پسرمو نگاه میکنم انگار به شوهرم خیره شدم😂😂😍
کپی برابر اصل پدرش گردی صورتش چشماش لباش دماغش رنگش پوستش عین پدرش
چونه و موها و دست و پاهاش مثل منه😂
توی اتاق عمل نشونم که دادنش گفتم وای چقدر شبیه باباشه
حتی پرستاری که بچمو برده بود بخش توی راهرو شوهرمو دیده بود بهش گفته بود تو پدر اینی خیلی شبیه خودته😂

۱۴ پاسخ

دقیقا بچه منم

منم بچم شبیه باباشه

حالا من پسرم کپی خودمه😄

من پسرم با خودم کپی برابر اصل با اینکه پسره😂

عکسشو بزار❤️

منم اگه شبیه باباش بشه راضییم😂فقط باباششش نه عمه عمو🤣
ولی چشاش مثل خودم😶

نی نی من شبیه خودمه

من پدرشوهرم با اعتماد بنفس فراوان میگه شبیه خودشه

بچه های اول ب پدرشون میرن

عه چ جالب، معمولا پسرای اول ب مادر میره و دختر ب باباش

اشکال نداره جای دوری نمیره بابام انتخاب خودت

عی جونم عزیزم خدا برات نگهشون دارع❤️😍

من بچه اولم کپی باباشه ب اینکه دختره😁

ای جوووونم😍😍😍😍

مقالات مرتبط

انحراف انگشتان پا به داخل یا درون گردی انگشتان پا به داخل در کودک
انحراف انگشتان پا به داخل یا درون گردی انگشتان پا به داخل...
مراقبت از کودک مبتلا به سرخک
مراقبت از کودک مبتلا به سرخک
شرایط ایمنی مناسب برای اتاق نوزاد
شرایط ایمن و مناسب برای اتاق نوزاد و محیط اطراف
کرونا در کودکان
علائم کرونا در کودکان

سوال های مرتبط

مامان کیشمیش کوچولوها مامان کیشمیش کوچولوها روزهای ابتدایی تولد
اما توی اتاق عمل استرس و ترس وحشتناکی داشتم که ضربان و طپش قلبم وحشتناک رفته بود بالا
که بهم آرام بخش زدن
مشاهده ۲ پاسخ دیگر
مامان 🌙لین مامان 🌙لین روزهای ابتدایی تولد
ماماناااا پسرم کپی باباشه کلا مدل مو رنگ مو مدل چشم فرم صورت حتی رنگ چشمش رنگ پوستش کلا شوهرمو دوباره دنیا اوردم فقط بینیش کپی منه خیلی کوچولو و جمع و جوره
بنظرتون دخترمم کپی باباش میشه یا شبیه من میشه؟؟🫠
مشاهده ۵ پاسخ دیگر
مامان بلوبری مامان بلوبری ۲ ماهگی
من توی بارداریم همه چی خوردم خدایش شوهرم خیلی به خورد و خوراکم رسید بعد خواهر شوهرم و داداشم چشم رنگی بودن و من فکر میکردم بچم به این دوتا میره و پوستش سفید میشه و چشماش رنگی میشه ولی اون روز ک به دنیا اومد گذاشتنش رو سینم پوستش سبزه بود و پر مووو بدنش قشنگ پشت کمر و بازو هاش پاهاش پر مو و پرز صورتش همین طور ولی موهای سرشم دقیقا مثل شوهرم شده یعنی هرکی میبینه میگه پسر بعد توی نت خوندم اینا ک اینجوری پر مو به دنیا میان بهشون میگن نژاد گرگینه میگم این موها میریزه ؟؟؟؟؟ خودمم البته همین جور پشمالو بود بدنم و هست
مشاهده ۱۲ پاسخ دیگر
مامان علیرضا مامان علیرضا روزهای ابتدایی تولد
: #تجربه_زایمان
ماساژ رحمی بنظرم یکی از سخت ترین مراحل بود توی سزارین ، یکبار دکتر توی اتاق عمل برام انجام داد که چیزی حس نکردم ، یبار توی ریکاوری که اومدم و پرستار اومد شکممو فشار داد ، یبارم توی بخش که شکممو بعده سرم فشار دادن ، کلا برا من سه بار ماساژ انجام دادن خیلی سخت بود اصلا دوست ندارم دوباره تجربش کنم 🥲
مشاهده ۳ پاسخ دیگر
مامان دل‌ربا👧🏻 مامان دل‌ربا👧🏻 ۴ ماهگی
پارت پنجم تجربه زایمان
توی دنیای هپروت بودم عملم تمام شده بود یکی از پرستارا بهم گفت بیا نگاه عکس دخترت کن چون بهت قول دادم تو اتاق عمل نشونت بدم عکس برات گرفتم ببین
منم بی جون نگاه عکس کردم و دوباره از حال رفتم اما تصویرش تقریبا توی همون حال توی ذهنم موند
مامانم و همسرم که جلوی در اتاق عمل بودن بعد برام تعریف کردن که ما جلوی در اتاق عمل بودیم که یکدفعه پرستار اومد سمتمون و گفت خانم مگه دختر شما توی دوران بارداریش سونوگرافی نرفته بود اخه
مامانم و همسرم با این حرف پرستار دچار شک شده بودن که خدایا چی شده بچه ناقص مشکل داره اتفاقی واسش افتاده و هزار فکر دیگه و خیلی ترسیده بودن که خدایا چی شده
پرستار بهشون گفته بود سالمه اما عمل خیلی سختی داشت و رفته بود و اونا با کلی استرس منتظر اومدن ما شده بودن
و تا وقتی نی‌نی رو ندیده بودن خیالشون آروم نشده بود
مامان ִֶָ⋆فندقچه❥ مامان ִֶָ⋆فندقچه❥ ۴ ماهگی
مامانا چرا دخترم انقدر دستاشو می‌کشه روی چشماش و صورتش و دماغش توی خواب؟
مشاهده ۳ پاسخ دیگر
مامان هلن مامان هلن ۱ ماهگی
سلام دوستان بچم به دنیا که اومد پوستش دهیدراته بود چون من کیسه ابم نشتی داشت الان پوست صورتش سیا و قرمزه همسرم رنگ پوستش تیره است به نظرتون رنگش برمیگرده سفید میشه ؟ دست و پاهای دخترم سفیده
مشاهده ۳ پاسخ دیگر
مامان شکوفه بهاری ۲ مامان شکوفه بهاری ۲ ۱ ماهگی
پسرم امروز ۲۸روزشه ولی هنوز صورتش زرده،دست و پاهاش زرد میشه،توی یه هفته یکبار دفع داشته،هفته پیش تست زردی‌ش ۱۳ بود.چیکار کنم؟؟؟همه کار کردم،همه چی که لازم بود خوردم،هرچی لازم بود بهش دادم،دیگه نمیدونم چیکار کنم،رنگ پوستش تغییر نکرده همچنان از همون اول همینجور زرده
مشاهده ۵ پاسخ دیگر
مامان عَلیسان🚙حِسان مامان عَلیسان🚙حِسان ۴ ماهگی
🌸مواجهه با نوزاد ۲۸ هفته‌ایم🌸
قسمت اول

