۲۸ پاسخ

منم تا ابد حسرت اینکه چرا هیچ وقت نتونستم مث دخترای دیگه جوونی کنم و زود ازدواج کردم

فقط بابا... تا ابد یه گوشه از دلم درد میکنه... فقط ۱۱ سالم بود که تو سن چهل سالگی سکته کرد بخاطر فشار بالا.
من هم فشار بالام و دیگه دارم چهل ساله میشم...
طنز تلخ

هیچی
واقعا هیچی
نه که کمبودی نباشه ها نه
ولی حسرتشو نمیخورم هیچوقت
به اون چیزی که هست راصی و خوشحالم

من حسرت یکی میخورم که ۸ساله عاشقشم هنوزم دوستش دارم

حسرت خیلی چیزها به دلمه
حسرت عروسی ماهم کرونا بود جشن درست حسابی نداشتیم
حسرت اینکه با دوستام راحت برم خیابون گردی
حسرت اینکه به دل خودم لباس بپوشم
حسرت اینکه بدون اینکه به شوهرم جواب پس بدم برا خونوادم کادو بگیرم

حسرت ۶ سال زندگی سوخته م ....خیلی عقب افتادم از زندگی 😢

میدونی چقد تاپیکت قشنگ بود
واسه اینکه ادم متوجه داشته هاش میشه و خداروشکر میکنه یجورایی یاداوریه حتی اگه یکیشو داشته باشی یا تجربه کرده باشی ک برا بقیه حسرته

منم میگم ک‌ اگه کسی داره خدارو شاکر باشه
بیشتر ارزو میشه گفت بهش تا حسرت
ارزوم خونه ی بزرگ با ی تراس خوشگله ک از خودم باشه دیگه هی منت صابخونه ی ندید بدید رو سرش نباشه

من عقد عروسی زایمان خوب اینکه کنار پسرم ی روز س تایید شاد باشیم بچم تا حالا محبت پدر و مادرش نسبت ب همدیگه رو ندیده فقط شاهد بحث و دعوا بوده لعنت ب پدر و مادری ک پسرشونو بچه ننه بزرگ کنن و تو زندگی بچشون دخالت میکنن

حسرت روزای قشنگی که باهم دیگه داشتیم
خیلی عاشقم بود
همش بهم عشق میداد محبت میداد نازم میکرد نوازشم میکرد
همه جا هوامو داشت
انقدری که خودم خستم میشد
دل تنگ اون روزام🙂

تصویر

من به خاطر وجود پسرم هزاربار خداروشکر میکنم و ازش ممنونم
اما حسرت یا آرزو نمیدونم چیه اینکه چرا نتونستم تا یک ماه بیشتر بچمو شیر بدم چون اون زمان انگار بسته بودنم ب دعا و طلسمو باطل کردم و رفتم خونه بابام بهتر شدم
الانم به خاطر خونه با بچه کوچیک هر روز برم دنبال خونه و هی صاحبخونه ها بگن با بچه کوچیک نمیدیم و منم هر روزم بشه گریه بگم خدایا خودت داری میبینی یه رحمی کن🥲😢

حسرت ک ندارم اما خیلی دلم میخاست پول زیادی میداشتم برای خودم ن
برای خانوادم خرج کنم
برداداشم
مامانم بابام
ک چیزی تو دلشون نمونه

همون عروسی

حسرت نرمال بزرگ شدن دختر کوچیکم
ک ایقد رشدش ضعیفه

من زمان کرونا دختر اولم ۲ سالش بود و منو همسرم کرونا گرفتیم ... چقدر نگران بودم که دخترم نگیره و خداروشکر خوب شدیم... خیلی هم لحظه شماری میکردم واسه روز عروسیم ولی الان که فیلمشو میبینم اینقدر همه چیش قدیمی شده بدم میاد از فیلم عروسیم ....ولی زمان بارداری اولم یه دعوای بدی با همسرم کردم و وقتی بچم دنیا اومد ۶ ماهش بود ۲۰ روز قهر کردم ....وای الان که فکر میکنم بهش یه آه عمیق از ته سینم کشیدم چقدر مرور خاطرات تلخ بده .... شوهرم خیلی خیلی خیلی بد اخلاق بود اصلا یه چیزایی میگم شاخ درمیاری ولی بعد از بچه دومم عاقل تر و پخته تر شد الآنم مشکلاتی پیش میاد بعضی وقتا ولی خب ن صبوری میکنم اونم بعدش میفهمه و تموم میشه تصمیم گرفتیم بخاطر بچه هام هیچ وقت هیچ وقت بحث و دعوا پیش نیاریم تو زندگیمون .... انشالله همه زندگیا بدون غصه و ناراحتی و دعوا باشه .... انشالله همه بچه هامون قاطی عشق و محبت و سلامتی والدین شون بزرگ بشن،♥️♥️♥️🥹

