خانما شماهم مثل منید؟؟ من خیلی استرس بچمو دارم کسی اکه بغلش کنه همراهمش راه میرم ک یوقت اسیبی نرسه ب بچم یا وقتی گریه میکنه باید سریع ساکتش کنم اگه ساکت نشه همراش گریه میکنم 😔 کلا خیلی بهش حساس شدم همش مراقبم چکش میکنم خودم اینجوری خیلی دارم اذیت میشم ب هیچکس اعتماد ندارم حتا چن دقیقه بچه رو نگه داره 😞

من میسپارم به پسرم موقع ای که کاردارم

کاملا حق داری خوب ادم مادره نگرانه، منم اینطوری بودم اصن یکی بغلش میکرد میخاستم برم بگیرمش ازش همشم ایترس داشتم یکی مریض باشه نزدیکش شه، البته من بچم نارس بود،
الان که یکم جون گرفته خودمم خیالم راحتتره چون بچه هم خودش سفت تر میشه ، کم کم بهتر میشی، به هر کیم خاستی بدیش بذارش تو اغوشی سوییسی

منم همینجوری هستم

منم همینم حتی شوهرم میگیره باهاش بازی کنه هی نگاهش میکنم،هرچی باشه بچه عزیزتراز جونه خودت میشه ولی متاسفانه همکاری نمیکنن از بیرون میان دستشون میکنن تو دهنش یا میشوننش و پرتش میکنن بالا و.... بعضیا خودشون این استرسارو پشت سر گذاشتن ولی درکی ندارن که یه مادر حساسه رو جیگرگوشش

من از خدامه بدمش به یکی بگیرم بخوابم..

اینا الکی به وجود نمیاد بیشتر به خاطر رفتار بقیه نسبت به بچته حتما چیزی از کسی دیدی که الان حساس شدی منم همچنان به بعضیا اعتماد ندارم همش بچمو ازشون دور میکنم

اینطوری فقط خودت اذیت میشی عزیزم
هیچکس قرار نیس ب بچه اسیب برسونه ک
منم اول مثل شما بودم
واقعا خودم اذیت میشدم
بد کم کم حساسیتمو کم کردم
تازه ی ماهه مامان شدی طبیعیه حست
من دیگه بعد ماه دوم بچه رو میسپردم ب خواهرشوهرم برادرشوهرم
ب کارام میرسیدم یا باهمسرم وقت میگذروندم

نه من میزارم پیش دخترم می م حمام و کارآمد میکنم

نه اصلا
بغل همه میدمش