تجربه زایمان طبیعی
#پارت۲
منم برگشتم خونه رفتم حموم دوش گرفتم اومدم تمام حرکاتی که توی کلاسای ورزش رفتمو انجام دادم پله های خونه رو ۳۰۰ بار بالا پایین رفتم رفتم دندونمو درست کردم😅پیاده روی کردم و مرتب فاصله بین دردامو یادداشت میکردم تا ساعت۷ شب که فاصله بین دردام ۷ الی۶ دقیقه بود بازم ورزشو تخم شربتی و خاکشیر و خرما هر چی که فک میکردم خوبه خوردم ساعتای۹ احساس شدید تر شدن دردام و داشتم ولی انقباضات ۶ دقیقه ای خودم نباختمو تحمل کردم تا ساعت۱ونیم شب که دیگه دیدم دردام شدید تر شد و ترشحاتم بیشتر رفتم دسشویی یه لخته قهوه ای دیدم اومدم گوگل سرچ کردم دیدم چیزای خکبی نمیگه😂دیگه به همسرمو مامانم گفتم بریم بیمارستان🚗

۲ پاسخ

خب بقیش

ادامه ش؟

مقالات مرتبط

کاری که هرگز نباید بعد از ورزش انجام دهید
چند کاری که هرگز نباید بعد از ورزش انجام دهید!❌
خونریزی بعد از زایمان سزارین
خونریزی بعد از سزارین تا کی ادامه دارد؟ + علائم خطر
سیکل قاعدگی چند روز است
سیکل قاعدگی چند روز است؟ | محاسبه فاصله بین دو پریود طبیعی
تنفس طبیعی در نوزادان
تنفس طبیعی نوزاد در هر دقیقه | چه زمانی به پزشک مراجعه کنی...

سوال های مرتبط

❤️مامان دخترم❤️ ❤️مامان دخترم❤️ قصد بارداری
حدود ساعت ۶ عصر بود که احساس انقباضات و یکم درد کمر داشتم تایم گرفتم هر ۵ دقیقه یک بار بود شوهرم رو فرستادم سرکار و خودم رفتم خونه مامانم دردام کم کم بیشتر شد و تو خونه مامانم موندم تا شوهرم اومد و ساعت ۱۲ شب رفتم بیمارستاندکتر معاینه کرد گفت ۲ سانت هستم برم خونه تا صب و زمانی که دردام به هر ۳ دقیقه یک بار رسید بیام و دهانه رحمم ۳ بشه تا بتونن بستری کننمنم برگشتم و تا ۵ صب راه رفتم تو خونه دردام زیاد شد و به ۳ دقیقه رسید و ساعت ۵ صب رفتم بار معاینه شدم گفت هنوز ۲ سانتم
مشاهده ۱ پاسخ دیگر
مامان آنیسا مامان آنیسا ۱ ماهگی
پارت 2

