۷ پاسخ

شانسی که شما آوردی این بود که سوند رو تو بی حسی براتون زدن. برای من سوند وصل کردن و بعد بردن بخش جراحی. یعنی مزخرف‌ترین قسمت سزارین من همین سوند بود که نمیتونستم تحمل کنم وگرنه خود عمل برای من خیلی خیلی راحت بود حتی راه رفتن بعده عمل هم خیلی برام راحت بود من حتی پمپ درد هم نگرفتم. تنها چیزی که منو اذیت کرد سوند بود درآوردنشم هم خیلی مزخرف بود

مامان گلارین دکترت کی بود

من فردا سزارین میشم انقدر استرس و ترس دارم🥺🥺

راستی چرا حالت تهوع گرفتی؟مگه معدت پر بود؟

بسلامتی عزیزم
منم انشالله قراره سزارین بشم میترسم
یعنی موقعی که بچه رو از شکمت در آوردن حس کردی که جیغ زدی؟

بد من پمپ درد داشتم بد عملم دردی احساس نکردم فقط اولین راه رفتن واقعا سخت بود مرگو ب چشام دیدم
طریقه مصرف پمپ درد از متخصص بیهوشی بپرسید اصلا ب حرف پرستار‌گوش ندید
متخصص بیهوشی ب من گف هر ۲۰دیقه ۳تا پامپ بزن پرستار میگف هر ی ساعت ۱پامپ ک اولش اذیت شدم ب همون هر ۲۰دیقه ۳پامپش کردم راحت تا ساعت ۱۲بدظهر ک‌ترخیص شدم بس شد واسم
خلاصه خیلی خوب بود تا همین امروز ک‌یکم بخیه هام‌میسوزه درد میکنه هیچ مشکلی ندارم

عزیزم به سلامتی🌹
فقط اینکه میگن سزارین اختیاری رو بیمه قبول نمیکنه هزینشو درسته؟

سوال های مرتبط

مامان فندوق مامان فندوق ۱ ماهگی
سلام من اومدم با تجربه زایمان سزارین
روز چهارشنبه ساعت ۶ صبح رفتیم بیمارستان اول رفتم زایشگاه ازم nstگرفتن گفتن خیلی انقباض داری درد نداری ک نداشتم بعد بردنم بهم انژیوکت وصل کردن و کلی شرح حال گرفتن و بعد سوند وصل کردن من از سوند خیلی میترسیدم و خودمو سفت میکردم ولی اصلا اونجوری ک‌فکر میکردم نبود ساعت ۸ گفتن آماده ای بریم اتاق عمل رفتم رو‌ولیچر بردنم اتاق عمل یکم محیطش برام ترسناک بود چون اولین بارم بود ولی زیاد استرس نداشتم کلی آدم اونجا بود هرکسی مشغول ی کار بود دکترمم اومد کمک کردن رو تخت نشستم گفتن کمر و گردنت رو خم کن آمپول بی حسی بزنیم من ترسی نداشتم از اون ولی چون دریچه نخاعی من تنگ بود یکم اذیت شدم و چند بار سوزن زد تا تونستن جای درستی پیدا کنه وقتی تزریق تموم شد پام شروع ب داغ کردن کرد درازم کردن و جلوم پرده کشیدن سرم وصل کردن حس میکردم چیزی روی شکمم میکشن گفتم من بی حس نیستم هنوز شکمم رو پاره نکنید گفتن نه نترس هنوز داریم بتادین می‌زنیم بعدش دیگه نفهمیدم کی شکمم رو پاره کردن صدای گریه بچم پیچید و دنیا مال من شد تمیزش کردن آوردن کنار صورتم بوسش کردم بعد بردنش لباس تنش کنن..بعد حس کردم حالت تهوع دارم گفتم بهشون ی آمپول تو سرم زدن اما خوب نشدم و بالا آوردم بعدش باز گفتم سردردم بهم آرامبخش زدن دیگه چیزی نفهمیدم یهو چشامو باز کردم دیدم چنتا مرد می‌خوان بزارنم رو تخت دیگه ببرن ریکاوری تقریبا یک ساعتی تو ریکاوری بودم دوبار اومدم شکمم رو فشار دادن ک چون بی حس بودم زیاد درد نداشت بعدش هم بردن بخش و پسرم رو آوردن برای شیر خوردن ..در کل از انتخابم راضی ام بازم برگردم عقب سزارین انتخابمه الآنم درد ندارم ۸ ساعتی شیاف میزارم تو بیمارستان هم پمپ درد داشتم که اصلا دردی حس نکردم
مامان آرسام 💙 مامان آرسام 💙 ۲ ماهگی
# تجربه زایمان سزارین
من خیلی خیلی ترس داشتم
ولی خب به دکترم اعتماد کردم
توی سزارین دکتر خیییلی مهمه
درد هایی که طبیعی قراره بکشید و خورد خورد پاس میکنید و این برای من بهتر بود
با پمپ درد و شیاف درد ها قابل کنترله اصلا نگران نباشید
سوند و برای من بعد بیحسی وصل کردن ( دکترم اجازه نمیداد وقتی بی حس نیستی سوند وصل کنن بهت )
فشار شکمی تو بی حسی ها بود
تنها چیزی که هنوووز دردش یادمه اولین راه رفتنه
خیلی دردناک بود ولی برای نیم ساعت کلا کم کم بهتر میشید
من ۲۴ ساعت بعد عمل مرخص شدم
۴ ساعت بعد عمل گفتن پاشم راه برم که خیلی زود بود
۴ ساعت ناشتا نگهم داشتن که اینش خوب بود من گشنم بود🤣
اتاق عمل :
هیچ دردی حس نمیکنید سوزن بی حسی اندازه امپول ساده درد داره
من داروی بی حسی تو اتاق عمل خیلی برام عوارض داشت حالم بد شده بود ولی تکنسین بیهوشی مدام بهم دارو میزد باهام حرف میزد و خیلی خوب بود اوکی میشدم
وقتی بچه رو از شکم میکشن بیرون احساس فشار میکنید که اصلا درد نداره ولی به شددددت دل تنگی داره انگار همه ی بدن غصه ی نبود بچه رو میگیره
بچه رو میذارن رو سینه خیییلی حس قشنگیه