کلا از فکر بچه دوم اومدم بیرون من که هیچ مشکلی ندارم الکی شوهرم به من میگه داری جلو گیری مبکنی بعد من بهش میخندم میگم خوبه هربار رابطه میکنم داری اسپرمت داخل میریزی بهش گفتم اصلا هم از دارو های ضد بارداری نمیخورم بعد بهش میگم تو مشکل داری نه من هی چند بار بهش گفت چرا باردار نمیشی اینا من که کلی دارو خوردم دیه برای بارداری هرچی بهش میگم مشکل توعه حرف تو کلش نمیره اصلا حالا بگین من چکار کنم دکتر رفتیم بهش دارو داده سره موقع نمیخوره اصلا صب ها براش معجون درست میکنم افا ناز میاره نمیخوره حالا بگین تقصیر منه یا اون هرکی میبینم میگه یکی دیگه بیار بچت تنهاست مخصوص مامان خودم بیشتر میگه

طفلی شوهرم هر چی میدم میخوره
چقدرم تشکر می‌کنه ک آماده میکنم و دنبال خردیدنشونم

دنبلان بده حل میکنه

بچه اولت چن سالشه ؟

خب بگو که مشکل من نیستم شوهرمه

من دمنوش میدم بعش

خب بدش میادازدارو؟؟؟

اگه خدا بخواد بده بچه رو اصلا بدون داروهم میده بخدا

ببین زیاد کلید نکن روش بزار خودش بخاد چندروز هیچی نگو خودش راضی میشه به نظر من شوهراهم عین بچه ان هی بگی لج میکنن

منم شوهرم نمیاد اقدام کنیم 😑سقط کردم ۶ماه انقد دلم میخواد بچه دوم

الان بحث سر لجو لجبازی شده
ب نظرم اول متقاعدش کنین ک ازمایش اسپرم بدن
ک اگ مشکلی داشتن بتونه باهاتون همراه بشه
اینجوری فکر میکنه شما داری بهش این حسو میدی و بیشتر لج مبکنه
الان فقط تموم تلاشتو کن ازمایش بده
بحث نکن اون میگه تو مشکل داری شما نگو
اقایون مثه بچه می‌مونن یکم باهاش صحبت کن اگ حرفاش زننده بود فعلا ب رو خودت نیار حداقل تا ازمایشو بده متوجه شه حق با شما بوده

باش گلم

شوهرت چ مشکلی داره چ دارویی مصرف میکنه
من همسرم هم اسپرمش98درصد بدرد نمیخوره واین چندماهه دارو مصرف میکنه

بگو خب خودتو تقویت کن مشکل از من که نیست تو باید تقویت بشی

ینی بچه دوم نمخاد