بعده اون دیگه اومدم خونه کلی ورزش کردم دو سه بار رفتم دوشه آبگرم گرفتم و تو لگن نشستم حدود یه ساعت هم پیاده روی داشتم دیدم دردام خیلی شدید شدن دوباره رفتم بیمارستان اونجا دیگه گفتن سه سانتی گفت برو یه ساعت دیگه بیا خلاصه از ساعت 12 شب تا 1نیم شب پیاده روی و چرخش لگن داشتم تا که دیگه 4نیم سانت شدم و بستریم کردن.....
مشاهده ۴ پاسخ دیگر
مامان افرا مامان افرا ۱ ماهگی
تجربه زایمان پارت اول
ساعت نه ونیم صبح روز ۱۴۰۴/۴/۲۱ دردام با فاصله ی نیم ساعت شروع شد تا شب با همون فاصله نیم ساعت درد داشتم قابل تحمل بود درد پریودی خیلی شدید می‌گرفت همزمان کمردرد داشتم شکمم درد می‌گرفت دردام پنج دقیقه ای بود قصد داشتم دردامو تا جایی که میتونم کنترل کنم و زمانی که غیرقابل کنترل شد برم بیمارستان
مامان نی نی خوشگله🩷 مامان نی نی خوشگله🩷 روزهای ابتدایی تولد
مامان ها من دیروز ورزش هامو و پیاده روی مو کردم، بعد رفتم دوش گرفتم و زیر دوش ۲۰ اسکات عمیق رفتم، بعدش شب موقع خواب درد واژن و پریودی داشتم که تا صبح چند بارهم اینقدر به مثانه ام فشار اورد که دردش شدید تر میشد با فاصله ۱۰ الی ۱۵ دقیقه بود ولی الان دردش کمتر ، من فک کردم شاید زایمان کنم ولی علتش چی بود یعنی برا ورزش ها بوده؟
مشاهده ۴ پاسخ دیگر
مامان مـღـرســام 💙 مامان مـღـرســام 💙 ۳ ماهگی
سلام خانما من صبح رفتم بیمارستان گفت دو انگشت بازی و ان اس تی گرفتن و گفتن برو دوش آب گرم بگیر فاصله دردام ۵ دقیقه یکبار بود
اومدم خونه رفتم دوش گرفتم حالا فاصله دردام شده ۱۰ دقیقه یکبار
تا کی صبر کنم دوباره برم بیمارستان ؟
مشاهده ۸ پاسخ دیگر
مامان سلین 🩵♥️یاسین مامان سلین 🩵♥️یاسین ۵ ماهگی
سلام مامانا چطورین
بعد چند روز اومدم تجربه زایمان تعریف کنم براتون
من از 36 هفته ورزش شروع کردم پیاده روی .پله بالا پایین کردن. زیر دوش اسکات زدن . حالت گربه گاو .ووووو۳۷ هفته هم تصمیم گرفتم برم بیمارستان دولتی و ماما همراه گرفتم برای خودم
دیگه هرروز ورزش میکردم زیر دوش اسکات میزدم تا 3۸ هفته رفتم معاینه ۱ سانت باز بودم گفت یه هفته وقت داری ۱ روز کامل احساس فشار داشتم ولی درد نداشتم فرداش درد داشتم رفتم گفت ۱ سانتی هنوز دردات بیشتر شد بیا اومدم خونه تا اومدم بخوابم دردم گرفت گفتم اینم بازم کاذب ولش کن رفته رفته دردام بیشتر شد درد داشتم نفس عمیق می‌کشیدم از دهن میدادم بیرون طوری که شکم تکون بخوره دردام تموم میشد اون دو دقیقه رو ورزش میکردم پله چهار دسته پا زیر دوش رفتم اسکات زدم. اسکات یعنی حالت نشسته روی صندلی ولی صندلی در کار نیست
از ساعت ۴ تا ۸ درد کشیدم طوری که می‌گرفت ول میکرد
وقتی درد داشتم نفس عمیق شکمی ولی تموم میشد ورزش میکردم
دیگه زنگ زدم ماما همراه گفت بیا بیمارستان این دیگه درد زایمان
تا رسیدن بیمارستان ساعت ۸ نیم بود
ادامه ...
مشاهده ۳ پاسخ دیگر
مامان امیر حسین مامان امیر حسین روزهای ابتدایی تولد
تجربه زایمان طبیعی من
پارت دوم
اومدم خونه و ساعت یک شب دردام بیشتر شد ولی قابل تحمل بود
سری رفتم دوش گرفتم و شیو کردم و اینجا بود ک آقای همسر یکم باور کرد راستی راستی دارم میزام🤣 تو خونه شروع کردم ورزش کردن و حرکات لگنی هر یک ساعت هم دوش آب گرم و اسکات
رفته رفته انقباض هام زیاد و شدید میشد و با تکنیک های تنفسی کامل دردام کنترل میشد تا ساعت نه صبح
ساعت ۹ ب اتفاق همسر و خواهرم رفتیم بیمارستان و دقیقا توی خود بیمارستان کیسه ابم پاره شد
مشاهده ۶ پاسخ دیگر
مامان آیه🌸 مامان آیه🌸 ۲ ماهگی
در اینجا سوال یا تجربه‌پارت ۲
من شبش رفتم خونه دوتا شیافو گذاشتم صبح دیدم یکم انقباضام زیاد شده
گفتم عه خب داره اثر میکنه چقد خوب ورزشا رو شروع کردم پیاده روی رفتم داخل خونه گفتم برم زیر دوشم چندتا اسکات بزنم خلاصه از حموم
اومدم دیدم دردام شده هر ۲۰دقیقه
اومدم رو تخت گفتم بخوابم انقد زود ک دیگه دهانه رحم باز نمیشه ولش کن
دیگه یکم خوابیدم دیدم نمیتونم بیدار شدم راه رفتم دیدم دردام شد هر ۱۰دقیقه
خلاصه ساعت ۳صبح زنگ زدم ب ماما همراهم گفتم اینطوری
گفت امکان نداره انقد زود دردادت بیاد یکم ورزش کن فردا ساعت ۹بهم زنگ بزن

