از وقتی بچه ب دنیا اومده تقریبا هیچ جا نرفتم کلا ی بار 5 دقیقه پارک رفتم ی بار ب زوز خونه ماذرشوهرم همین هیچ تفریحی نداشتم احساس میکنم مغزم دیگه نمیتونع دیوارای خونه و استرس هارو تحمل کنه
سر نوع زایمان کلی غصه خوردم که چرا خاطرم بد شد سر شیرخشکی شدن یچم
حس بدی دارم دلم میخواد ساعت ها گریه کنم
شوهرم درکم نمیکنه هنوز نیومده کلا ی جمعه خونس اونم وقت آزاد برای خودش میخاد

وقتی بچه خابه کارایی ک دوس داری انجام بده
به همسرت بگو بچت به پدرش نیاز داره باید حست کنه تا بتونه ارتباط بگیره بچه رو هفته ای دو سه بار هر سری یکی دو ساعت بسپر به کسی وقتتو با کاری ک دوس داری پر کن یا حتی بخواب چون کمبود خوابم الان مطمئنا داری
کتاب بخون موزیک گوش کن فیلم ببین بچتو بغل کن برقص با کسایی ک دوسشون داری بگرد و رفت و امد کن
خونه رو تمیز کن بد به عنوان جایزه پاشو برو بیرون نیم ساعت یه ساعت با نینی قدم بزن بیا خونه خوراکی ک دوس داری بخور

اره اوایلش خیلی سخته 4و5 ماهه بشه بهتر میشه خیلی خوب میشه میتونی بری بیرون

برو مشاوره شاید افسردگی بعد زایمان داری

منم زایمانم سزارین بود مشکلی پیش اومد نشد شیر بدم تا دوماه بعد زایمانم تو خونه بودم بیرون نمیرفتم کلا افسرده با هیشکی ام حرف نمیزدم بچمو نمتونستم نگه دارم تازه تو بارداری ام همش تو خونع بودم در این حد ولی الان خیلی بهتر شدم بچمو میلرم بیرون با کالسکه

الان هوا برای بچه ها عالیه، عصرا برو بیرون اگر کالسکه داری، بچه رو بنداز توش برو بچرخ

ببین هیچکس بغیر خودت نمیتونه حاله خودتو خوب کنه حالا ک بچت شیرخشکیه ک خیلی راحتی میتونی بزاریش پیش کسی بری بیرون یا هم با خودت ببریش بیرون راحتی دیگ عین من هی دنبال سوراخ سومبه نمیخاد بگردی ک از سینه شیرش بدی 😅 من ی پسر ۵ سالم دارم پریروز دوتاییشونو بردم تئاتر یکم اذیت شدم سر شیردادنش ولی می ارزید ب خونه نشستنو و غصه خوردن

دقیقا منم دلم میخواد چند ساعتی فقط برای خودم باشم به دور از همه 🥺

چرا نشستی تو خونه دختر با یه همراه برو پارک برو مهمونی بچه ها مامان شاد میخوان اینجوری که انقدر غصه میخوری افسردگی میگیری