سلام ظهر جمعه اتون بخیر
جاتون خالی ما دو روز رفتیم لبی آب صادق اباد،ویلا رو به رودخونه گرفتیم ویهان کلی بازی کرد آب و هوامون عوض شد ولی دیوونه شدیمممم ویهان خ شیطونه یکی باید دنبالش هی بدوه تا بلایی سر خودش نیاره.تو مسافرت اصلا بچم خواب نداره و وقتی از تایم خوابشم رد میشه بد قلق میشه و دوباره فول انرژی میشه و دیگ به هیج عنوان نمیخوابه و دائم میخواد بغل باشه اونم بغل کی؟بغل باباش...یعنی بغل منم نمیمونه و در حدی که باباش تو مسافرت ها خ خ خسته میشه....خلاصه که شرایط خ سختیه...البته اینم بگم که قبلا چون شیر میدادم باز به بهونه شیر میومد بغل من تو مسافرت ها اما الان نزدیک دو ماهه از شیر گرفتمش و این باعث شده دیگ چسبونک بشه با آقاش...من خوشحالم که بیشتر به باباش وابسته است اما تو مسافرتا همسرم سرویس میشه...گناه داره اما چاره چیه!!ما تا الان که ویهان یکسال و ۸ ماهشه یه بار شمال یه بار مشهد یه بار جنوب یه بارم الان اطراف اصفهان مسافرت رفتیم...دیگ هیچ جا نرفتیم البته بماند که خونه مامانم اینا شهرکرد هست و اونحا هم زیاد رفتیم اما اونو مسافرت حساب نمیکنم.خلاصه هر بار با عشق رفتیم مسافرت و سرویس شدیم و برگشتیمممم بنظرتون بچه ها تا کی اینقدر دهن سرویس کن هستن؟؟؟نمیخوابن،مثل چسبونک می‌چسبند و اینم بگم تو مسافرت ها فوق العاده هم بد غذا میشه.بنظرتون کی بهتر میشن برن برا خودشون بازی کنند بیان خودشون بخوابند و.....؟؟؟؟؟
بچه های شما هم سرویستون می‌کنند یا فقط بچه من اینطورهههه؟؟؟؟

تصویر
۷ پاسخ

خداروشکر عزیزم خوش باشید والا ما تا خونه مامانم میایم بریم دیونه میشیم خیلی اذیت میکنه پناه هیچ جا نشده بریم🫠🫠🫠

ببین بچه ها در هر سنی یه جوری دهن سرویس میکنن 😐

سلام عزیزم خوش بگذره بهت اره بچها همشون همینن منم عید قشم ک رفتیم پدرمو در اورد مهراد ولی چ میشه کرد بزرگ میشن بالاخره، راستی فکر کنم همشهری هستیم😍

سلام عزیزم خوبی ؟ خوش بگذره .من که دخترم ی سال بزرگتره بازم تقریبا همینجوره. بالاخره چون بچن کوچیکن باید مواظبشون باشیم ولی به نظرم تا 3 سال بهتر میشن

وای حرف دل من بود،آره بابا دختر منم همینه

عزیزم صادق آباد کجای اصفهان میشه

اکثر بچه ها همینن 🥴

سوال های مرتبط

مامان پرنسا مامان پرنسا ۱ سالگی
رفیق شوهرم بهش گفته بیا بریم مسافرت شمااال
گفتم اولا دو سری که بدون بچع رفتیم هنوز بچه دار نشده بودیم خودمون تو ترافیک و تو گرما پختیم چه تضمینی هست که بچه گرما زده نشه دوما دقیقا اون سری یا اخر شب رسیدیم یا ظهر که غذا از بیرون گرفتید من چه طوری غذای بیرون بدم بچه چه جوری بهش بگم بیا بیسکویت بخور تا ما برسیم که شام بخوریم میگع سخت نگیر پس کسی از خونه درنیاد اینحوری
گفتم بعله وقتی مسئولیت پرنسا صفر تا صد با خودمه از پوشک و غذاش بگیر تا مراقبش باشم از چشم من درمیاد نه تو
این الان میگع بریم شمال برای خودش ویلا استخر دار میگیره با رفیقش بره بیفته داخل آب و بعد قلیون بکشن و خوش بگذرونه تا به حرفم بیاد که مراقب بچع باش چشم غره بره منم تحملم حدی داره اونجا هم دعوامون بشه شوهر من حتی داخل خونه مون کوچکترین کاری برای بچه نمیکنه فقط بعضی روزا میبرش بیرون اون وقت مسافرت فقط میخواد زهر مار من بشه مثلا بچه سرما بخوره اصلا اهمیت نمی‌ده میکیره میخوابه بیدارش هم کنم پاشو بچه تب کرده میگع تو سخت گرفتی پس مسافرت بدتره
رفیق ش و زنش هم بچه ندارن راحتن
درست نمیگم خانوما
مامان دلسا مامان دلسا ۱ سالگی
*روز سوم گرفتن شیر*
دیشب دلسا یه بار ساعت 3 از خواب بیدار شد بغلش کردم ابش دادم خورد یکم گریه کرد و خوابید
صبح ساعت 8 بیدار شد باز به گریه
که طبق روال باز بغل و اب
وقتی بیدار میشه بغلش میکنم میبرمش اشپزخونه بهش اب میدم میخوره میگم مامان میریم تو اتاق باز میخوایم بخوابیم برای شبا هم همینجوره فعلا که این روش جواب داده
خوابید و ساعت 10 بیدار شد به گریه
خوابش میومد ولی نمیدونم گرسنش بود یا چی
خیلی گریه کرد و می می،می می کرد
هر کاری کردم اروم نشد حدود 45 دقیقه به نق و گریه گذشت تا کم کم اروم شد گفتم مامان بیا صبحونه بخوریم براش صبحونه اوردم خورد دیگه سیر شد سرش گرم شد
بعد از نهارم رفتیم خونه مامانم تا 11 شبم اونجا بودیم این وسط چند بار بهونه گرفت یه بارش که خیلی دیگه داشت بی تابی میکرد بردمش تو پارکینگ مامانم اینا توپ بازی کردیم اروم شد
امشب عصاره خوریشو ندادم بهش نمیخوام به مکیدن موقع خواب عادت کنه
من دلسا را قبلا وقتی هنوز زیاد خوابش نمیومد میاوردمش تو رختخواب ولی الان میذارم حسابی خوابش بگیره و بیارمش
خلاصه که در کل پروژه ی سختیه
به شدت دلم برای شیر دادن و اینکه بیاد بهم بچسبه تنگ شده🥲
تا کی بچه بهونه میگیره؟چند روز طول میکشه تا یادش بره دیگه؟