دیشب رفته بودیم خونه خالم بچه ها گفتن حوصله مون سر رفته ما اومدیم بیرون اینا یکم دوچرخه بازی کنن و بریم خونه
جلو خونشون خیابونه و سوپری
ساعت ۱۱ و نیم بود
یهو دیدیم یه دختره اومد گفت تو رو خدا کمک کنید دوس پسرم میخواد بهم تجاوز کنه ما همه هاج و واج خودش پرید تو خونه
رفت تو اتاق
پسره هم داشت دنبالش می‌گشت
دختره میگفت ۲ سال با هم بودیم اومد خواستگاریم جواب رد دادم الان میخواد اینکارو کنه تا مجبور بشم قبول کنم قمه کشه
پسره اومد دم در گفت یه دختر اومد اینجا ما گفتیم نه رفت
باز با یه شاسی بلند ۳ ۴ تا پسر تو ماشین اومدن اومد دم در گفت مامامانش گفته بیاد منم گفتم خودش نمیخواد بیاد برو
میگفت میترسم اسنپ بگیرم برم مامانش هم میگفت نمیتونم بیام باباش هم میگفت فوت کرده
پلیس اومد همه پول دادن یه تاکسی گرفتن رفت
پیام داده بود رسیدم
دختره ۱۵ سالش بیشتر نبود
واقعا چی به سر جامعه اومده
پسره خیلیییی پرو بود
همه همسایه ها ریخته بودن بیرون

۱۱ پاسخ

دخترخودشم کرم داشته دیگه وگرنه دخترسالمی اون ساعت چی کارمیکرد،بعددوسال دوستن ازکجامعلوم پسربهش دست نزده .خدابه خودمون بچه هامون رحم کنه

عزیزم خودتونم با بچه اون وقت شب نرید بیرون واقعا خطرناک شده

آزادی بیش از حد فاجعه اورده تو جامعه.نظارتیم دیگه تو خانواده ها کمتر پیدا میشه

ای وای چ وحشتناک

من اصلا جرات ندارم از ساعت ۸ ۹ شب دیگ بیرون برم 🤦🏼‍♀️🤦🏼‍♀️🤦🏼‍♀️🤦🏼‍♀️🤦🏼‍♀️🤦🏼‍♀️🤦🏼‍♀️

چه وحشتناک
اخه اون ساعت دختر بیرون چیکار میکرد😓

وای چ وحشتناک
من ندیده غش کردم
آخه چرا یک بچه خودشو تو این شرایط میندازه!!!

دخترنترسیدید،پسره خدای نکرده بلایی سرتون بیاره؟

عجبا

باز شکر ک شما بهش پناه دادید

ای وای

خدایا خودت کمک کن فقط همین

سوال های مرتبط

مامان فرشته ها❤👼👼 مامان فرشته ها❤👼👼 ۱۶ ماهگی
امشب انقدر گریه کردم خدا میدونه، چرا دختر من بیشفعال باید بشه ،باورتون میشه یه دختر ۱۵ دیگه دارم نمیتونم هر دو با هم نگه دارم تا حالا نشده یه هفته بیشتر نگه دارم اون یه هفته هم همش خونه مادرشوهرم پایین میره میاد وگرنه پدر درمیاره، بعد یه هفته هم خونش مامانم هست،از دو سالگی ما فهمیدیم با بقیه یکم،فرق میکنه هر دوره هم یه جور اذیت میکنه ،الان چه جوریه حتی با اینکه دارو میخوره،بیقراره نا ارامه،زیاد حرف میزنه ،باید ببینید چی میگم ،تلویزیون نگاه نمیکنه در حد پنج دقیقه همش میخواد بره بیرون ،با بچه ها میخواد بازی کنه بیشتر اوقات نمیسازه بهشون کرم میریزه ،دست بچه ها رو فشار میده دور لبش همش لیس میزنه انقدر ابن کار و کرده دور دهن سیاه شده ،زخم شده خوب نمیشه،تازه الان کنترل شده اینه چند روز امدم یه دوز به پیشنهاد دکتر قطع کردم لامصب خیلی بد میشه خیلی، همین الان خواهرم میگه با این وضع چه جوری مدرسه میخواد بره ،پنج ساعت تو مدرسه بشینه به معلم گوش بده بچه ای همش در حال جنب وجوش هست یه جا نمیشینه ،سر سفره میرقصه تو ماشین نمیشینه همش در حال و جنب وجوش،بازی کردن زود حوصلش سر میبره،بلند میشه میره حوصلش نمیگیره،میدونم شاید الان بگیید اینا عادیه ولی چون قبلا بدتر از این بوده تحمل نداره امشب همش قلبم درد میکرد دست هامو به گوشم گرفته بودم دیگه صدای دختر هامو نشنوم بهم خیلی فشار اومده 😔😔😔😔😔😔😔دو تا روان پزشک کودک و روان شناس کودک بردم هر سه،بیشفعالی تایید کردن،کاش دخترم دارو نمیخورد ولی اگه نخوره بهم میریزه😭😭😭😭😭😭
مامان رادیـن🧿💙 مامان رادیـن🧿💙 ۵ سالگی
سلام دوستان بنظرتون حق دارم اعصابم خورد باشه یا نعععع😤😏







ما نزدیک 5 ماهی میشه آمدیم خونه جدید بعد دختر همسایه بالایی مون ( همسن رادین هست) بعد دو،سه ماه آمد گفت میشه با رادین بازی کنم یا نهععع بعد رادین گفت نه من نمیخام باهاش بازی کنم حالا چند هفته ای میشه میان باهم بازی میکنن ولی اصلن مراعات نمیکنه دختر همسایه‌ مون از ساعت ۱۲ میاد تا ۲ بعد ساعت ۲بهش میگم برو خونتون دیگه هم همسرم از سرکار میاد هم میخایم غذا بخوریم بحرف نمیکنه باید چند بار بهش بگم مامانش هم اینقدر بیخیال فقط بلده صداش بزنه دلوین نمیکنه بهش بگه دلوین بیا خونه دیگه ساعت ۲ ظهره تو این هفته هر روز داره میاد اول ها که می آمد اینطوری نبود الان پرو شدع دختر همسایه مون
خلاصه بعد کلی که پسرم بهش میگه برو خونتون می‌ره باز بعدازظهر میاد 😩 چند ساعتی هست😤😐 باز همین چند شب میبینم ساعت ۱۰ و نیم میاد با رادین باز می‌کنه تا ساعت ۱۱ موندم ببخشید این مادرش عقل نداره جلو دخترش رو بگیره اصلن به حرف مامانش هم گوش نمی‌ده باید با کتک ببرتش خونه ولی وقتایی باباش هست ( بعدازظهر ها به حرف پدرش گوش میده) حالا میاد اشکالی نداره ولی بهش میگم برو ساعت ۲ بابا رادین میخاد بیاد دیگه گوش نمی‌ده خیلی پروو هست بنظرتون چیکار کنم ؟؟؟؟🫠 مشکلی نداره میاد بازی میکنه ولی نه دیگه ساعت ۲ ظهر نمیره خونشون و ساعت ۱۰ و نیم شب میاد