نزدیک روز زایمانم ک‌میشم حالم هی داره بدتر میشه یاد اون روزا 😭😭با شکم پاره و کلی بخیه و خونریزی ولی دست تنها بیای خونه بچت ی شهر دیگ زیر تیغ عمل باشه ندونی چی میشه...خدا میدونه چی بهم گذشت ...فقط خدا خودش کمکم کرد که دخترم صحیح سالمه.یادمه حمام اول انقد زیر دوش گریه بی صدا کردم ک حس کردم بخیه هام باز شده...بخاطر گریه کردن حموم میرفتم...خدایا اون لحظاتی که تجربه کردم دیگ هیچچچچچ وقت تجربه نکنم هیچ مادری تجربه نکنه

۵ پاسخ

الهی آمیییییینننننن منم دقیقا نزدیک تولدش همین حس رو داشتم همه چی با جزئیات یادم میومد ایشالا همیشه صحیح سلامت باشن

خدارو شکر که الان دختر نازت کنارته 😍 گذشته رو فراموش کن

عزیزم 🥺🥺🥺بهت حق میدیم مهم اینکه الان لیانا جون سلامت پیشته
منم دوس ندارم خرداد بیاد ارمیا همش بستری بود تا اخر های تیر همش درگیر بیمارستان بودم حتی روز تولدمم بیمارستان بودم

عزیزم این اتفاق بد تروما شده واست حتما برو مشاوره ممکنه هر سال حالت بد بشه

ای جان،خداروشکر کن دخترت همین حالا صحیح و سلامت کنارته گلم

مقالات مرتبط

نحوه‌ حمام کردن نوزاد
نحوه‌ حمام کردن نوزاد بصورت ایمن و اصولی
راهنمای خرید وان حمام کودک
کامل ترین راهنمای خرید وان حمام کودک و نوزاد
از خواب پریدن کودک با گریه
از خواب پریدن کودک با گریه نشانه چیست؟
گریه نوزاد در شب
گریه نوزاد در شب | علل و درمان گریه شبانه کودک

