۱۶ پاسخ

پدر شوهرم همی جور شد شکمش سفت شدن باد کرد بردن اپانتیس در اوردن بعد خوب نشد گفتن از اپاندیس نیس رفتن شکمشو از بالا تا پاین پاره کردن گفتن روده هاته روده هاشم نبود دسشویی رویت خوبه یانه؟دکترا ایران دکتر نیستن که بد بخت ۲تا عمل بدون دلیل انجام داد راستی درد هم داشت ..بعد دیگه خوب شد معلوم نبود اخرشم چی بود الکی کرفتن شکمشو پاره پوره کردن ..میخام بگم اگه زیاد درد نداری و دسشوی رویت خوبه زیاد حساس نشو دکترا هزار عمل میمنن تا ببینن کدوم میگیره من خودم زیر دلم و کمرم درد میکرد ۱سال تمام ازین دکتر به اون دکتر از این سنو به اون سنو اصلا مشخص نبود از چی بود خلاصه دیگه دکتر گفت ممکنه از اپاندیس باشه حتمی هم نه دیگه عمل کردم خداروشکر خوب شدم از اپاندیس بود گفت اپاندیس هنوز نرسیده بود یعنی کامل به مرحلی اپاندیس تبدیل نشده بود بعد اون دیگه راحت شدم ..اینا میگم بدونی تجربت زیاد شه ..الکی خودت ننداز تو دست دکترا نمیگم نرو ولی الکی نرو اگه باردار هم باشی پریود نشدی یه هفته ۱۰ روز بعد عقب انداختن تست میدی مشخص میشه نهایتن اگه بخای سقط کنی همون موقعه هم میشه خو ولی سقط کار خوبی نیس ...دیگه گفتم تجربمو در اختیارت بزارم بدونی اگه دیدی خدای نکرده یهوی درد شدید داشتی از ناحیه دل وکمر امکان این که اپاندیس باشع خدای نکرده زیاده سری برو دکتر من تو خونوادمون خیلی اینجوری شدن دیگه همچیو میدونم..

من هر از چند گاهی اینطور میشم به خاطر یبوست
دل دردای وحشتناکی میاد سراغم

الهی... چقدر شرایطت حساسه... خدا کمکت کنه، انشاءالله سلامت باشی و بمونی پیش دخترت و یه تولد عالی براش بگیری و اپن موقع بگی خدایا شکرت سلامت گذشت همه چی.

عزیزم یبوست نداری؟

انشاالله چیزی نیست ولی سونو شکم دادی کلونسکپی چی؟

انشاالله که چیزی نیست عزیزم🥺
اره خوشگله
سفیدشم قشنگه ولی😍

انرژی مثبت به خودت بده عزیزم زود خوب میشی برمیگردی پیشه دخملت❤️❤️

سفیدشم نازه....عزیزم ان شاالله که هیچی نیس زودخوب میشی

اره عالیهههه

از ته دلم آرزو میکنم هیچی نباشه سایت بالا س دخترت باشه

ایشاله که چیزی نیس

دور اون رنگ لباس كه خط كشيدم اون رنگ و دوست دارم
بنظر شماهم قشنگه براي يك سالگي؟
تاالان هميشه رنگ صورتي بوده لباساش گفتم يك سالگيش تفاوت داشته باشه

انشاالله چیزی نیست نگران نباش. یه دکتر با تجربه پیدا کن
بیمارستانا همینن
انشالله با دل خوش تولد گل دخترت رو سال‌های سال جشن میگیری
لباسی ک انتخاب کردی هم خیلی قشنگه 😍

آخی گلم نگران نباش انشالله که چیزی نیست و زودی خوب میشی

خب مشکلت چی بود که بستری کردن؟؟?

