سلام خانوما
امروز داشتم کمد رایان رو جمع میکردم چون واقعا جا نداره دیگه گفتم جاشون کنم با اینکه کلی هم دادم رفته ولی بعضیاشونو دلم نمیاد بدم بره مخصوصا این لباس های نوزادیشو که هنوزم کمی بوی نوزاد میده باورم نمیشه اینقدری بوده که الان بزرگ شده ماشاالله ،
همه ی اولین چیزایی ک خودم یا خانوادم که نمی‌دونستن جنسیتش چیه خریدن رو گذاشتم تو این جعبه بمونه یادگاری.
اولین جورایی که من و شوهرم خریدیم دو ماهه بودم نمی‌دونستم پسر میشه یا دختر رفتم ی چیزی بخرم نتونستم انتخاب کنم همشون خوشگل بودن آخرسر شوهرم گفت جوراب بخر 🤣🤣🤣🤣 و کلی قربونت صدقه ی این جوراب میرفتم
و پاپوش هوایی ک تو بارداری خودم براش بافتم ولی ی بارم نپوشید چون بزرگ بودن براش 😭😭 و بعداً ک هم سر میخورد باهاشون 😬😬😬
همینجوری فقط خاطره ی بارداری موند برام ،
خواهرم بند پستونک صورتی خریده بود با اینکه پسر بود بازم براش میبستم 🤣🤣 می‌گفت رنگارو جنسیت بندی نکن
هیی چه زود گذشت و کلی لباس نوزادی مونده که حتی ی بارم نپوشیده و بعضی لباسارم فقط ی بار پوشیده دفعه ی بعد خواستم بپوشونم دیدم کوچیک شدن ،
نمی‌دونم با این لباسا چیکار کنم و دلم نمیاد بندازم بره،

تصویر
۹ پاسخ

منم ۳ دسته کردم لباسای نوزادیشو؛
یه دسته ک خیلی دوس داشتم و نگه داشتم
یه دسته ک سالم بود و اونقدرام عاشقش نبودم و بخشیدم
یه دسته ک هم لک و کهنه بود و بریدم پارچه کهنه کردم🤣
اما حقیقتا اصلا دلم برا دوران نوزادیش تنگ نشده، خیلی سخت بود و هرگز حاضر ب داشتن یه نوزاد دیگه نیستم. الانشو خیلی ترجیح میدم حسابی قند و دلبره😍

نگهداربرای بچه ی بعدی اگردلت بچه خاست

نگه دار واسه پسر دومت بپوش😍

بچم یه وجب بود الان از سر و کول م بالا می‌ره

اینا کمع، مال دختر من ی ساک بزرگ عروسیم رو کامل گرفتع 😑😂

اخی عزیزم چه قشنگ نگهشون دار منم نگه داشتم من هم این پاپوشارو واسش خریدم دوست داشتم دختر باشه

تصویر

من همه رو بیرون گذاشتم یکی ببره استفاده کنه ،جا ندارم اصلا

لطفا ب ی مستحق ک بچه کوچیک داره بده نندازشون حیفه اینقد بچه هس ک بتونن اینارو بپوشن

واقعا نوزادی حس خیلی خوبیه🥹😘

سوال های مرتبط

مامان رایان مامان رایان ۱ سالگی
سلام ظهر بخیر
مادر و پسر تازه از خواب بیدار شدیم و باورم نمیشه آنقدر خوابیدم ، رایان شب ها عادت کرده ۱۲میخوابه اونم با کلی مصیبت و صبح هم دیر بیدار میشه دلیل دیر بیدار شدن منم اینکه👇
پروسه ی رو تخت خوابیدن رایان با شکست مواجه شد 😑😑
بعد عید ک برگشتیم گفتم بذارمش رو تختش بخوابه منم پایین تختش رو زمین می‌خوابم ولی هی نق میزد من باید از سرجام پا میشدم ، آب میخواست ، پستونک میخواست ، یا چرخیدنی جاش کم بود گریه میکرد ، خلاصه عین زمان نوزادی من هر ساعت پا میشدم ، همسرم نمیتونست بخوابه دیگه گفتیم بذاریم رو زمین بخوابه و الان دو شبه رو زمین می‌خوابه دیگه گریه نمیکنه خداروشکر
و منم میتونم کمی بخوابم برا همون خسته ام و خوابیدنی بی هوش میشم دیگه 🙄🙄🙄
نمی‌دونم پس چرا این تخت رو خریدیم اتاق هم جا گرفته الکی 😬😬😬
کیا بچه هامون تو تخت می‌خوابن ، آیا مثل رایان مشکل درست میکنم یا نه قشنگ می‌خوابن ؟؟؟
دیگه اینم صبحونه ی دیر هنگام شازده که بخوره تا یکم دیگه نهار میدم بهش
مامان 🍫‌ساحل🧸🍼 مامان 🍫‌ساحل🧸🍼 ۲ سالگی
سلام دوستای عزیزم🥺
میگما من فلجم، فلج ک میگم ینی واقعا فلجم.
تا باردار میشم،با اینکه لاغرم،ولی رگام میگیره. سر دخترم۹ماه رگام گرف زیاد اذیت نشدم چون چیزی ب زایمانم نمونده بود.
ولی سر این بارداریم از دوماهگی رگ گردن و کمرم گرفتع، الانم زده ب باسنم😑😑😑ینی ن میتونم راه برم،ن میتونم پاشم از جام،ن میتونم
خم شم چیزی از رو زمین بردارم
اینم بگم ک سر دخترم کلا اولین علامت حاملگیم این بود ی دفع عصر رگ گردنم گرف،اصن تکون نمیخورد گردنم،حتی راه میرفتم میمردم از درد. زدم جیغی و با بدبختی گوشیمو اوردم زنگ زدم ب شوهرم اومد منو برد اورژانس ی امپول رگی زدن بعم دیع خوب شدم تا۹ماه.
ولی سر این حاملگیم رگ گردنم اونجوری نگرف ی کوچولو گرف ک لازم نبود برم امپول رگی بزنم. بعدش زد ب کمرم و چون عفونت داشتم لرز کردم و رفتم هم ی استا داد هم ی رگی تو سرم ک رگام بهتر شدن.
الان ک زده ببخشید ب باسنم،برم بهم امپول رگی میزنن بهم؟
اخ سر هردو حاملگیم همون اوایل بارداریم بعم امپول رگی زدن🥺🥺🥺🥺
الان ک۳ماهم هس برم بازم میزنن؟