پارت ۲
( اگه کسی خواست بیاد شخصی پیام بده معرفیش کنم) و پیدا کردم و شمارشو برداشتم و پیام که دادم گفت سزارین اختیاری انجام میده و ۱۵ میگیره خودش و ۱۷ هم هزینه بیمارستان با بیمه تامین اجتماعی خیلی خوشحال شدم رفتم ویزیت شدم و تو همون بار اول بهم نامه داد برای ۲/۲ که برم بیمارستان برای زایمان ولی ننوشت سزارین گفت که بیا اون روز میام بالا سرت با یه بهونه میبرم سزارین که اجباری حساب بشه و بتونی از بیمه ات استفاده کنی سر این موضوع کلی استرس داشتم که خدایا سرکاری نباشه دردم بگیره و نیاد برم بیمارستان آمپول فشار بزنن بهم بمونم درد بکشم خلاصه روز قبل که قرار بود برم بیمارستان پول دکتر و واریز کردم و دکتر گفت فردا ۶ صبح برم بیمارستان بلوک زایمان شب قبلش همه چی و آماده کردم و صبح زود رفتیم بیمارستان و با نامه دکتر بستری شدم دکتر تاکید کرده بود نه خودم نه همسرم حرفی از سزارین نزنیم ولی تو بلوک زایمان همه میدونستن که من قرار سزارین شم و اومدنم اونجا فرمالیته است

تصویر
۶ پاسخ

مثل دکتر من...زمانی که من میخواستم زایمان کنم اوایل سخت گیری بود برای اینکه سزارین اختیاری و ممنوع کرده بودن،دکتر منم صبر کن تا لحظه آخر،بری بیمارستان و من به یه بهانه ای سزارین میکنم..

چه دکتر با انصافی خداخیرش بده
من هرچی گفتم اینکار بکنین برام هیشکی قبول نکرد
منم مجبورم هزینه بیمارستان ازاد بدم چون اختیاری شدم در نهایت

عزیزم چجوری بیمه قبول کرد؟ بیمه تون چیه

چقد زیاد گرفته دکترت دکتر من کلا 6 میگیره😐

سلام قدم نورسیده مبارک . خدا حفظش کنه برات .