وقتی به خودم اومدم روی تخت بیمارستان قسمت ریکاوری بودم پرستار اومد اسمم رو صدا کرد

+ریحانه خانم پاهاتو تکون بده ببریمت پیش خانوادت.

خواب داشتم و توی خوابم دنبال یه موجود قرمز میگشتم همون موجود قرمزی که از بالای پرده سبز اتاق عمل بهم نشونش دادن ،
دنبال اون صدا بودم یه صدای نازک که شبیه صدای جیک جیک گنجشک بود

چشمام رو باز کردم ...
من که توی اتاق عمل بیدار بودم
حالا چیشده؟ خواب بودم یا بیهوش؟

صورت پرستار رو نگاه کردم
چقدر مهربون بود ، بهم گفت

+مامانی پاهات رو تکون بده
پتو رو از روی پام کنار زد و هجوم هوای سرد به پاهام بهشون جون بخشید
به هر زحمتی که بود پاهام رو تکون دادم و دوباره خوابیدم ...
مشاهده ۳ پاسخ دیگر
مامان آراد💙 مامان آراد💙 ۲ ماهگی
تجربه سزارین قسمت دوم
از اونجایی که دکترم فرودگاه بلیت داشت کادر اتاق عمل با سرررعت کارهامو میکردن
من بار دوم بود میرفتم اتاق عمل سری قبل برای ببینیم بود.ولی این بار خیلیییی متفاوت بود و خیلی استرس داشتم
خم شدم رو به جلو و سوزن بی حسی رو بهم زدن اصلا هم درد نداشت
سریع پام سنگین شد
سوند وصل کردن و آماده م کردن
و دکتر اومد و شروع کرد به محض پاره شدن شکمم فشار شدیدی روی قفسه سینه و قلبم حس کردم گفتم نفسم بالا نمیاد اکسیژن گذاشتن برام
خیلی طول نکشید که صدای گریه ی پسرمو شنیدم و اشکم سرازیر شد .و همه هی میگفتن تپللللل😂
پسرمو تمیز کردن و آوردنش کنار صورتم قرمز قرمز بود رنگش و پوستش داغ بود و حس کردم خیلی کوچولوعه🥹
گفتم پسرم چند کیلو بود . خانم دکتر گفت پسرت تپلیه.
دکتر مشغول دوختن شده بود و من یه حال بدی بودم دوست داشتم زودتر تموم بشه ...حالت تهوع گرفته بودم که بهشون گفتم و آمپول ضد تهوع زدن توی سرمم
وقتی تموم شد بهم آرامبخش و مسکن زدن که دردم کم بشه
و من تقریبا بیهوش شدم و نفهمیدم کی منو بردن ریکاوری ...
مشاهده ۳ پاسخ دیگر
مامان عَلیسان🚙حِسان مامان عَلیسان🚙حِسان ۴ ماهگی
🌸مواجهه با نوزاد ۲۸ هفته ایم🌸
قسمت چهارم

