یاد پارسال ک میفتم پشمام میریزه
پارسال سوم دی ماه زایمان کردم اومدم خونه یک بچه ی یک سال و ۴ ماه جلوم بود و یک نوزاد
بسیار بسیار روزهای وحشتناکی سپری کردم
و الان ک داره نزدیک به یک سال میشه خیلی سبک تر شدم
تایم خواب هام بیشتر شده
اعصابم آروم تر شده
حوصلم بیشتر شده
دیگ همش خسته نیستم
میدونی اینا بخاطر اینکه دخترم بزرگ شد و پسرمم داره یک ساله میشه ...
دخترم از پوشک و شیرخشک گرفته شده چندین ماهه ..فهمیده شده جمله بندیش کامل شده ...
بالاخره گذشت و داره میگذره
اما
چه روز و شب هایی ک با گریه و درد گذشت یادش بخیر ...🥲🥲🥲🫠🫠🫠

کانال غذای کودک در روبیکا با ۲۸۰۰ مادر .💕👌
@food_babyy

وای منم پارسال ای موقع یک پسر ۳سال نیم داشتم و دخترمم ک دم دمه ها بودبدنیابیاد وهی نمیومد ای ۲۳آدر تاریخ زایمان برام زده بود
دقیقن ای شباال هی بااسترسس تا اینکه ۵دی دردم گرف زایمان کردم
وای چه روزایی سختی بود بایک پسرشیطون شرشوخ یک بچه نوزاد ۱۰روزه این همه کار
اشپزی خونه داری بچع داری.... الحمدالله شب های سختی گذروندم باکولیک رفلاکس یک نوزاد پسرمم ک بالاخره اذیت داشت بعش رسیدگی نمیشد .ولی خب خداروشکر الحمدالله گذشت راحت شدم
الان هم بازی خوبی دارن
دخترم میدویه سمت دادشیش
ودادشیش دیگ بازی های تنهایی گذاشته کنار خیلی سرزنده بترشدع

خداقوت عزیزم 🥹😍

من روزهای اول زایمان چقدر تو حموم دستشویی گریه میکردم😐فکر میکردم دنیا ب اخز رسیده من نمیتونم این بچه رو بزرگ کنم

خدا قوت مادر قهرمان.

خداروشکر عزیزم
وای منم پارسال ۲۷ دی آمد چقدر تا الان سختی کشیدم😔🙏
الان ب قول شما بهتر شدن
شوهرم گاهی اعصابم ب هم میریزه بدتر میشم
خدا لعنتش کنه شده گاو دومن شیر ده

زندگی همینه...گذر عمر