چقد دلم گرفت پیامت دیدم😞

حسرت ی ساعت بدون استرس بودن

عزیزم لطفا چت گهوارتو چک کن

حسرت این ک عروسی خوبی هم داشتم همه چی خوب رقص تمیرین و قشنگ ولی فیلم بردار نداشتم😭😭

من حسرت اینکه بلافاصله بعد عروسی باردار شدم ( دوماه بعد عروسی ) و هیچوقت نتونستیم لذت زندگی دونفره مسافرت دونفره و.... رو ببریم از همون اول زندگی یه مسئولیت سنگین افتاد رو دوشمون ..... خدا پسرمو سالهای سال برام نکه دار دیونع وار عاشقشم اما کاش تویه موقعیت بهتر خدا عشق دلم رو نصیبم میکرد .....الان پسرم مدام مریض من یه پارک نمیتونم برم کل زندگی که با شوهرم داشتم همش تو خونه و بیمارستانا بودیم ..... تو دوران نامزدی ام خانواده ها نمیذاشتن جایی بریم ......

منم حسرت عروسی به خاطر کرونا که بهونه خوبی بود که عروسی نگیرن

آره منم عروسی نگرفتم توکرونا فراموشم نمیشه😪

حسرت اینکه شوهرم ازم دوره
تازه عروسی کردم بعد 1هفته رفت سرکار
حسرت اینکه دخترم ب نسبت بچه های دیگه لاغرع و ضعیفه
و.....
ارتباطت خوب شد با شوهرت؟

پمنم کرونا بود عروسی نگرفتم ولی اصلا اصلا برام ذره ای مهم نیس
اونایی ک بهم لطف داشتن دعوتم کردن کادو عروسی دادن بخودم منم زدم ب زخم زندگیم البته بگم من لباس پوشیدم ارایشگاه رفتم عکاسی رفتم همه چیز بهترینش فقط مراسم نداشتم

زیادن
اون چیزایی که واسه همه عادیه واسه من ارزو

حسرت خیلی چیزا حسرت اینکه شوهرم روززایمان نبود،حسرت خونه جدا حسرت خیلییی چیزاا

من حسرت خیلی چیزاااااتودلمه

منم کرونا بود عروسیم ولی مراسم کوچیک تو خونه گرفتیم
خوشبختی به این چیزا نیس عزیزم
خیلیا رو میشناسم مراسم انچنانی گرفتن الان حسرت ارامش تو زندگی رو دارن
من حسرت چیزی رو نمیخورم
نمیگما هیچی انسانیم ولی باید واسه داشته هامو شکر کنیم
همین که زندگیمون ارومه کافیه
مثلا میگم کاش فلان خونه رو داشتم ولی درد نمیکنم روزی من سرنوشت منم همینه
و اینکه امیدوار میکنم خودمو که یه روزی هست که تو فلان خونه زندگی میکنم
و به خودم انرژی مثبت میدم و این رو تو خیلی جا در زندگیم دیدم
هیچ جیز تو این دنیا ارزش نداره باید به خودت انرژی بدی

عزیزمممم،🥹🥹🥹🥹

سوال های مرتبط

مامان ⚡️MAHAN⚡️ مامان ⚡️MAHAN⚡️ ۱ سالگی
وااااای امروز از استرس مردم و زنده شدمم😱😱😱
اراونجایی که من همیشه پریودیام چند روز زودتر میشم بجز زمانایی ک کیست دارم و این حرفا ک قضیه ش فرق می‌کنه
ماه قبلی ۵ روز زودتر ینی ۶م شدم این ماه باید حداکثر تا ۴ م میشدم ولی گذشت و نشدم🥲🥲🥲........
ینی از استرس مرده بودم همش ب شوهرم میگفتم مطمعنی دست گل ب آب ندادی مطمعنی گند نزدییی گفت اینجور ک تو میگی ب خودم شک کردم والا🤐😂😂
اینقد این دوروز گلاب و زعفرون و نبات و کوفت و زهرمار خوردم ک اگ بچه هم بود سقط میشد😶😶😶
ولی تا مغرب ک نشدم داشتم خودمو توجیه میکردم اشکال نداره بچم همبازی داره،باهم بزرگ میشن🤣🤣🤣🤣ینی قاطی کرده بودم بخدا
تا چند دقیقه پیش پریود شدم🤩🤩
نمیدونم چرا فوبیا زایمان پیدا کردم البته حاملگی سخت و سرکلاژ و ۹ ماه استراحت مطلق و این چیزا هم بی تاثیر نیست
کسی مثل من هست فوبیا داشته باشه؟؟؟؟ من زن حامله میبینم حالم بد میشه دراین حد.......
دلم میخاد انشالله چندسال دیگه یکی دیگ بیارم ولی با این اوضاعی ک من میبینم .......😁😁😁😁