود ک اعتصاب شیر کرد ،۴ ماهگی غذا شروع کردم گفتم کم گم یاد بگیره ک اگ شیر هم نخورد بتونم با غذا سیرش کنم
اما رقته رقته همه چی بدتر شد.. استفراغ و بالا آوردناش زندگیمونو به گند کشید ،رابطم با شوهرم بد شد،از بس ک من تو خونه با این بچه سر غذا وشیر سرو کله میزدم شوهرم میومد خونه اونم وضعشو میدید اعصابش خورد میشد اونوقت بهم میچسبیدیم،یا وقتی میدید نمیخوره و گریه میکنه و بالا میاره میگفت نده بهش نخوردم ک نخورد چی میشه ..
بقیه اش تو تاپیک نوشتم..

الان هفت جلسس بردمش بلع درمانی...عوق زدنش کم شد ولی همچنان غذا نمیخوره😔😔😔

عزیزم عین پسر من از دوماهگی تا حالا زندگی ندارم😭😭دقیقا عین شماس همه چیمون!!!همین استفراغا عوق زدنا و دعواهای منو شوهرم و عصابی که دیگه نمونده برام!!!!من از مازندران اومدم تبریز شهر غریب کلی هزینه کردم پول هتل گفتاردرمانگر اما هنوز بچم مث ادم نمیشینه غذاشو بخوره حالم خیلی بده با دوتا بچه و کلی هزینه اومدیم تبریز به امید اینکه ما هم مث بقیه جواب بگیریم بچمون غذا بخوره انقدر تو دهنش نگه نداره پیرمون نکنه ما غذامون تموم میکنیم اما بچم همون یه ذره از اول تا اخر دهنشه دیگه کم اوردم انقدر اوضام داغونه که خدا میدونه😭😭😭😭

من ی بچه تا الان ک امسال میره مدرسه اونطوری بزرگ کردم کل ثانیه هاش با گریه گذشت دوباره دومی از اونم بدتر ببین دیگه چی میکشم

چرا بالا میاره؟

همش دوا دکتر ک این بچه دردش چیه تا یجا رفتیم تهران متخصص گوارش گفت این الرژی داره و باعث شده بی اشتها شه
تا عید دارو مصرف کردیم دیدیم نه بازم هیچ بهبودی نمی‌بینیم
البته اینم بگما فک نکنین تنها دکلره ک بردم همین بوده
من از دوماهگی تو مطبای دکترم و کلیپول و داروی رفلاکس خرج کردیم و هیچی ب هیچی ،اینی ک گفتم آخریش بود
خلاصه ما ۹ ماهه بود رفتیم مطب این دکتر، تا عید این داروها و چیزایی ک گفت استفاده نکنین واسش رو رعایت کردیم ،اما هیچچچچ فایده ای نداشت هم استفراغ میکرد و هم با اولین قاشق اوق میزد ،شیر هم ک اصلااااا
عید هم ک رفتن خونه مامانم شهرستان گفت هرچی رعایت کردی بسه وقتی هیچ بهتر شدنی نمیبینی ،بیا همه چی بهش بده غذای سفره بده شاید خوشش اومد ،رقته رقته نیهان خوشش اومد و کمی بهتر شد شیر هم ک تو بیداری نمیدادمش میگفتم بزا تو خواب بخوره ک تهوع دست نده بهش
تاااا ۱۰ روز بعد ک اومدیم خونه خودمون و تا الان ک یک ماه گذشت نیهان غذاشو مرتب میخورد درسته یکم طول میداد ولی حدقل میخورد سر یک ربع ،اما الان دقیقا سه روزه باز شده مثل قبل😔اوق میزنه و نمیخوره، بعد این همه مدت امروز دوباره شیر بالا آورد و من غمبگن ترینم ک نکنه روزای سختم دوباره شروع بشه