خلاصه من دردا شدم هر ۷ دقیقه دوباره هر ۵دقیقه
صبح رفتم زود دوش گرفتم زیر دوش ۱۵تا اسکات زدم دیدم دردام شد هر ۳دقیقه دوباره میره هر پنج دقیقه زودد با شوهرم رفتیم مطب
مامان کیارش مامان کیارش ۳ ماهگی
تجربه زایمان طبیعی
#پارت ۱
۲۸ اردیبهشت دم دمای سحر احساس کردم وقتی پهلو به پهلو میشم ترشح دارم چند دفعه امتحان کردم دیدم بازم همون حسه ولی چون خوابم میومد نرفتم دسشویی😂صبر کردم تا صبح البته من روزای اخرو رفته بودم خونه مامانم نمیخواستم به اونا استرس بدم گفتم تا صبح وایسم بعد بببینم چیشده خلاصه صبح ساعت ۶ پاشدم رفتم دسشویی دیدم واقعا ترشح بوده و توش رگه های خونی دیدم به مامانم گفتم مامانمم گفت بریم بیمارستان یه تست بده خدایی نکرده چیزی نباشه راهی بیمارستان شدیم توی راه بیمارستان متوجه درد شدم دردایی که هر ۱۰ دقیقه تکرار میشد ولی قابل تحمل بود رسیدیم بیمارستان و رفتم بخش زایشگاه اولین کار ماما منو معاینه کرد گف دهانه رحمت بستس ولی نرمه و نشتی کیسه اب داری تست ان اس تی که گرفت گفت انقباض داری ولی با فاصله زیاد برو خونه ورزش و پیاده روی وخلاصه هر کاری که فک میکنی به باز شدن دهانه رحمت میکنه انجام بده فاصله بین دردات کم که شد بیا اینجا از الان خسته میشی😇
مامان آنیل مامان آنیل روزهای ابتدایی تولد
دعا کنید برام..دردام شروع شده الان رفتم دسشویی خودمو که خشک کردم دیدم لخته ی خون رو دستمال بود..ولی فعلا ممتد نیست..دارم میرم دوش بگیرم پیاده روی کنم صبح زود برم بیمارستان
مشاهده ۱۰ پاسخ دیگر
مامان آرام🩷🎀 مامان آرام🩷🎀 روزهای ابتدایی تولد
سلام مامانا اومدم بگم من امروز زایمان کرددددم😍🥺


