۱۰ پاسخ

چقدر اطرافیانت ببخشید بی شعور هستن‌میگن دلت سنگه هیچ‌کس مثل یه مادر دلش نازک نیست برای بچش
ان شاله که تا ماه محرم بگی نشونه های خوب شدنش دیدی

سلام عزيزم منم دخترم ١٨ ماهشه با كسى بازى نميكنه چشم تو چشم نميكنه دستور نميفهمه به اتيسم شك دارم شما هم تجربه مشابه داريد؟؟

الهی بمیرم برای دل پردردت عزیزم😭😭😭
ان شاالله الوین هرچ زودترکامل خوب شه و بدوبدوکنه خسته شی

الهی به حق ۵ تن زود راه بیافته

هیچ کس نباید یه مادرو قضاوت کنه راحتتت خیلی چیطا رو تحمل میکنیییم خدا میدونه

هنوز نمیشسنه چند سالشه الان،نگران نباش عزیزم پسرمن۲۷ماهش راه افتاد اینا تاخیری هستن،بردی پیش برزگر؟؟؟بنظرم یه بارم ببرصادق وند ببین چی میگا

عزیزم مگ‌ پسرت چه مشکلی داره

درکت میکنم پسر من گوشش مشکل داره دائم عفونت میکنه دائم درگیرم همش استرس دارم هربار که میفهمم عفونت کرده واااقعا پیر میشم احساس میکنم دیگ نمیتونم ادامه بدم شما ک دیگ شرایطتون سختتره🥲

الهی عزیزم😘😘
قربون قلبت برم😘😘
امیدوارم هرچه زودتر گل پسرت راه بره و با خبر سلامتیش هممون رو خوشحال کنی 😘😘

امام رضا هستم عزیزم یهویی تاپیکتو دیدم حتما براش دعا میکنم الهی ک ب حق عزیز امام رضا بچت سالم سلامت باشه تنش سالم باشه بشینه بازی کنه ببینی ذوقشو بکنی فداتشم

سوال های مرتبط

مامان هانا کوچولو مامان هانا کوچولو ۱ سالگی
تقریبان دوسال میشه اومدم این خونه
دخترم به خاطر دندونش دیشب نخوابید لج داشت حالا اومد بخوابه
دیوار اتاق ما با حیاط همسایه بغلی یکیه دخترم تازه خوابید دیدم از اون طرف سنگ میزنن به دیوار بعد دوسال رفتم دم درشون اول عذر خواهی کردم گفتم بچه کوچیک دارم اگه میشه به بچه ها بگید یه یکی دوساعت خورده آرومتر بازی کنند . دخترم خوابه مرده گفت باشه چشم ببخشید
بعد ده دقیقه زنش اومده در مارو میزنه که به چه حقی به نوه هام میگی آروم بازی کنن بچه ات رو ببر اون طرف اتاق بخوابون سختته . موندم خدایا مگه چی شده که این اومده دم درمون صداش رو بالا میبره
گفتم حاج خانم من از اول عذرخواهی کردم بچه ام مریض بود دیشب نخوابید تازه بعد کلی گریه خوابید . میگه نه نباید میگفتی
آخه چرا بعضی ها اینجورین گردن افتاده هستن
الان انقدر اعصابم داغونه میگم کاش پام میشکست دم در چنین آدمی نمی‌رفتم همسایه ها صدای اینو شنیدن دم در ما داد می‌کرد الان پیش خودشون میگن چی شده که این زنه سروصدا داشت با من
مامان نیکا مامان نیکا ۱ سالگی
یک هفته ست دخترم تو خونه راه میره میگه داداشی کوجایی؟ داداشی بیا غذا بخوریم! داداشی بیا بازی کنیم ! ...
هی داداشی داداشی میکنه 🙄
ما اصلا تو خونه داداشی تا الان نگفتیم اینو از کجا یاد گرفته نمیدونم 😁
خدارو صد هزار مرتبه شکر که دیروزم پریود شدم خبری از داداشی تو دل من نیست 🤣🤦🏻‍♀️
واقعا یه بچه دیگه در توانم نیست چون همش دست تنهام فکر کن یه داداشی دیگه هم باشه 😬🤦🏻‍♀️ حالا دخترمن خیلی ارومه اصلا مث بچه های دیگه شیطون نیست با این وجود من خستم و درخودم نمیبینم یه داداشی براش بیارم تازه من اصلا با بچه پسر نمیتونم ارتباط برقرار کنم 😬 حامله بودم همه میگفتن از فرم شکمت و قیافت معلومه که پسر داری من اینقددددر گریه میکردم اینقددددر ناراحت بودم میگفتم اصلا میبرم میذارمش بهزیستی من پسر نمیخوام 🤣🤦🏻‍♀️ یا میگفتم اصلا اونجاشو میبٌرَم دخترش میکنم🤣🤣🤣 اشک میریختما نه حرف🤦🏻‍♀️🤣🤣🤣
حالا با این وضعیت دخترم برام خواب داداشی دیده 🤣🤣🤣 (هرکسی یجوره دیگه خدا منم اینقدر اسکول خلق کرده🤣🤦🏻‍♀️)
بنظرتون از کجا یاد گرفته؟ 🤔🫠 خیلی عجیبه همشم صداش میکنه 🙄
مامان رادین مامان رادین ۱ سالگی
مامان یارا مامان یارا ۱ سالگی
گاهی اینقد خسته میشم دلم میخاد بشینم یه دل سیر گریه کنم
ولی وقتی فکر میکنم بهش بغض راه گلومو میبنده
از بچه داری
مسیولیت خونه
غذا درست کردن
این الرژی سنگین پسر کوچولو

واقعا دیگ نمیدونم چجوری باید اروم کنم خودمو
همش باخودم حرف میزنم پادکست گوش میدم صبر کن درست میشه

بند بند انگشتام درد میکنه استخونام همه تیر میکشه باید برم ازمایش بدم فککنم روماتیسم باشه نمیدونم واقعا
ولی این حجم از درد و دیگ نمیتونم تحمل کنم
اخه ادمی هم نیستم غر بزنم همش گاهی دلم خیلی پر میشه
میام اینجازو میخونم میبینم شرتیط همون مثل همه
امیدوارمیشم میگم پس میگذره
به روتین قبل برمیگردیم


خیلی از مامانم دلگیر میشم
اینگاری ازش خیلی باید بخام تا یه کاری بکنه

درست یارا خیلی شیطون درسته پیر شدن توان بدنی ندارن
ولی واقعا منم کم میارم گاهی
مغزم واقعا خسته میشه
این حجم از گریه جیغ غر
اصلا برام قابل درک نیست

همسرمم که کمک نمیکنه
من تنهایییی تو این زندگی خیلی مسیولیت دارم و واقعا کم میارم گاهی
😔😔😔😔



خدایا کمک کن صبر بده
بگذره این روزا .....