وا چرا پارت ۳ رو پاک کردی

سوال های مرتبط

مامان هامین🧿🩵 مامان هامین🧿🩵 ۴ ماهگی
مامان دلسا🩷و آرسام🩵 مامان دلسا🩷و آرسام🩵 ۵ ماهگی
تجربه سزارین در بیمارستان گلستان تهران ( بیمارستان نداجا نیروی دریایی ارتش)
پارت ۱
سلام مامانا شبتون بخیر اومدم از تجربه زایمان ام بگم سعی میکنم همه چی و دقیق بگم چون قبل زایمان خودم خیلی دنبال اطلاعات درباره بیمارستان گلستان بودم و هیچ جا کسی تجربه اشو نگفته بود ولی خوب بیمارستان خلوتی هم هست اول درباره هزینه سزارین بگم که من اردیبهشت ۱۴۰۴ با بیمه تامین اجتماعی ۱۷ تومن به بیمارستان دادم و ۱۵ به دکترم
من زایمان اولم طبیعی بود سر دومی بعد عید دودل بودم برای طبیعی یا سزارین طبیعی و دردشو کشیده بودم میدونستم چقدر سخته و باید تا چه حد درد بکشم اما چون سزارین نمی‌دونستم چجوریه کلی دودل بودم آخرش همسرم گفت بیا برو سزارین همه میگن راحت تر و نمیخواد دوباره اون درود بکشی اصلا اولیش و هم باید می‌رفتی سز با حرف همسرم مطمئن شدم برای سز خیلی دنبال دکتری گشتم که سزارین اختیاری بنویسه من پسرم تا قبل عید یعنی ۳۳ هفته بریچ بود بعد عید هفته ۳۵ سفالیک شد کلا از اینکه دلیل سزارین داشته باشم تا امید شدم چون چشم هام لیزیک بود سر زایمان اولم یکم ضعیف شد ولی هرچی چشم پزشکی رفتم بهم نامه ندادن بنده خدا دکتر خودم می‌گفت به خاطر سخت گیری به پزشک ها نامه نمی‌دن وگرنه چند نفر تو دنیا بودند که لیزیک و لازک کرده بودند و سر زایمان طبیعی اجباری نابینا شدند خلاصه خیلی گشتم و گشتم آخر از اینترنت بیمارستان گلستان و پیدا کردم که نسبت به بقیه بیمارستان ها هزینه اش کمتر بود دنبال دکتر خوب تو این بیمارستان بودم که پیچ دکتری که رفتم پیشش و پیدا کردم
مامان مهوای قشنگم 🥰 مامان مهوای قشنگم 🥰 روزهای ابتدایی تولد
*تجربه زایمان پارت یک *
من خودم طبق روحیات و آشنایی ک از خودم داشتم دنبال سزارین بودم تو ۳۶ هفته یه دکتر پیدا کردم که با زیرمیزی سزارین انجام بده برام .( ده تومن زیر میزی گرفت )
تو ویزیت ۳۷ هفته بعد اینکه زیرمیزی رو دادم نامه زایمان رو داد برای تاریخ ۳۸ هفته و ۲ روز طبق برنامه ریزی خودش
تو نامه برام زده بود بیمار به دلیل مکونیوم (همون مدفوع نوزاد) کاندید سزارین شده که بیمه قبول کنه
شب عمل از ساعت ۱۲ هیچی نخوردم و شام هم سوپ خوردم که سبک باشه فردا صبح ساعت ۵ بیمارستان بودم
ورودی کارای پذیرش رو انجام دادیم و من رفتم بلوک زایمان دکترم گفته بود اونجا وانمود کنم سزارین تکراری ام که اذیتم نکنن
ماما نامه و مدارک پزشکی مو گرفت و چک کرد یکم سوال جواب کرد خیلی دنبال این بود که سوتی بگیره چند بار با روش های مختلف راجع به این قضیه سوال پیچم کرد منم مطمئن گفتم سزارین تکراری ام با اینکه اعتراف میکنم این قضیه واقعا استرس بدی بهم وارد کرد و توی روند عملم تاثیر داشت
ولی وقتی تشکیل پرونده تموم شد و برای nst و صدای قلب اومدن اصلا به شکمم نگاه نکردن که جای بخیه نیست یا مدرکی ازم نخواستن با این حال من همش استرس داشتم که هرلحظه بهم گیر بدن 🥲
مامان جانا💗🧸 مامان جانا💗🧸 ۱ ماهگی
بچهها من اومدم تجربه ی سزارینمو بگم خلاصه میگم چون خیلی طولانیه
از اول فوبیای زایمان طبیعی داشتم و میخواستم پیش دکتر مصدق سزارین کنم وارد هفته ی ۳۷که شدم ۴بارتوی ده روز رفتم پیش دکتر که میگفتن هزینه ی عمل رو ببرم و نامه ی بستری رو. بگیرم خیالم راحت شه اماهرسری بهم میگفتن دوسه روز دیگه ضربان قلب بگیر بیا و. ...تا اخرین باری که رفتم پیش دکتر دوشنبه بود و قرار بود شنبه عمل کنم رفتم پیش دکتر دیدم میگه همون شنبه بیا صبحش نامه ی بستریتو بگیر بعد فهمیدم دکتر میخواد بره مسافرت ونمیخاستن نامه ی بستری بدن که اتفاقی افتاد و دکتر نیست تعهدی نداشته باشن برای اومدن به بیمارستان بی نهایت استرس داشتم که اگه زودتر من کیسه اب پاره شه یا دردم بگیره بدون نامه بستری میخوام چیکار کنم زنگ زدم به ماما دکتر گفتم دراین شرایط چی میشه گفت ایشالا که چیزی نمیشه ولی اگه شدم کاری نمیشه کرد دکتر نیست عصرش شد و حس کردم یکم ترشحاتم زیاده فقط داشتم سکته میکردم خلاصه با یک دکتر دیگه هماهنگ کردم و.گفت بهم فردا بیا عملت کنم رفتم فرداش بیمارستان و دیدم ضربان قلب بچه خوب نیست فرستادنم سونو دیدن تنفسش مشکل پیداکرده اب دورش به شدت کمه بندناف هم سه دور دور گردنش پیچیده شده. بود با این وجود توی بیمارستان حکیم میگفتن باید. طبیعی بیاری اما چون من با دکتر هماهنگ بودم سزارین الکتیو شدم و خداروشکر تموم شد حالا تجربه ی بعد سزارینمم بعدا. میام میگم🥰🥰
مامان آنیا مامان آنیا ۴ ماهگی
سللم مامانا، میخوام تجربه زایمان دوممو بگم برات
اول لینکه رفتم مطب دکتر برای چکاپ معاینم کرد گفت نامه بگیر از منشی فردا شب ساعت یک بیا بیمارستلن بستری شو چون دهانه رحمت باز شده زایمان اولتم زودرس بوده خطرناکه باید تحت نظر باشی، خلاصه که اومدیم همه کارامو کردم به خواهرامم گفتم و حاضر آماده رفتیم بیمارستان مورد نظر دکتر گفت یک اونجا باش تا کارای بستری انجام بشه منم شش و هفت صبح میام خوذم حواسم بهت هست، رسیدیم بیمارستان رفتم بلوک زایمان مدارکمو گرفتن بعد معاینه کردن گفتن دو فینگری و منی که اصلا نمیدونستم یعنی چی؟ بعد گفتن کی بهت گفته بیای گفتم خود دکترم گفتند نه خیلی زوده شما سی و هفت هفته ای و بچت میره دستگاه بعدم اصلا فردا دکترت قرار نیست بیاد این بیمارستان بعد نامرو دادم دیدن درسته دکتر نامه داده، زنگ زدن به دکتر باهاش حرف زدن نمیدونم دکتر چی گفت بعد گوشیو دادن من باهاش حرف زدم، دکتر گفت دختر جان چرا رفتی اونجا من اصلا این هفته اونحا نمیرم عکس نامرو فرستادم واتساپ براش فهمید منشی اشتباه نامه زدن و برای یک بیمارستان دیگه بوده بعد گفت فردا فلان بیمارستانم الان راه بیفت بیا اونجا نا کاراتو کنی منم اومدم
ادامه پست بعدی