۴ پاسخ

دیشب من مهمانی بودم.پسر من ماشاالله خیلی بلبل زبونه.یه بنده خدایی اونجا بود مثلا میخواست بگه بچه من اندازه این پسرت بود خیلی چیزا میگفت😐در صورتی که از بچه دوساله توقع جمله بنده نباید داشته باشی.میگفت بهش تخم کفتر بدید.منم برگشتم گفتم اون چیزی که لازم باشه رو میگه.احتیاج به این چرندیات نیست به خورد بچه بدیم.به نظرم باید بذاریم روند طبیعی رشدش ادامه پیدا کنه.حتی الان یه چیزایی میگه که منو شوهرم میمونیم این بچه از کجا یاد گرفته

کاملا موافقم با حرفت
۳تابچه بزرگ کردم به کسی حق دخالت در تربیت بچه هام ندادم
زیاد شده دایه دلسوز تر از مادر این روزا متاسفانه خودشون رو عقل کل میدونن

ممنون.

درجواب چی بگیم

سوال های مرتبط

مامان ایلیا مامان ایلیا ۲ سالگی
موردی که زیاد تو گهواره باهاش مواجه میشم و دوست داشتم درموردش بنویسم آوردن فرزنددوم با فاصله سنی کم از بچه اول هست.روی صحبتم با اونایی هست که هنوز بچه اولشون زیر بیست ماه هستن و باردار میشن.
قطعا همه این جمله رو زیاد شنیدیم که"فلان چیز ریشه در کودکی داره!" خیلی از آسیب های نسل ما ریشه در کودکیمون داره که بخشیش بخاطر فاصله کم از خواهر و برادرامون هست.باتوجه به رشته تحصیلی و شغلم موارد زیادی از آسیب های روحی مثل استرس بالا؛خجالت؛ عدم عزت نفس؛ علاقه به خود بزرگ بینی و...میبینم که بعد از جلسات مشاوره متوجه میشیم که ناشی از همین مورده. شنیدین میگن بچه های اول مسئولیت پذیرتر و دلسوزترن. درستم هست در ۸٠درصد بچه های اول این موارد صدق میکنه ولی آیا اینا نکات خیلی مثبتن؟ خیر... اینا بخاطر زود بزرگ شدن بچه های اول بعد از اومدن بچه دوم یا سوم هست. چون بچگی نکردن و مجبور شدن زود بزرگ بشن. هرچند سنی نداشتن ولی همه به چشم بزرگتر دیدنشون که تو بزرگ شدی نباید فلان کارو انجام بدی؛ تو بزرگتری تو دعوا تو کوتاه بیا؛ تو بزرگ شدی باید حواست به کوچیکتره باشه و....به همون نسبت بچه دوم آسیب میبینه به شکلهای دیگه؛ چون تاپیک محدودیت کلمه داره نمیتونم بنویسم.
تعداد بالا بچه اوردن اونم تو شرایط الآن کشور هنر نیست بلکه خوب وقت گذاشتن برای بچه ها هنره. اگر روزی رسید که حس کردی تمام و کمال به روح و جسم بچه اولت میرسی به اندازه کافی براش کتاب میخونی باهاش بازی میکنی؛ حواست به رشد جسمی و روحی و عقلیش هست؛ میتونی دوتا بچه با دوتا نیاز مختلف رو هندل کنی اونموقع به بچه دار شدن مجدد فکر کنین خواهشا. بیشتر هم منظورم نیازهای روحی و فکری هست.همه بچه ها بزرگ میشن اون چیزی که مهمه وقت گذاشتن برای آموزششون هست
مامان رادین مامان رادین ۲ سالگی
مامان ایلیا مامان ایلیا ۲ سالگی
مامانا ازتون یه خواهشی دارم
بیاین همگی روی خودمون کارکنیم که دیگه مقایسه بچه هامون با همسناشون ممنووع.مقایسه بزرگترین آسیب به بچه ست
کاملادرک میکنم که مادر بودن ذاتا باعث مقایسه کردن میشه ولی باور کنین همش تمرینه.
بیاین از فردا مراقب فکر کردنمون هم باشیم چه برسه به نظر دادنمون.
کامنتهایی مثل اینکه بچه ات چند کیلوئه؟ چقدر از این غذارو خورد؟ اوه این همه میخوره بچه من هیچی نمیخوره. قد بچه ات چنده؟ بچه ات حرف میزنه؟ خووووش بحالت چقدر بچه ات غذا میخوره و...
اینا کامنتهایی هستن که بسیار زیاد من دریافت میکنم.
اینا باعث ناراحتی من نمیشه ولی میدونم پشت این کامنتها یه مادر نگران نشسته که داره بچه خودش رو با یه عکس تو دنیای مجازی مقایسه میکنه. این قایسه کردن بچه ها با همسن هاشون از بدو تولد شروع میشه مثل اینکه بچه فلانی با فلان وزن به دنیا اومد اونوقت بچه من؛ بعد میره سراغ مقایسه تعداد دندون؛ بعد سن راه رفتن، بعد سن حرف زدن بعد حجم غذاخوردن؛ بعد سن پوشک گرفتن؛ بعد استقلال تو لباس پوشیدن؛ تو دوران مدرسه مقایسه نمره ها؛ رتبه کنکور بچه من و فلانی؛ سن ازدواج بچه من و فلانی و..
یک سلسله مقایسه تمام نشدنی....
بیاین از همین الان رو خودمون کار کنیم مقایسه بچه هامون با همسن و سالاشون ممنوووع. بذاریم بچگی کنن بدون ترس ما از عقب موندن.
بچه چه تو ۲سالگی ۲٠ کیلو باشه چه ۸ کیلو آخر بزرگ میشه چه الان دو تا بشقاب غذا بخوره چه هیچی نخوره بلاخره بزرگ میشه چه الان بیست تا جمله بگه چه هنوز 5 تا کلمه هم به زور بگه بلاخره به حرف میاد و بزودی همشون مثل هم هستن.
مقایسه نه تنها مادرو داغون میکنه باعث آسیب جدی به روان بچه میشه.
بیاین نسلی باشیم که اشتباهات نسل گذشته تو بچه داری رو جبران کنیم.مرسی