سوال: سلام به همگی


خانواده همسرم از کوچیک تا بزرگشون بهم بی احترامی میکنن
محل نمیدن
حرف نمیزنن
تهمت زدن
دروغ بستن دهنم
توهین کردن
که همیشه شوهرم به خاطر من هیچی نگو‌
منم جز احترام هیچ کاری نکردم
الان دیگه واقعا خسته شدم
فکر کردم شوهرم به خاطر شرایط الانم تا زایمان حواسش بهم هست و نمیگه بریم خونه پدرش
ولی امروز گیر داد بریم اونجا و‌من برای اولین بار رو حرفم ایستادم و گفتم نمیام
شخصیت من فرش نیست هرکسی زیر پا بذاره
گفت به خاطر من
من گفتم یه بار تو به خاطر من چی میشه
لج کرد و تنهایی رفت و گفت عواقبش با خودت


منم گفتم اینه؟!
یه بار خواستم منو در نظر بگیری سریع میای محروم میکنی منو
خیلی مردی
بعد که اومده سهم من و دخترمو آورده
عمرا اگه اونا فرستاده باشن مطمئنم خودش برداشته آورده
منم دیشب لب نزدم دخترم خورد باقیش که موند امروز که خونه نبود خوردم😅

۱ پاسخ

نوش جانت عزیزم
ولی بازم رو سنگینیت باش تو این شرایط ناراحتی نکشی بهتره

مقالات مرتبط

کتاب خواندن برای کودک از بارداری
کتاب خواندن برای کودک از بارداری
چگونه خانه داری را یاد بگیریم؟
چگونه خانه داری را یاد بگیریم؟
توکسوپلاسموز در بارداری
توکسوپلاسموز در بارداری | درمان آن قبل از بارداری + عوارض
برنامه ریزی روزانه برای کودکان
برنامه ریزی روزانه برای کودکان شامل چه مواردی است؟

سوال های مرتبط

مامان زبل خان مامان زبل خان هفته سی‌وهشتم بارداری
سلام مامانای گل روزتون بخیر من دیروز نوبت ویزیتم بود پیش دکترم ،سونو رشد که قبل از عید رفتم گفت آب دور جنین زیاده منم فرداش نوبت آزمایش گلوکوزم بود به خاطر همین کلا قند و شیرینی و حذف کردم جواب آزمایشمم ۵ فروردین اومد که قند نداشتم حالا دیروز به دکترم گفتم مامانمم دقیقا سر بارداری من این مسئله رو داشت ممکنه ارثی باشه که گفت شاید،بعد یه چیز دسگه من تو این مدت بارداریم ۵بار سرما خوردم آخرین بار که تو عید هم بود تبخال زدم دیروز وقتی ویزیتم تموم شد دکترم منو دوباره برگردوند تو اتاق که شما سابقه شکاف کام و شکاف لب دارید منم گفتم که گفت لبت و بینیت چرا اینجوریه گفتم تبخال زدم حالا من دوتا سوال دارم:
آب دور جنین ربطی به شکاف کاف و لب داره؟
و این شکاف کام و لب تو هیچ سونویی نشون نمیده؟من هفته۲۹ام!😕

ببخشید پر حرفی کردم اما از دیشب در به در دنبال اولین جای خالی میگردم برای سونو سه بعدی😔
مشاهده ۹ پاسخ دیگر
مامان تو دلیم مامان تو دلیم هفته سی‌ودوم بارداری
سلام مامانا.

اومدم از مشکلی که برام پیش اومده براتون تعریف کنم.
الان به این. نتیجه رسیدم که باید بیشتر مراقب خودم باشم. و هر شرایطی پیش اومد اگه خطرناک بود سریع به دکتر مراجعه کنم.