اره پایننی رنگش خوشگل ترهم هست

سوال های مرتبط

مامان طلوع🌄☀️ مامان طلوع🌄☀️ ۱۰ ماهگی
مامانا هستید ایا؟؟؟؟
🚫🔞🚫🔞
میگم که تولد عسلچه من نزدیک.واقعا هیچ برنامه ایی ندارم و اگر تولد بگیرم بخاطر چشم و هم چشمیه وگرنه بچه من هیچ درکی توی این سن از تولد نداره و خب مسلما ادم جشن میگیره بچه شاد بشه وقتی متوجه نیست پس ادم دوتا عکس بگیره بهتر از این که جشن بگیره قبول دارید؟ حالا جای من باشید جشن میگیرید یا خیر؟
ماشین شارژی هم شوهرم نمیخره. طلاهم داره در حد خودش پس خریدن طلا پیشنهاد ندید . اسباب بازیم که فراوان داره با هیچ کدوم بازی نمیکنه بیشتر با وسایل خونه بازی میکنه. حالا جای من باشید چیکار میکنید؟؟ بخدا مغزم داره سوت میکشه. مامانم و شوهرم از لج بچه جاریم میخان تولد بگیرن برای دخترم میگن بچه باشه متوجه نباشه مهم نیست فقط از بچه جاریم عقب نباشه و باید جشن بگیریم😐 وقتی میگم جشن یعنی پول یک النگو پهن میخان هزینه کنن و من دو دل ترینم چرا باید پولمو بدم فک فامیل شوهر بخورن اخه وقتیم بچم هیچی نمیفهمه از تولد... میشه راهنمایی کنید لطفا.
مامان مسیحا مامان مسیحا ۱۱ ماهگی
سلام، یه درد دل دارم به عنوان یه پرستار اطفال با شما مادر ها.
خدای نکرده اگر بچه خودتون یا اشناتون پیش اومد که بستری شدن تو بیمارستان.
اگه به بیمارستان و پرستار ها اعتماد ندارین کلا بستری نکنین. اگر بستری کردین باید صبور باشین. پرستار ها فقط دستورات رو اجرا می کنن کاری رو سرخود انجام نمیدن باید حتما دستور داشته باشه. پس اگه آزمایش یا هرچی هست دکتر نوشته خون بچه شما به چه درد پرستار میخوره. برای تعویض رگ و انژیوکت زدن بچه اینقدر استرس نداشته باشین و فضا رو متشنج نکنین که پرستار هم مضطرب و عصبی بشه. رگ گیری اطفال با بزرگسال فرق داره مخصوصا زیر سه سال. اکثرشون رگ مشخصی ندارند و پرستار طبق تجربه می‌ره تا رگ پیدا کنه. پرستار که با شما و بچه شما مشکل نداره که بخواد اذیت بشه. همه دوست داریم با اولین انژیوکت رگ بچه پیدا بشه و کار ما هم کمتر باشه. پس بی احترامی به پرستار فقط باعث دل شکستن این قشر بی پناه میشه. شما از بیرون به پرستار ها نگاه می کنین. ولی تو این سیستم فعلی هیچ کس هوای پرستارا رو نداره و قدرشون دونسته نمیشه. همه از کار زیاد خسته و از قدر نشناسی مراجعه کننده و بالا دستی ها دل شکسته و از حقوق کم و پرداختی های عقب افتاده کلافه هستن. درسته بچه عزیزه و شما تو اون شرایط نگران بچه هستین ولی یاد تون باشه که پرستار هم مثل شما آدمه...
# روز پرستار
مامان دخترم مامان دخترم ۱۲ ماهگی
سلام میشه تا آخر بخوینن؟ چند تا تاپیک قبلی هم گفتم. تولد دخترم ۱۶ تیر ماه هست میخواستم براش ۴ تیر جشن بگیرم ب خاطر ماه محرم دو هفته جلو تر. فقط خونواده خودم و شوهرم باشن، از اونجایی که خونواده من و همسرم با هم قهرن گفتم ولش کن بیخیال جشن نمی‌گیرم ( برخلاف میل قلبیم چون دوست دارم اولین تولد دخترم جشن بگیرم😥) میریم آتلیه. چون میگفتم این ب اون سلام نمیکنه اون به اونیکی قیافه میگیره من اعصابم خراب میشه آخرش من و شوهرم باهم دعوا میکنیم بعدا. حالا ب همه گفتیم که تولد کنسل شده خونواده همسرم که گفتن نهه قصاص قبل از جنایت کردین و این حرفا از کجا میدونین اونطوری قرار بود بشه(من که میدونم اینطوری قرار بود بشه جواب سلام خونواده منو نمیخوان بدن چون پیش اومده بود مثلش) ولی خب اینجوری گفتن. خونواده خودم هم نرم ترن میگن شاید اصلا بهونه میشد ما باهم آشتی میکردیم و این حرفا برای بچه تولد بگیرین اولین تولدشه و اینا. خودمم خیلی ناراحتم ب خاطر اینا نمیتونم برای بچم تولد بگیرم 😔😔
الان من راضی شدم میخوام بگیرم چون دیگه خونواده ها دلیل کنسل شدن تولد رو فهمیدن میدونم که اگه تولد گرفته بشه دیگه برا هم قیافه نمیگیرن حالا ظاهرا هم شده ب خاطر ما. ولی شوهرمم لج کرده میگه مردم مسخره نیستن ی روز بگیم تولد می‌گیریم یه روز نه. و میگه چون خودنوادت گفتن نرم شدی و حرف اونا روت تاثیر گذاشت. الان من چیکار کنم ی عمر ناراحت میشم بابت اینکه تولد یک سالگی دخترمو جشن نگرفتم. ماهگرد و ایناهم براش نگرفته بودم چون خوشم نیومد.😔😥؟؟؟
مامان دردونه مامان دردونه ۱۲ ماهگی
بدنش رو سوراخ سوراخ کردن برای رگ گیری.
بعد سه روز که سرم تو دستش بود آژیوکت نشتی داد و مجبور شدن در بیارن
دیگه نمیشد تو دستش بزنن
تو پاش آنژیوکت زدن
ولی پاشو محکم گرفته بود از شدت درد
پاش ورم کرد و گفتن نشتی داده
آنژیوکت رو که درآوردن دیدن تو پاش شکسته.
صحنه های گریه کردنش از جلوی چشمم نمیره
اینکه با التماس بهم نگاه میکرد
با التماس روسری مو چنگ میزد
اشکاش که از گوشه های چشمش میریخت
دوباره که اومدن تو پای دیگه اش بزنن اجازه ندادم. رفتیم رضایت دادیم که ترخیص بشیم.
از وقتی اومدیم خونه صداش گرفته از بس گریه کرده.
رسیدیم خونه بعد سه روز دیگه نا نداشت بچم. ولی اینقدر دلش تنگ شده بود برای خونه و اسباب بازی هاش که همه جای خونه چرخید و سرک کشید و بازی کرد.
هنوز وقتی با پاش میخواد فشار بده و بلند بشه دردش میاد‌.
خدایا به حق دل شسکته حضرت رباب خودت محافظ همه شیرخوارها باش.
الهی برات بمیرم مادر که هیچ کاری نتونستم برات بکنم😭😭😭😭😭😭😭😭😭
الهی