۴ پاسخ

خداحفظش کنه انشالله موفق و خوشبخت باشه

انشالله شاهد موفقیتهاش باشی عزیزم ♥️🌹

اینجا غار سهولان هستش؟

روز گل دختراتون مبارک😘

سوال های مرتبط

مامان امیرحسین مامان امیرحسین ۱۱ ماهگی
نکات کلی تربیتی برای کودک لجباز:

صبور باشید، بسیار صبور! این اولین و مهم‌ترین اصل است. گاهی اوقات لجبازی بخشی از فرآیند رشد کودک برای ابراز استقلال است. فریاد زدن یا دعوا کردن معمولاً وضعیت را بدتر می‌کند. نفس عمیق بکشید و به یاد داشته باشید که شما الگوی او هستید.

انتخاب‌های محدود ارائه دهید: به جای اینکه بگویید “الان باید مسواک بزنی”، می‌توانید بپرسید “دوست داری اول مسواک بزنی یا لباس خوابت را بپوشی؟” این کار به کودک احساس کنترل می‌دهد، در حالی که همچنان شما تعیین‌کننده هستید.

قوانین روشن و قاطعانه تعیین کنید: کودک باید بداند که چه انتظاراتی از او دارید و پیامدهای شکستن قوانین چه خواهد بود. اما این قوانین نباید آنقدر زیاد باشند که کودک احساس خفقان کند.

نادیده گرفتن در مواقع مناسب: گاهی اوقات، لجبازی صرفاً برای جلب توجه است. اگر لجبازی او خطرناک یا آزاردهنده نیست، ممکن است نادیده گرفتن آن بهترین راه باشد. وقتی کودک به رفتار مطلوب بازگشت، به او توجه مثبت نشان دهید.

به احساساتش اعتبار دهید، اما نه به رفتارش: می‌توانید بگویید “می‌فهمم که دوست نداری لباس‌هایت را بپوشی، اما الان وقت رفتن به مهدکودک است و باید این لباس را بپوشی.” این نشان می‌دهد که شما او را درک می‌کنید، اما همچنان بر خواسته خود پافشاری می‌کنید.

از تشویق و پاداش استفاده کنید: وقتی کودک همکاری می‌کند یا رفتار خوبی از خود نشان می‌دهد، او را تشویق کنید. این تشویق می‌تواند کلامی باشد (“آفرین که اینقدر خوب کمک کردی!”) یا یک پاداش کوچک (نه لزوماً مادی).

خودتان را جای او بگذارید: سعی کنید دلیل لجبازی او را بفهمید. آیا گرسنه است؟ خسته است؟ احساس ناامنی می‌کند؟ آیا خواسته شما برایش منطقی نیست؟
ادامه در کامنت
مامان پسرگلم مامان پسرگلم ۱۴ ماهگی
✍نجار، قبل از اینکه شروع به ساختن چیزی کند، باید نقشۀ دقیق همه‌ چیز را بکشد. او پیش از اینکه یک صندلی بسازد، دقیقاً می‌داند نتیجۀ کارش چه خواهد شد و اگر به اندازۀ کافی مهارت و تجربه داشته باشد، هیچ خطایی رخ نخواهد داد.

🍃اما باغبان چطور؟ او هم همۀ تلاشش را می‌کند، به جزئی‌ترین نشانه‌ها توجه دارد و بهترین شرایط را برای رشد گل‌ها و گیاهانش فراهم می‌کند. اما با وجود این، نمی‌تواند تعیین کند که درختی که کاشته، یا گلی که پرورش داده، چه شکلی خواهند شد. باغبان، برخلاف نجار، همیشه منتظر چیزهای پیش‌بینی‌نشده است. یک روز صبح از خواب بیدار می‌شود و می‌بیند درخت‌ها زودتر از چیزی که انتظار داشت، شکوفه کرده‌اند یا می‌بیند گلدانِ سرسبزی ناگهان پژمرده شده است.

🍃بعضی از پدر و مادرها می‌خواهند برای فرزندشان نجار باشند. از همان کودکی نقشۀ راه موفقیت او را پیش خودشان کشیده‌اند. پسرم باید دانشمند شود، دخترم باید پزشک شود و بعد لحظه لحظۀ زندگی کودکشان را مثل نجارها با خط‌کش و پرگار و گونیا اندازه می‌گیرند. ۴۰دقیقه بازی، دو ساعت درس، ۲۰دقیقه تلویزیون و همین‌طور تا آخر. آن‌ها تحت هیچ شرایطی اجازه نمی‌دهند این برنامه به هم بریزد، اما نکتۀ بزرگی را فراموش کرده‌اند : نجارها با چوب بی‌جان کار می‌کنند، ولی بچه‌ها نهال‌های زنده‌اند.

🍃آلیسون گوپنیک، نویسندۀ کتاب علیه تربیت فرزند، می‌گوید باید برای بچه‌ها باغبان بود. باید به آن‌ها توجه کنیم، شرایط رشد و بالندگی‌شان را فراهم کنیم، اما بدانیم که آن‌ها باید راه خودشان را بروند. با بازی، زندگی‌کردن را بیاموزند و با شلختگی و به‌هم‌ریختگی، اهمیت نظم و برنامه‌ریزی را درک کنند و یادمان نرود که مرغوب‌ترین میز و صندلی‌ها هم هیچ‌ وقت شکوفه نخواهند داد...