من تقریبا سه روز پیش هوس ذرت مکزیکی کردم به شوهرم گفتم بره بلال بگیره بیاره تا من درست کنم بخوریم. من بلال ها رو بعد از اینکه شوهرم خرید جوشوندم همین موقع که بعدش آبکش کردم اومدم یه چند تا دونه بخورم هواسم نبود روش از همون مو های کلاهک روی بلال هست روی اون چند تا دونه بود و منم حواسم نبود خوردم. تا خوردم توی گلوم گیر کرد و شروع کردم به سرفه زدن اونم خیلی بد و وحشتناک به حدی رسیدم که شوهرم مجبور شد بزنه تو پشت گردنم تا نفسم نگیره. بعد از 10 دیقه تا یک ربع بعدش بهتر شدم و خیلی آب خوردم. بعد از اون شب همش درد میومد سراغم منم با شیاف پروژسترون اروم میکردم خودمو تا دیشب این مشکل دردامو به دکترم گفتم اونم گفتش باید حتما بیای حضوری مطب. تا اینکه امروز رفتم دکترم اینجوری گفتش و خیلی ناراحت شدم🙏🏼😔
مشاهده ۱۲ پاسخ دیگر
مامان جوجه مامان جوجه هفته سی‌ونهم بارداری
من همش در حال آب خوردنم واقعا میلی که به خوردن آب دارم به هیچی ندارم
تو طول شب ده بار پامیشم به خاطرش
۲۷ هفته ازمایش قندم نرمال بود
لیدی میل میخورم
به خاطر چی میتونه باشه
مشاهده ۷ پاسخ دیگر
مامان شاهان شایان مامان شاهان شایان ۱ ماهگی
من رفتم خیاطی شوهرم رفت کارگری ک واسه خودمون وسایل بخریم کم کم داشتیم پیشرف میکردیم ک من افسردگی گرفتم همش خود زنی میکردم دارو مصرف میکردم شوهرم دید حالم خرابه گفت نرو سرکار ک من حامله شدم بعدش ک حامله شدم خیلی روزا گذشت ک به خودم برگردم ک عاشق یه مردی شدم ک به هم دیگه رسیدن غیر ممکن بود بود
ک من خواستم زایمان کنم منو بستری کردم ک فهمیدم شوهرم داره با یکی دیگه بهم خیانت میکنه ک من از هفته زایمانم کم بود ک منو مرخص کردن من اومدم خونه شبش شوهرم با اینکه میدونست بدنم درد میکنه رقت با زنه خوابید حال مستیش اومد خونه من دعوا انداختم این چه وضعشه ک گفت تورا نمیخوام ک من درد زایمان گرفتم منو بردن بیمارستان ک زایمان کنم منو بردن زایشگاه پسره رفت دنبال دختره بعد ۴ ساعت ک زایمان کردم اومد پیشم حتی بچه رو هم بغل نکرد منو منتقل کردن بخش ک دیدم شوهرم میاد با ۱۰ تا کاغد دستمالی گفتم اینا چیه گفت لازمت میشه نه گلی نه شیرینی نه خوراکی ک گفتم باشه آبروم رفت جلوی همه همچنان بین ما سرد بود ک وقتی ترخیص شدم ماه ها گذشت ک بهش گفتم میخوام بچمو بردارم برم خونه پدرم ازت طلاق میگیرم اونم گفت چرا گفتم نه محبت میکنی نه چیزی فقط خیانت میکنی من دیگه نمیتونم بکشم ک گفت یه فرصت بده جبران میکنم ک خواستیم بازم بچه دار بشیم ک شدیم الان پسر اولم ۱۸ ماهشه بچه تو شکمم ۲ هفته دیگه به دنیا میاد ۹ ماهه هست ک من حاملم ۴ سال هست ک از پدر و مادرش جدا شدیم تو ۹ ماه زندگی رو تجربه کردیم ۴ ساله همش بینمون سرد بود


