۱۳ پاسخ

عزیزم همه مادار همینن از بس نوهاشون براشون عزیزه فک میکنن ماهم بچه ایم من خونه لم نزدیک خونه مامانمه هر وقت میرم اونجا دعوامون میشه تصمیم میگیرم دیگه نرم بازم چند روز دیگه همین اش وهمین کاسه

امروز مامانم تو جمع گفت اصلا به این بچه شیر نمیدی بعد یه خانومی برگشت بهم گفت ناراحت نشو ما‌ مامانا دست خودمون نیست همه مون همینطوریم

اره مامانا همشون همینن ، منم کمتر میرم و میام ک کمتر بشنوم

منم دیگه میترسم عکس بفرستم هی میگه سرشو بد گذاشتی و فرمش بد میشه و....😶‍🌫️

اوووووو کجاشو دیدی من مامانم میاد بچه رو از دستم میکشه میبره، مثلا میگه تو بلد نیستی بخوابونیش، تو بلد نیستی آرومش کنی و...
تازه نه فقط بغل من حتی از بغل شوهرمم میکشه میبره و شوهرمم خیلی بدش میاد ولی خب چیزی نمیگه.
هرچیم میگیم مامان نکن حداقل از بغل باباش نکشش بیرون اون بدش میاد! میگه دست خودم نیست میبینم بچه اذیته نمیفهمم چیکار میکنم دیگه

وای منم خوشحالم دورم والا شمسی و مری و تقی و نقی نظر میدادن و دخالت میکردن باز مادر ادم ی چیزی ک اونم تا حدی قابل قبوله 😃😆

عزیزم تنها نیستی منم دورم ولی مرتب چک میشم

😂😂😂
مامان و بابای من تا من حرف میزنم
میگن ما خودمون سه تا گردن کلفت بزرگ کردیم همه چی بلدیم😬😬😁به ما یاد نده

مادر است دیگر😂😍 خدا حفظش کنه
بخاطر النا جونمی که اولش گفته بهت قشنگ بگیرش😉😉

باز خداروشکر مادرت میگه من امروز خواهرشوهرِ خواهرشوهرم میگفت چرا شیرخشک دادی 😐کپ کرده بودم از اینکه چقدر راحت حرف میزد

دوری خیلی خوبه منم دورم راحتم بخدا وگرنه نظرات اطرافیان خفم میکنه

مامان همه همینن ولی واقعا بچه رو بد گرفتی😂😂

وای خدا😂😂😅

سوال های مرتبط

مامان آینده❤️ مامان آینده❤️ ۴ ماهگی
قبل از اینکه موضوعی که میخوامو مطرح کنم، چیزی یادم افتاد گفتم با شما هم در میون بزارم:
برای مایی که تو شهر غریب و دور از خانواده داریم بچه هامونو بزرگ‌ می‌کنیم و کسی نیست که ازش سوالامونو بپرسیم و درسته میشه تلفن زد به خانواده پرسید ولی اون لحظه احتیاج داری کنارت باشن ازشون راه حل بخوای،ازشون بخوای راهنماییت کنن🥲

تنها جایی که میتونم پناه ببرم با اون حجم علامت سوال با اون حجم دلواپسی که یه مادر میتونه داشته باشه همین گهواره ست
ممنونم از تمام کسایی که وقتی سوالی داشتم با حوصله و بی منت جوابمو دادن
ممنون از برنامه گهواره که باعث و بانی شد که من به شخصه به جواب خیلی از سوالاتم برسم
وقتی پر از استرس و نگرانی بودم آدمای مهربونی که جوابمو میدادن و خدا میدونه من چقدر براشون دعا کردم

الان بازم مثل همیشه موضوعی که برای بچم مطرحه بحث ختنه ست، ممنون میشم از مامانای مهربون که راهنماییم کنن برای قبل و حین و بعد از این کار باید چه کارایی انجام بدم، با چه روشی کوچولوشو ختنه کردن،از مراقبتا برام بگین.
اینجا مامانایی هستن که مثل من روی این موضوع مشترک هستن
ممنونم از همگی🙏
مامان آریاز مامان آریاز ۵ ماهگی
بعد از روز چالشی جمعه،
من دیروز که رفتم سرکار، تایم کاریمو کم کردم و اصلا شیشه شیر ندادم و به هر سختی بود شیر خودمو دادم
امروز هم نوبت‌ها رو جا به کردم و گفتم شیشه ندم
صبح شیر خودمو خورد دو سه بار
یهو بعدازظهر ساعت سه خواستم بهش شیر بدم، دوساعت بود شیر نخورده بود
گریه‌های وحشتناک کرد و هرکاری کردم شیر نخورد و ساکت هم نشد
به مامانم گفتم ببرش حموم چون عاشق حمومه
گفتم حتما ساکت میشه و گشنه میاد بیرون شیرمو میخوره
اما چنان گریه‌هایی کرد که تا الان به هر گریه‌ای که می‌گفتم وحشتناک، می‌گفت زکی..!
گریه‌هاش به اندازه‌ای بود که با خودم گفتم
اگر بدون بی‌حسی ختنه بشه انقدر گریه نمی‌کنه..!
مجبور شدم همونجوری که لخت بود و از حموم دراومده بود، بهش شیشه شیر دادم
حتا پنج دقیقه مهلت نداد دمای بدنش با محیط یکی بشه…
آسیبی که گریه امروز بهش زد خیلی بدتر از هرچیزی بود که تا الان تجربه کردم..
تلاشمو ادامه میدم..
اگر تجربه‌ای دارین ممنون میشم باهام درمیون بذارید
چت جی‌بی‌تی که اینو گفت:👇👇