۱۲ پاسخ

وایی دقیقاانگارمیگفتی من نوشتم
خیلی خیلی دارم اذیت میشم واقعاکم اوردم خیلی عصبی شدم تواین چندروز ۴کیلو کم کردم بدنمم ضعیف شده درکنارش پسرم ویروس گرفته خیلی خیلی اذیت میکنه انقدر عصبی میشم که فقط جیغ میکشم بعدشم میخوام بزنم ولی دلم نمیاد بازانقدرگریه میکنم عذاب وجدان میگیرم

عزیزم کامل درکت میکنم تک ب تک حرفاتو.
ناراحت نباش اخه بعضی دندونا وقتی میخوان دربین خیلییی درد داره مثل دندون نیش و واقعااا بچه اونموقع اذیته.و این رفتاراشون طبیعیه. اونم از روی این نیست ک ما رو اذیت کنن، دیدی خود ما دندون درد داشته باشیم چ حالی میشیم؟ اون بیچاره ها درد خیلی شدیدی دارن تحمل میکنن تازه لثه شون هم جر میخوره بعد خودشون هم کوچولو هستن و تحمل شون کمه. برا همین اینو ب ما ک تنها پناهشونیم با غر و اعتراض نشون میدن ک ما مرهمشون باشیم و کمکشون کنیم تا اروم شه دردشون.
بچه منم همین میشه. منم اینجور مواقع خیلی عصبانی میشم مخصوصا ک حسابی بدخواب میشه و نمیخوابه و هی بیدار میشه گریه میکنه. ولی بعدش میگم این بیچاره خودش درد داره و از روی درد ب تو پناه اورد بعد تو باهاش بدرفتاری میکنی و سرش داد میزنی؟ بعد دوباره عذاب وجدانم بدتر میشه ولی دفعه های بعد سعی میکنم بیشتر خودمو کنترل کنم و یادم بیاد اون شرایطش سخت تره.
ببین برای اعصابت هم عرق های ارامش بخش مثل بهارنارنج و گلاب اینا بخور
مدام هم گل گاوزبون و سنبل الطیب دم کن و بخور (البته تو پریودی نخور چون خونریزیت زیاد میشه)
بعدم سعی کن بدنتو تقویت کنی ک کمتر ضعف جسمی باعث عصبانیتت شه. چون خودمم از روی ضعف جسمی اعصابم داغون تر میشه

منم تو همین شرایطم ولی سعی خودمو میکنم تاحدی رو خودم مسلط باشم چون به عذاب وجدان بعدش نمی ارزه
یک راه حلش اینه که محیط رو عوض کنی من بچمو بغل میکنم شده زیره گازو خاموش کنم یا دست ازظرف شستن بردارم وبچمو بغل کنم ببرمش حیاط یا تو راه پله ها یاجاییکه هواش عوض بشه باهاش یکم توپ بازی کنم تا یکم آروم بشه بعد بهش استا میدم شیرش میدم بازم بغلش میکنم تا آروم بشه عزیزم این بچه ها جزما کسیو ندارن پناهش باش رو خودت مسلط باش با شوهرت منطقی حرف بزن تا کمکت کنه

حرف دل من بد نگاش میکنم های های گریه میکنم😭😭😭

عزیزم منم همینم

منم بچم همینطور بخدا یه خواب راحت ندارم از دستش

من علت خشمم چون همسرم هی گف میخوام بخوابم بچه رو ببر بخوابون عصبی میشدم
دیگه کاري نداره حالم بهتر

دختر منم همینه نترس حالا حالا ها برنامه داریم با اینا

دخترم چندشب مثلا ساعت ۳ ۴ بیدار میشد گریههههه که بره بازی کنه و باید باباشم مینشست باش بازی میکرد🤦🏻‍♀️😂

منم دقیقا اینجوری بودم عصبی میشدم اونم بدتر میشد
هنوزم گاهی اینجوریه ولی کمتر شده

ی لحظه ب چشماش نگاه کتی منصرف میشی از عصبی شدن روش

آخ رستا هم دقیقا همینطوره

سوال های مرتبط

مامان یاسین مامان یاسین ۱۰ ماهگی
خدایا نمی‌دونم چمه همش سردرد می‌خوابم سردرد بیدار میشم سردرد کلا خستگی وقتی خوابمم خسته میشم البته پسرم خیلی بدخوابه شاید به این ربط داره قبلا ها مامانم و بابام خیلی بحث و دعوا داشتن حرسم می‌گرفت از دست مامانم ولی خودم الان از مامانمم بدتر شدم به شوهرم همش گیر میدم سرش همش غر میزنم دعوا میکنم تو بچه داری کسی نیست که حتی موقع دسشوییی رفتن بزارم پیشش پسرمم نمی‌دونم ازم چی میخواد کلا به خودم چسبیده شاید باور نکنید بخدا اصلا حتی رو زمین نه میشینه نه دراز می‌کشه رو شکم میخوابونمش که حداقل سینه خیز رفتن رو یاد بگیره همین که میزارمش گریه می‌کنه و جیغ میزنه که برش دارم وقتی میخواد با اسباب بازی هاش یکم بازی کنه هم باید بین پاهام بشینه و بازی کنه وگرنه نمیشینه تا شب بدجور خسته میشم بعدش با شوهرم دعوا میکنم که کمکم نمیکنی اونم باهام دعوام می‌کنه که درکم نمیکنی کارام سنگینه ولی باز وقتایی که بتونم کمکت میکنم منم خسته میشم . اصلا به کمک شوهرم احتیاجم ندارم فقط دلم میخواد که شبا حداقل وقتی خستم و از خستگی بغض کردم بهم یکم آرامش بده بگه می‌دونم خسته می‌دونم تو هم تو این زندگی زحمت می‌کشی ولی بجاش شبا که پسرم خوابه میگه نوازشم کن تا خوابم ببره منم وقتی میگم خسته بهم میگه فلانی میگه زنم هرشب نوازشم می‌کنه تا بخوابم منم شروع میکنم به جیغ داد که من آشغال به درد نخورم برو با هرکی دلت میخواد ازدواج کن و .....