سوال های مرتبط

مامان امیرماهان و🩷 مامان امیرماهان و🩷 ۱۶ ماهگی
یک هفته میشه که از شیر خودم گرفتمش
سخت ترین قسمتش عادت خوابیدنش با شیر خودم بود و گریه های شب بود که دوبار دم صبح بیدار می‌شد ی ذره شیر میخورد که حسم کنه آروم بشه و بخوابه
چون بخاطر بارداری حساس شده بدنم و پنج تا دندون داره باهم در میاره فقط دوسه روز اول گاز می‌گرفت منم برعکس نوزادیش یهو جیغ میزدم و بچم وحشت میکرد.نمیدونم دوسالگی هم انقد از شیر سخت گرفته میشن یا نه.من که ده برابر خودش گریه کردم تا صبح چون شیر خشکم‌نمیخورد این حس گرسنه بودن بچم از درون منفجرم کرد و آرزوی مرگ میکردم .خداکنه هیچ وقت مادری هیچ دشمنی این حس رو تجربه نکنه ...
مشاهده ۶ پاسخ
مامان امیرماهان و🩷 مامان امیرماهان و🩷 ۱۶ ماهگی
یک هفته میشه که از شیر خودم گرفتمش
سخت ترین قسمتش عادت خوابیدنش با شیر خودم بود و گریه های شب بود که دوبار دم صبح بیدار می‌شد ی ذره شیر میخورد که حسم کنه آروم بشه و بخوابه
چون بخاطر بارداری حساس شده بدنم و پنج تا دندون داره باهم در میاره فقط دوسه روز اول گاز می‌گرفت منم برعکس نوزادیش یهو جیغ میزدم و بچم وحشت میکرد و از جیغ و گریه و هق هق نفسش می‌رفت 😭😭😭😭.نمیدونم دوسالگی هم انقد از شیر سخت گرفته میشن یا نه.من که ده برابر خودش گریه کردم تا صبح چون شیر خشکم‌نمیخورد این حس گرسنه بودن بچم از درون منفجرم کرد و آرزوی مرگ میکردم .خداکنه هیچ وقت مادری هیچ دشمنی این حس رو تجربه نکنه ...
مشاهده ۷ پاسخ
مامان دِلیار🩷 مامان دِلیار🩷 ۱۳ ماهگی
پارسال این موقع از استرس و هیجان خوابم نمیرفت
ینی فردا چی میشه ؟
دخترم چ شکلیه؟
میتونم از پسش بربیام؟
من تا حالا نوزاد بغل نکردم که چجوری مادری کنم هیچی بلد نیستم که...
بلاخره صبح شد پنج صبح بیدار شدیم راه افتادیم ب سمت بیمارستان و کارای پذیرش کردیم و منو بردن لباسام عوض کردم اون جوراب تخ*می رو دادن بهم با اون شکم خودم پوشیدم ب زور دیگ کارارو کرد تا دکترم بیاد
وای اون لحظه ک رفتیم اتاق عمل یه جای سرد کلی ادم توش بودن هرکی یه سوال میپرسید مثلا استرسم کم کنن من بدتر استرس میگرفتم
بچت چیه؟اسمش چیه؟چند هفته ای؟چند سالته؟
خلاصه تا اون امپول بزنن تو نخاع و دراز بکشم و شکمم پاره کنن دلیار دربیارن من استرس داشتم تا وقتی صدای گریه اش اومد 😭😭😭چقد گریه کردم اوردنش ببینمش لای حوله بود یه صورت نرممم تپلو زدن بصورتم گریه اش بند اومد😭😭😭
وای همش دارم ب اون روز فکر میکنم
چقد زود گذشت
دختر گل من یه سالش شددد
🌷🎀✨🥰💖🎊🥳
مشاهده ۱۷ پاسخ
مامان کیارش مامان کیارش ۱۷ ماهگی
مامانا حس کردم اب رفته تو گوش بچم حموم بردمش دستمال کاغذی پیچوندم نازکش کردم کردم‌تو گوشش که آبش رو بگیره دیدم‌خیس شد کمی دوباره کردم یکدفعه غش کرد گریه و دست گرفت روی گوشش میگی پرده گوشش پاره شده؟؟
مشاهده ۴ پاسخ
مامان آرینا و آریا مامان آرینا و آریا ۱۲ ماهگی
یاد پارسال ک میفتم پشمام میریزه
پارسال سوم دی ماه زایمان کردم اومدم خونه یک بچه ی یک سال و ۴ ماه جلوم بود و یک نوزاد
بسیار بسیار روزهای وحشتناکی سپری کردم
و الان ک داره نزدیک به یک سال میشه خیلی سبک تر شدم
تایم خواب هام بیشتر شده
اعصابم آروم تر شده
حوصلم بیشتر شده
دیگ همش خسته نیستم
میدونی اینا بخاطر اینکه دخترم بزرگ شد و پسرمم داره یک ساله میشه ...
دخترم از پوشک و شیرخشک گرفته شده چندین ماهه ..فهمیده شده جمله بندیش کامل شده ...
بالاخره گذشت و داره میگذره
اما
چه روز و شب هایی ک با گریه و درد گذشت یادش بخیر ...🥲🥲🥲🫠🫠🫠
مشاهده ۱۴ پاسخ
مامان پسرک 💙✨ مامان پسرک 💙✨ ۱۷ ماهگی
امروز خدا بهم رحم کرد یکی از بدترین روزای زندگیم بود یه تیکه پلاستیک نزدیک بود بچمو خفه کنه هرکاری کردم ک دربیارم نتونستم دهن بچمو زخمی کردم هرکاری کردم در نمیومد تا بالا اورد همش هم خون بود 😭تا بالا اورد گریه کرد دیگ فهمیدم میتونه نفس بکشه خیلی خیلی مراقب بچه هاتون باشین من فقط ی لخظه ازش غافل شدم تا لباسامو پوشیدم برگشتم دیدم بچم ....
هنوز بدنم ملیرزه هی بعضم میگیره میشنم گریه میکنم تا اشکامم ببینه اونم گریه میکنه اخ قربونت بدم مادر عمرم رو عمرت
خدایا شکرت ک بخیر گذشت ❤️🌸
مشاهده ۱۲ پاسخ
مامان رُز مامان رُز ۱۶ ماهگی
سلام دوستان دخترم نزدیک یک ماه خیلی گریه می‌کنه از همه چی ناراحت میشه گریه گریه اول فکر کردم دندون ولی در نیومده مال سنش یا کلا لوس شده؟
مشاهده ۱ پاسخ
مامان مهرسام تمجید مامان مهرسام تمجید ۱ سالگی
سلام به مامانای عزیزم خدا قوت ب همتون
عزیزان از روزی ک واکسن یکسالگی پسرم رو زدم شبا تو خواب هی گریه میکنه و بی تابه و هی این پهلو اون پهلو میشه پاهاشو میکوبه ب تخت کسی تجربه ای داره 🤔
مشاهده ۶ پاسخ
مامان شاهان مامان شاهان ۱۳ ماهگی
تجربه زایمان سخت# پارت دو