دقیقا روز ۱۸ مرداد ۵ صبح دردم گرفت شروع کردم ب ورزش و پیاده روی همچنان درد پریودی داشتم اما خفیف ساعت ۵ بعدازظهر ترشح قهوه ای دیدم رفتم بیمارستان انتظار داشتم بگه ۴ ۵ سانتی با اون هفته ورزش ولی گفت یه سانتی برو خونه فقط معاینه تحریکی کرد دیگه ۹ شب اومدم خونه درد داشتم اما کم اما ۱۲ شب به بعد خیلیییی شدید شد جوری که تو خونه گریه میکردم و نفس عمیق میکشیدم که دیگه اخراش ب داد رسید😂تو خونه هم‌ ورزش میکردم و حموم اب داغ رفتم و پیاده روی رفتم یکساعت اخر شب قبلش انقباضام ۷ دقیقه بود ۵ دقیقه و ۳ دقیقه ولی ساعتای ۱ شب رسیده بود به یک دقیقه داشتم میمرررردم
ساعت ۴ صبح رفتم بیمارستان معاینه کرد گفت ۴ سانتی افرین برو اماده شو بعد چون ۴ سانت بودم اپیدورال تزریق کردم که واقعاااااا خوب بود همه ی دردام رفت و بدنم بی حس شد دیگه روی همون تخت ورزش میکردم پروانه و سجده ساعت ۵ و نیم ۷ سانت بودم ک دکتر خودش تعجب کرد دیگه ساعت ۷ صبح فول شدم . انقدر اپیدورال خوب بود ک هرچی معاینه میکردن نمیفهمیدم کلا بی حس بود دکترم اومد ساعت ۸ و ربع رفتم رو تخت زایمان دیگه اپیدورالم داشت از بین میرفت ولی نه کامل فقط یه کوچولو درد حس میکردم دیگه ۸ و نیم زایمان کردم تو یه ربع ولی بگم که لحظه ای که داشت میومد مررررردم
وزنش تو اخرین سونو ۲۹۰۰ بود ولی وقتی به دنیا اومد ۲۳۵۰ بود و خداروشکر ک کمتر بود برای زایمان
بیمارستانم بنت الهدی خیلییییییی راضی بودم از پرسنل
دکترم نازیلا ابراهیمی
فقط بگم که حس میکنم خیلی بخیه خوردم اصلا نمیتونم خوب بشینم چیکار کنم
مشاهده ۱۵ پاسخ دیگر
مامان لوبیا مامان لوبیا روزهای ابتدایی تولد
1.. چهل هفته و ی روز بودم که عصری فشارم یهو بالا رفت..رفتم مطب دکترم معاینه کرد گفت دوسانتی و معاینه تحریکی انجام میدم اگه درد داشتی برو بیمارستان وگرنه تا چهار روز دیگه مهلت داری!
شب شد یک ساعتی رفتم پیاده روی. دوش گرفتم . یذره دمنوش نعنا هم خوردن چون شنیده بودم برای القای زایمان خوبه
آخر شب درد خفیفی پریودی داشتم تا 4 صبح که دیگه شدید تر شد ولی بازم قابل تحمل بود برام .. نمیتونستم بخوابم هم استرس زایمان هم خوشحالی این ک قراره پسرم رو به زودی ببینم... تا 9 صبح صبر کردم و بلند شدم دوباره رفتم پیاده روی . بهداشت رفتم که فشارم رو بگیره و ضربان بچه رو گوش بدم که ماما گفت انقباض داری برو بیمارستان..
هر لحظه دردم بیشتر میشد و فاصلش به 7 دقیقه رسیده بود..
رفتم خونه وسایل آماده کردم و دوباره دوش آب گرم گرفتم که واقعا تو تسکین دردا کمکم کرد . شوهرم کمرم رو ماساژ میداد همش سعی کردم دردا رو توی خونه بکشم که بیمارستان معاینه نشم
مامان شاهان جانم مامان شاهان جانم ۴ ماهگی
تجربه زایمان یک:
بلاخره بعد از ۶ روز فرصت شد بیام اینجا خب بخوام از تجربه ام بگم براتون اگه برگردم عقب هیچوقت زایمان طبیعی رو انتخاب نمیکردم.
توی ۳۹ هفته و پنج روز بودم سه شنبه ۲۷ فروردین از ساعت ۸:۳۰ دقیقه شب کم کم دردام شروع شد اولش با یک ربع یکبار شروع شد با ماما همراهم صحبت کردم گفت بیا بیمارستان معاینه ات کنم رفتم پیشش ۳ سانت بودم اومدم خونه ورزش و ماساژ و حموم کردم که کم کم دردام شد سه دقیقه یکبار خیلی وحشتناک بود دردا ساعت سه شب رفتم بیمارستان شده بودم چهارسانت با رضایت خودم بستری شدم …..
مشاهده ۱۰ پاسخ دیگر
مامان جوجو مامان جوجو ۲ ماهگی
بیاید دوستان تجربه زایمانمو بگم 🤧
خب خب همونطور که میدونید من دیروز صبح رفتم جای مامامعاینه کرد و گفت یکسانت دهانه رحم باز شده معاینه تحریکی انجام داد و گفت حتما پیاده روی کن تا شب نهایتا فردا دردت میگیره
اما من امیدی نداشتم بااین حساب مدام تو خونه راه میرفتم خیلیم کمردرد داشتم یه دمنوش اویشن و ریشه زعفرون درست کردم خوردم چند دقیقه بعد دردام منظم شد و دقیقا هر پنج دقیقه میگرفت و هربار شدیدتر میشد تا رفتم حمام و دوش ابگرم گرفتم باز شد هر ده دقیقه درد شدید دیگه گفتم تا دردم شدیدتر نشه نمیرم بیمارستان مامانم نزاشت و گفت من خیالم راحت نیست یدفگی دردت میگیره و تو خونه زایمان میکنی بریم بیمارستان نزدیک باشیم

ادامه تاپیک بعدیم
مشاهده ۵ پاسخ دیگر
مامان سامیار مامان سامیار روزهای ابتدایی تولد
سلام اومدم بگم تجربه زایمان سومم چطوری بود :) (زایمان طبیعی)
حدود ۴الی ۵ روز درد استخون واژن ،کشاله ران ،کمر ،خالی شدن سر دل ، و فشار داشتم خیلی کم تا چند روز فقط راه میرفتم ،بیمارستان که رفتم گفتن یک سانتی برو همون معاینه انگار بیشتر تحریک شد باز اومدم راه رفتم و فقط تخم شربتی خوردم البته کم زیاد نخوردم روز بعد شب رفتم گفتن ۲ سانتی باز برگشتم راه رفتم ،حالت پروانه ورزش میکردم. جارو میزدم ، دوش آب گرم و اسکات زیر دوش ، غروبش رفتم پیاده سنوگرافی و برگشتم خونه خیلی درد داشتم خلاصه تا ظهر روز بعدش درد ها رو تحمل میکردم و زیاد راه نرفتم روز بعدش رفتم بیمارستان گفتن ۵سانت و نیمی تا رفتم رفتم لباس عوض کردم خونریزی داشتم کارای بستری کردن به بدبختی ازم خون کشیدن و نوار قلب گرفتن چقدر میامدن معاینه میکردن درباره هر چند دقیقه یه سانت اضافه میشد خلاصه یهو از ۸ سانت گفتن فول شدی هر وقت گفتیم نفس بکش هر وقت گفتیم زور بزن 😮‍💨😓
مشاهده ۶ پاسخ دیگر