خیلی حساس شدم
امشب شوهرم داشت میگفت خواهرش وقتی شیر میخورد برا خودش اواز می خوند (منظورش شیر مادره) منم قهر کردم رفتم اتاق که چرا هی خاطره شیرمادر خوردن خواهرتو میگی
چون میدونه من سر شیر مادر دادن ک نشد چ قد گریه کردم قبلا و ناراحتم
الانم سردرد بدی گرفتم

عزیزم منم مثل شما نتونستم شیر مادر بدم به دخترم این قضیه واقعا برام خیلی ناراحت کننده بود دیگه دارم خودم و قانع میکنم که من هر کار کردم ولی اون نگرفت سینمو😢

حالا که نشده عزیزم خیلیا شیر مادر ندادن به بچهاشون گلم غصه نخور زنداداش منم شیر خشک داد به بچش مگه بزرگ نشد الان مرد شده واسه خودش ولش کن بزار بگن

منم نتونستم شير بدم و كامل خشك شد ٤٠روزگي
بزن به خيالي حرف زياده برامون