۵ پاسخ

خداروشکر
دائما یکسان نباشد حال دوران غم مخور..

گذشته ها گذشته خدا ب دل پاک خودت شوهرت نگاه کرده دوباره خوشحالتون کرده انشالله هر چ زودتر بغلش کنی

خداروشکر عزیزم🥹♥️

منم پارسال این موقع ها پسرم تو دلم بود
مرداد ی ماه زودتر دنبا اومد و ۴ روز ببشتر پیشم نموند و داغش ب دلم موند
ولی امسال دخترم تو دلمه و مجدد همون مرداد دنیا میاد
خدا خودش صدای دلشکسته رو خوب میشنوه
انشالله به سلامتی همگی زایمان کنیم

آخی عزیزم 🥲انشالله این نینی تو بسلامتی بغلت بگیری

سوال های مرتبط

مامان لیلی کوچولو🤱🏻 مامان لیلی کوچولو🤱🏻 روزهای ابتدایی تولد
قسمت چهارم
رها

شب که خوابید رفتم سراغ موبایلش و فهمیدم از مدارک پزشکیم بدون اطلاع من عکس گرفته و یکی از برگه ها مربوط به قبل از عمل کیستم بود که دکتر نوشته بود احتمال از بین رفتن تخمدان و اون هم بی هیچ سوالی علت باردار نشدنم رو نداشتن تخمدان میدونست.
انگار که من احمق بودم که این همه دارو مصرف کنم و اقدام کنم در حالی که تخمدانی وجود نداشت! اصلا کیست ها کجا ساخته میشدن اگر تخمدان نداشتم؟
بگذریم از دلم که در نیاورد خودم خودمو آروم کردم و به مسیرم ادامه دادم ..
وقتی قرص ها تموم شدن سونو دادم که فهمیدم که نه تنها کیست ها خوب نشدن بلکه اینبار یه پک ۳ تایی کیست اندومتربوز ساخته بودم که باعث چسبندگی شده بود و …
انگار تمام ترس هایی که پشت سر گذاشته بودم اومدن جلوی چشمام !
و حالا پروسه‌ی سنگینی پیش رو داشتم، قطعا مجدد باید عمل میکردم، درد میکشیدم، اولین باری ک باید راه میرفتم و …
وقتی اومدم خونه دیر وقت بود و به همسرم چیزی نگفتم اینقدر حالم بد بود که مستقیم رفتم توی اتاق و شروع کردم به نماز شب خوندن و چله برداشتم.
گقتم شاید معجزه شد و با کیست باردار شدم.
اینقدر گریه کردم سر نماز که همسرم بدون اینکه بدونه تو دل من چه ترسی به جونم افتاده با من نشست به گریه .
اون شب رو یادم نمیره .. مثل روزی بود که تو مطب دکتر به من گفتن ممکنه تخمدانت رو برداریم و بارداریت پر ریسک بشه . من از عمق وجودم گریه میکردم از عمیق ترین مکان قلب شکستم …
مامان 🌙لین مامان 🌙لین ۳ ماهگی