بد اون دختره رو معاینه کردن کیسه آبشو ترکوندن هم زمان با اون کیسه آب منم ترکوندن😑گفتن بعضی ها بعد از ترکیدن کیسه آب دهانه رحمشون باز میشه،اقااا دیگ نگم براتون ک چقد داد میزدم ..دونفری بیمارستانو گذاشته بودیم رو سرمون😂بعدش ی توپی آوردن ک رو اون نشستیم گفتن کمک می‌کنه دهانه رحم زودتر باز بشه تنها جایی ک یکم دردم آروم میشد موقعی بود ک رو توپ مینشستم بعد نیم ساعت اومدن بردن توپو هر چی گفتم بزارین بشینم روش نزاشتن😑🙁خلاصه انقد گریه داد کردیم من از اون ور هر کسی ک ت فامیلتون مادر شده بودو دیگ اسمشو صدا میزدم🤣🤣ک چجوری زایمان کردن اون دختر خانومه ام اردبیلی بود اردبیلی ناله میکرد از یه طرف خندمم گرفته بود همینجوری دردمون زیاد تر میشد تحمل کردیم تا 11نیم شب ک اون دختر خانومم زایمان کرد وای تنها شدم بدتر استرس منو گرفته بود بعدش دیگ اصن بهم سر نمیزذن انگار من آدم نبودم هر چی ناله میکردم داد میزنم تورو خدا بیاین یه نگا کنین. ببین چند سانت شدم یه خانومه بداخلاق اومد گفت چ خبره داد میزنی چیکار کنیم باید زایمان کنی دیگ😒تا دکترم اومد گفت چرا انقد داد میزنی بش گفتم تورو خدا منو سزارین کن دیگ نمیتونم تحمل کنم گونه هر کی دوس داری 😅😥😂گفت باشه یکم دیگ بمون نتونستی می‌برمت یک دیگش شد ساعت یک شب انقد دیگ داد میزدم آخر دیدم نمیتونم از تخت اومدم پایین نشستم رو زمین گفتم یا منو سزارین میکنین یا میرم یه بیمارستان دیگ هر چی گفتم بلند شو بلند نشدم😂😂یادی کنم از اون پرستار بداخلاق ک چپ چپ نگام میکرد سرشو تموم می‌دادید گفتن دکترا رفته یکم بمون الان میاد بد رفتم ت سرویس آب گرم باز کردم میریختم رو کمرم ی لحظه دردم آروم میشد س چهار بار خدماتی لباسامو عوض کرد🥹😍😂
خیلی مهربون بود
مشاهده ۱۰ پاسخ
مامان یزدان مامان یزدان ۱۷ ماهگی
مامانا من تاحالا هیچ وقت پسرمو زیر دوش حموم نشستم همیشه توی تشت شستم چون هنوزم ملاجش کاملا بسته نشده ، به نظرتون میتونم امروز زیر دوش ببرم با خودم که بشورمش زیر دوش اب؟ یا ضرر داره برای سرش؟۷
مشاهده ۴ پاسخ
مامان ninim مامان ninim ۱۳ ماهگی
سلام مامانا. دخترم رو بردم چشم پزشک دکتر فکری . وقت داد ۲۵ این ماه برای میل زدن به مجرای اشکی. خیییییلی ناراحتم انقدر گریه کردم . میشه لطفا برای دخترم دعا کنین که عملش راحت باشه چون دخترم قبلا هم عمل روده شده خییییلی سخته دوباره اون روزها یادم افتاد ،اون لحظه ای که ازم میگیرن و تنهایی میبرنش داخل اتاق عمل 😭😭 خدایا خودت کمکمون کن .
میخام دکتر کرامت پناه هم ببرم ببینم اون چی میگه .
مشاهده ۱۵ پاسخ
مامان Aylin😙 مامان Aylin😙 ۱۶ ماهگی
اولین تجربه حمام بردن ایلین
خیلی خوب بود بچم اصلا گریه نکرد کلی بازی کردیم
ولی اخرش سرشو اب کشیدم ناشی بودم اب تو حلق بچم رفت یکم گریه کرد
همیشه با مادرشوهرم از اول تا اخر گریه میکرد بچم
مشاهده ۶ پاسخ
مامان النا آیلا مامان النا آیلا ۱۴ ماهگی
دیشب قبل از خواب خیلی سردم بود میلرزیدم،یهو ساعتهای ۱ونیم ۲ تو خواب پریود شدم،ولی چرا؟تاریخ پریودم که یکم ماهه؟🙄)الآنم نه پوشاک دارم نه لباس زیر🥴

بچها یهو یادم اومد به ساعت زایمانم،چشام گرد شد😳دقیقا همین ساعت بود ،یعنی بخاطر اون خونریزی کردم؟چون اصلا وقت پریودم نیس ،
تجربه ای دارین؟
مشاهده ۲ پاسخ
مامان آیکان مامان آیکان ۱ سالگی
دوستان با تجربه توروخدا کمکم کنید من تتبلی شدید تخمدان گرفتم برج ۱۱ رفتم دکتر و این دارو هارو شروع کردم و بدنم از اون موقع کهیر میزنه اول میخاره بعد ک میخارونم کهیر میزنه اول فکر کردم ب شیرینی جات حساس شدم الان یهو گفتم نکنه از این قرصا باشه
مشاهده ۲ پاسخ
مامان داریوش مامان داریوش ۱۴ ماهگی
مامانا میشه کمکم کنید لطفا 😭
پسرم لبش محکم خورد به گوشه میز فرنوم لب بالا پاره شده کلی خونریزی کرد ولی الان حالش خوبه یکم ورم کرده
بنظرتون خودش جوش میخوره اگه نبرم دکتر ؟
میترسم ببرم دکتر بخیه بزنه
مشاهده ۶ پاسخ