۱۲ پاسخ

عزیزم مگ‌ پسرت چه مشکلی داره

عزیزم‌میشه لطف کنی برای دختر منم دعا کنی؟ دختر منم تاخیر حرکتی داره ۱۵ ماهشه نه چهار دست و پا میره نه اصلا میتونه رو پاهاش وایسه خودم نذر امام رضا کردم انشالله راه بیفته ببرم‌حرم اونجا راه بره 😭😭

عزیزم‌میشه لطف کنی برای دختر منم دعا کنی؟ دختر منم تاخیر حرکتی داره ۱۵ ماهشه نه چهار دست و پا میره نه اصلا میتونه رو پاهاش وایسه خودم نذر امام رضا کردم انشالله راه بیفته ببرم‌حرم اونجا راه بره 😭😭

سلام مریم جانم عزیز دلم از عمق وجودم درک میکنم
بچه برادر شوهر منم یه دفعه گفت اهورا ک چیزی تو دستش نمیگیره تازه همش گریه میکنه من چجوری باهاش بازی کنم
خیلی سخته خیلی
دعا میکنم بچه هامون زود سر پا بشن بازی کنند بشینن راه برن
خدایا معجزه لطفا 🥺❤️🫀
مریم جان قوی باش عزیزم امیدوار باش❤️

چقدر اطرافیانت ببخشید بی شعور هستن‌میگن دلت سنگه هیچ‌کس مثل یه مادر دلش نازک نیست برای بچش
ان شاله که تا ماه محرم بگی نشونه های خوب شدنش دیدی

سلام عزيزم منم دخترم ١٨ ماهشه با كسى بازى نميكنه چشم تو چشم نميكنه دستور نميفهمه به اتيسم شك دارم شما هم تجربه مشابه داريد؟؟

الهی بمیرم برای دل پردردت عزیزم😭😭😭
ان شاالله الوین هرچ زودترکامل خوب شه و بدوبدوکنه خسته شی

الهی به حق ۵ تن زود راه بیافته

هیچ کس نباید یه مادرو قضاوت کنه راحتتت خیلی چیطا رو تحمل میکنیییم خدا میدونه

هنوز نمیشسنه چند سالشه الان،نگران نباش عزیزم پسرمن۲۷ماهش راه افتاد اینا تاخیری هستن،بردی پیش برزگر؟؟؟بنظرم یه بارم ببرصادق وند ببین چی میگا

الهی عزیزم😘😘
قربون قلبت برم😘😘
امیدوارم هرچه زودتر گل پسرت راه بره و با خبر سلامتیش هممون رو خوشحال کنی 😘😘

امام رضا هستم عزیزم یهویی تاپیکتو دیدم حتما براش دعا میکنم الهی ک ب حق عزیز امام رضا بچت سالم سلامت باشه تنش سالم باشه بشینه بازی کنه ببینی ذوقشو بکنی فداتشم

سوال های مرتبط

مامان فندوق مامان فندوق ۱ سالگی
خانوم ها کمک واقعا دیگه کم اوردم شما بگین من چیکار کنم امروز پدرشوهرم اومد دخترمو برد خونشون که نزدیک همیم تو ی کوچه بعد نیم ساعت اومد که آره چرا به بچه غذا نمیدی خونه ما اومد گشنه بود ی کیک گرفتم همیچن خورد من گریه ام گرفت چرا به بچه غذا نمیدی گشنه میزاریش چون غذا نمیدی بهش نمیرسی لاغر مونده بده بخوره از این حرفا منم اصلا شوکه شدم یعنی چی این حرفا گفتم من به بچم خوراکی نمیدم چون خیلی بد غذاس اگه خوراکی بخوره غروب دیگه شام نمیخوره گفتم خودم خوراکی نمیدم که شام بدم بخوره من امیشه سر غذا خوردن دخترم انقدر حرص میخورم بعد شوارمو صدا کردم گفتم بیا ببین بابات میگه به نفس غذا نمیدم گشنه نگهش میدارم شوهر اکمد گفت این چه حرفیه میزنی مگه میشه ادم به بچه خودش غذا نده از این حرفا منم گریم گرفت گریه کردم کلی شوهزم گفت ولش کن اهمیت نده من میدونم تو چقدر رو بچه حساسی ولی من دلم بدجوری از دستش شکست واقعا نمیدونم چطور به خودش اجازه میده همچین چیزی بگه مگه میشه ی مادر بچشو گشنه نگه داره اخه شب هم داشتیم از هیت میومدیم مادر شوهرم صدای دخترمو که شنید درو باز کرد ی کلوچه دستش بود به دخترم گفت بیا بهت قاقا بدم گشنه نمونی منم اصلا اهمیت ندادم رفتم تو خونه شما بگید من چی بگم به اینا