رفتیم و رسیدیم به تابلوی nicu

از شیشه کوچیک و بالای در اتاق نگاهش کردم
به موجود کوچیک و نحیف توی انکباتور نگاه کردم
توی اون جعبه کوچیک شبیه آکواریوم یه وری خوابیده بود

قفسه ی سینه اش جوری بالا و پایین میشد که انگار کم مونده
قلبش از اون پوست نازک و صورتیش بیرون بیوفته
شلنگ باریکی از کف پاش و روی دستش رد شده بود
کنارش پر از سیم و دستگاه بود :)

بجز پوشک بزرگی که پاهاش باریک و کوچیکش از اون بیرون اومده بود چیز دیگه ای تنش نبود

به انکباتور نگاه کردم ...
خواب بود یا شاید بیهوش
با خودم فکر کردم حتی اگه بیدار هم باشه توان گریه کردن نداره
مشاهده ۳ پاسخ دیگر
مامان نی‌نی عروسک مامان نی‌نی عروسک ۱ ماهگی
خانما خواهش میکنم جواب بدید
دخترم همون واکسنی که توی بیمارستان واسش زدن جاش تا چند روز پیش صورتی و نرمال بود مثل روز اولش حالا خواستم حمامش کنم دیدم سرش سفید و زرد شده شبیه به عفونت دیگه توی حمام که شستیمش اینم ظاهرا مثل جوش ترکیده حالا خوب خشکش کردم تا فردا ببرمش دکتر
خطرناکه؟ کسی نوزادش اینطور شده؟
مشاهده ۵ پاسخ دیگر
مامان Ariyan🧸🤎 مامان Ariyan🧸🤎 ۱ ماهگی
خب منم از تجربه سزارینم بگم واستون من قرار بود که یک یک زایمان کنم بیمارستانم هم خصوصی شد به نظرم عالی بود از لحاظ روحی پرستارا و رسیدگی خیلی راضی بودم یکم زیر میزی دکترو حساب کردم و رفتم واسه تشکیل پرونده تو بیمارستان پرونده رو بردم زایشگاه و مامانم و شوهرم همراه بودن که نیومدن دیگه داخل زایشگاه منو بردن لباسمو عوض کردن ان اس تی گرفتن سوند وصل کردن سوزش داشت اولش ولی بعد اوکی شد سرمم رو وصل کردن و رو ویلچر فرستادنم توی اتاق عمل رفتار پرسنل عااالی بود همه جا تو اتاق عمل ازم فیلم گرفتن خوابیدم رو تخت دکتر شکمم رو بتادین زد یه آقا اومد تو سرمم بیهوشی زد و کلا دیگه نفهمیدم که دوساعت بعدش تو ریکاوری با دررررد شدیددددد بهوش اومدم 😭هیچوقت یادم نمیره ولی فقط گفتم خانم پرستار بچم سالم بود گفت اره و انقد تار دیدم که کامل هشیار شدم منو دیگه اوردن بخش شوهرمو مادرم تو بخش بودن یکم گریه کردم بعدش گفتم بچم گفتن حالا میارن وای بچمو که اوردن مامانم و شوهرم بال بال میزدن واسش بور سفید تمیززز ناز 😢🥺یه لحظه دردامو فراموش کردم بچمو دیدم دردا کم کم میشدن تا شب یکبارم بلندم کردن راه برم اولش سخت بود بعدش راحتتر شد دوبارم اومدن شکممو فشار دادن که جیغم رفت بالا از دردش دستشو همش میگرفتم که فشار نده
کلا از نظر من عمل سنگینی بود اما چیزی نیست که نشه تحملش کرد بچتو که میبینی میگی می ارزید 🥲🥰😍
مشاهده ۵ پاسخ دیگر
مامان نی نی کوچولو مامان نی نی کوچولو ۵ ماهگی
برام سوند وصل کردن
واقعا درد نداشت ولی یه حس خیلی بدیییییی داشت یعنی تا اتاق عمل که رفتم باهاش ارتباط برقرار نکردم هی فکر میکردم الان ادرارم میریزه ولی میگفت شل کن که بیاد نترس
بعدم که رفتم اتاق عمل یه فضای خیلی خوبی بود اصلا شبیه اتاق عمل نبود
دکتر بیهوشی یه سری سوال پرسید بعدم گفت خم شو جلو شونه هاتو بنداز نفس عمیق بکش
و انگار یه سر سوزن زدن به کمر من و واقعا درد نداشت خیلی خوب بود
بعد پاهام شروع کرد مور مور کردن و داغ شدن یه حس باحالی بود انگار فقط یه سر بودم بدون حس کردن بدنم
مشاهده ۴ پاسخ دیگر
مامان نی نی قشنگم مامان نی نی قشنگم ۵ ماهگی
مامانا ترو خدا اگه تجربه دارین بهم بگین
من پسرم وقتی میخوابه یکی دوبار در روز
میبینی دست و پاهاش می‌لرزن یا میپرن
دکتر گفته طبیعی توی نوزادا
یه جا توی نت نوشته بود تشنج نوزادیه😔
خیلی استرس دارم
مشاهده ۹ پاسخ دیگر