پارت دوم زایمان زودرس اول #

وقتی دیدم ترشحاتم خونی هست رفتم بیمارستان ثامن ماما اومد بالا سرم گفت چیزی نیس طبیعیه فقط یک امپول پرولوتن ۲۵۰ داد گفت اینو بزن خوب میشی ساعت ۹ صبح بود . همون روز تعطیلی بود تا امپولو پیدا کردم ساعت ۱۰ شب شد و دردام بیشتر شده بود . دوباره رفتم بیمارستان ثامن که امپول رو بزنم گفتم دادم گم میشه گفت اگه گم شد که خوب اگه نشد بری بیمارستان دولتی چون دستگاه دارن . اومدم خونه دیدم دردام داره بیشتر میشه تا ۲ شب تحمل کردم دیدم دیگه نمیشه رفتیم بیمارستان امام رضا اونجام تا بستریم کردن همش میگفتن بچه ها زنده نمیمونن . خوب بلاخره ساعت ۳ شب متو بردن بخش زایشگاه بهم سرم زدن دردام گم شد دقیق ۲۴ هفته و ۵ روزم بود . دکتر گفت اگه بتونیم دردت رو کم کنیم که یک هفته دوام بیاری بری تو ماه ۷ بازم خوبه . خوب بلاخره دردام گم شد ولی دهانه رحمم باز شده بود دیگه . خوابم برد همه چی خوب بود تا فردا ساعت ۵ بعداز ظهر که اخرین بار دستشوییم گرفت بهم لگن گذاشتن . دیدم یه چیزی مثل توپ تو واژنم هست دکتر رو صدا کردم معاینه کرد گفت اووووه یک بچت اومده بیرون تو واژنت

۶ پاسخ

وای عزیزم بعدش چیشد

وای چه سخت

وای چه بد

وای چه سخت😥😢

وای خب بعدش

منم زایمان زودرس داشتم
تروخدا برا منم دعا کن برسم یه هفته های بالا

سوال های مرتبط

مامان نهال مامان نهال هفته سی‌وهفتم بارداری
پارت اول #
تجربه بارداری اول و زایمان زودرس ۲۴ هفته .

بیاین خانوما میخوام تجربو از زایمان اولم بگم که تقریبا ۱ سال و ۴ ماه قبل بود .
من دوقلو باردار بودم و دکتر منو از رابطه و پله و خیلی چیزا منع کرده بود . ولی من چون تجربه اولم بود زیاد جدی نمیگرفتم .میگفتم هیچی نمیشه . خونم طبقه سوم بود هرروز پایین بالا میرفتم و رابطه هم شوهرم قبول نمیکرد که انجام ندیم . و اینکه هفته ۲۱ طول سرویکسم ۳۲ بود دکتر گفت نیاز به سرکلاژ نداری هرچی گفتم قبول نکرد . و شیافمم از ۱۸ هفته قط کرد 🤦‍♀️ هرچی بهش گفتم پس هفته یک امپول بده هم نداد گفت نیاز نداری . خوب بلاخره هفته ۲۴ شدم اخرین بار که رابطه داشتیم در حین رابطه دیدم کمرم درد گرفت ولی فکر میکردم طبیعیه . رفتم خونه مامانم اونجا بهم گلتن کمرت رو باد گرفته بهم چای دارچین دادن . دیگه من نمیدونستم درد زایمانه شاید اگه همون اول میرفتم بیمارستان جلو دردم رو میشد بگیرن . خلاصه شب خوابیدم صبح که بیدار شدم رفتم دستشویی دیدم ترشحاتم یکم خون الود هست و همچنان کمر دردمم خوب نشده بود
مامان رقیه جون💗 مامان رقیه جون💗 ۱ ماهگی
سلام
من اومدم از تجربه یک فشار گرفتن تو بیمارستان که انتخابم بود بگم براتون... تقریبا ساعت ۱۱ شب بود که سردرد شدید اومده بود سراغم بی حالی سرگیجه و تاری دید داشتم و از سردرد زیاد حالت تهوع هم داشتم گفتم حتما فشارم بالاست و سریع رفتیم بیمارستان فشارمو که گرفتن گفتن نرمال رو 10.6 و یک دست دیگه هم 11 هست ماما گفت دستت داغه سرما که نخوردی گفتم از خونه که بیرون نرفتم چند وقته ولی خب همسرم سرماخورده احتمالا از اون شاید منو گرفته باشه که گفت باید به دکترت گزارش بدم دکتر هم گفت بره بيمارستان قائم و اونجا ساعت 12تا1 شب دکتر و متخصص داخلی و زنان دارن اونجا بهت یک واکسن آنفولانزا بدن بزن تا بدنت ایمن بشه و از این حرفا من رفتم فشار گرفتن نرمال بود. ان اس تی گرفتن خوب بود. تبمو گرفتن نرمال بود. ولی پرستار نادان اومد معاینه کنه منم که یکم بی تجربه و کم زبون هیچی نگفتم بهش معاینه کرد و گفت پاشو nstکه تموم شد من پاشدم دیدم انگار یکی روم یک پارچ آب ریخته شلوارم خیس گفتم خدایا این کیسه آبمو پاره کرد مردم و زنده شدم درجا گفتم خیس شدم خیس شدم کیسه آبم ترکید که همه ریختن سرم گفتن حتما به خودت دسشویی کردی یا رفتی خودتو شستی رو خودت آب گرفتی😐😐😐
گفتم نه من الان 2 ساعته اینجام کی رفتم دسشویی....