اینم داستان زندگی من
مشاهده ۱۴ پاسخ دیگر
مامان کنجد مامان کنجد هفته سی‌وششم بارداری
خانومای دیابتی کسی هست اینجا براش آمپول ریه زده باشن ؟
من ممکنه زایمان زودرس داشته باشم ولی به خاطر دیابتم دکترم همش احتیاط میکنه تا الان نداده بهم
مشاهده ۲ پاسخ دیگر
مامان کادو خدا مامان کادو خدا هفته سی‌وپنجم بارداری
کسایی که زایمان طبیعی دارند از کی رابطرو شروع کنیم
من مجبورم دو هفته قبل از زایمان به خاطر دوری بیمارستان برم خونه مادرم
اونجا سختمه به نظرتون چکار کنم
مشاهده ۴ پاسخ دیگر
مامان اسما و امیرعلی مامان اسما و امیرعلی روزهای ابتدایی تولد
مامانای دوقلو دار بیاین دلداریم بدین به خدا خسته شدم دیگه
یهو طول سرویکسم کم شد تو ۲ هفته رسید به ۲۳ دکتر گفت استراحت مطلق و کلی منو ترسوند که اگر دنیا بیان نمیمونن 😭😭
شب و روزامو با کلی استرس و به سختی میگذرونم همش میترسم زایمان کنم 😭
دکترم گفته باید تا ۳۲ هفته نگه داری
من یه بار تو ۲۲ هفته به خاطر عفونت شدید زایمان زودرس کردم و بچه هام از بین رفتن خیلی میترسم
انقدر طول سرویکسم خوب بود که سرکلاژم نکرد اصلا معلوم نیست چرا یهو انقدر کم شد 😔😔😔
مشاهده ۱۰ پاسخ دیگر
مامان سامیار👧🏻سلین مامان سامیار👧🏻سلین روزهای ابتدایی تولد
سلام من زایمان اولم سزارین اوژانسی شدم به خاطر اینه کیسه آبم پاره شد اگه بخوام دومی طبیعی بیارم قبول میکنن یانه
مشاهده ۸ پاسخ دیگر
مامان هدیه خدا مامان هدیه خدا هفته سی‌وهفتم بارداری
من به خاطر حرف دوستان تو گهواره که گفتن از سه ماهگی به بعد باید اسید فولیک رو قطع کنیم ضرر داره اسید فولیک رو از ۷ماهگی به بعد قطع کردم نخوردم ولی کاش میخوردم دکترم دیروز گفت چرا اسید فولیک نمیخوری
مشاهده ۱۲ پاسخ دیگر
مامان آقا رضا مامان آقا رضا روزهای ابتدایی تولد
سلام مامانا ممکنه که توی هفته های ما به خاطر یبوست و فشاری که به واژن وارد میشه خونریزی دست بده .من حس میکنم یه لکه قهوه‌ای کوچیک دیدم
مشاهده ۶ پاسخ دیگر
مامان فراز 🫰🏻✨ مامان فراز 🫰🏻✨ ۱ ماهگی
شوهر من کلا خیلی ادم بیخیالیه از اول بارداری هرموقع گفتم درد دارم گفت طبیعیه نگران نباش 😐 انگاری مثلا ده تا شکم زاییده ، خلاصه من یه روز حالم بد بود انقباض کاذب هم گرفته بودم ، بهش گفتم بریم اول فشارمو بگیرم بعدش برم نوار قلب بگیرم گفت بابا طبیعیه گفتم باشه تو منو ببر ، منم دیدم هی داره میگه طبیعیه و نگران نباش و اینا حسابی کفری شدم ، شروع کردم به آخ و اوخ، گفتم نفس تنگی دارم ، وای زیر شکمم درد میکنه انگاری بچه داره میاد پایین ، گفت به خودت تلقین نکن تا بدتر نشی ، یعنی خدایی اینقدر حرصم گرفت خواستم حالشو بگیرم از این حرفش گفتم بچه اومده پایین تو واژنمه گفت ینی چی گفتم انگاری داره میاد یه نگاه بهم کرد ترسیده بود گفتم وای داره میاد گفت چی میگیییی گفتم ای وای بچه داره میاد اقا اصلا از این ادم انتظارشو نداشتم ولی چنان ترسیده بود بخدا میخواست پشت فرمون غش کنه 😂😂 که خودم ترسیدم گفتم تصادف میکنیم ، فورا بهش گفتم شوخی کردم 😂😂 ولی خدایی یه طوری بود میترسم دفعه بعد کیسه ابمم پاره شد باور نکنه وقتشه باید بریم بیمارستان 😂😂😂😂
مشاهده ۹ پاسخ دیگر
مامان دلماه🩷 مامان دلماه🩷 ۱ ماهگی
خانوما یه سوال من پریروز پیش ماما خصوصی معاینه شدم گفت نمیتونی طبیعی زایمان کنی سختت میشه ریسک طبیعی برای تو بالاست باید سزارین بشی بهش گفتم یه پزشک خوب بهم معرفی کن که انجام میده سزارین کارش خوب باشه چون پزشک خودم بیمارستان دولتی هست من میخام تو یه شهر دیگه بیمارستان خصوصی زایمان کنم ماما به من یکی دوتا پزشک معرفی کرد گفت یه مبلغی ازت میگیرن بعد سزارین میکنن برای من سواله خب من که نمیتونم طبیعی زایمان کنم دیگه چرا باید زیرمیزی بدم تا عمل بشم 😢
مشاهده ۱۱ پاسخ دیگر
مامان 😍🥰❤️ مامان 😍🥰❤️ هفته چهلم بارداری
سلام خانما من وقتی میخابم خیلی آب دهنم میریزه به خاطر چیه؟
مشاهده ۷ پاسخ دیگر
مامان نخودفرنگی مامان نخودفرنگی تولد
کسی هست به خاطر وزن کم بچه بهش ختم بارداری داده باشن؟
یکم برام توضیح میدید شرایط رو ؟ من خیلی استرس دارم
مشاهده ۳ پاسخ دیگر
مامان بلوبری🍀 مامان بلوبری🍀 روزهای ابتدایی تولد
سلام به آغاز ماه نه🍀
خداروشکر میکنم برای این بارداری آرومم...
البته مشکل که داشتم تو بارداریم... ولی گفتم خدای من بزرگتره...
دخترکم! شاید نتونم مثل بقیه مامانا بگم که برای دیدنت لحظه شماری میکنم یا قربون صدقه های شدید برم... خودت که منو تا حالا شناختی تا نبینمت از این حرفها خیلی به زبونم نمیاد😁
من آدم باحالی ام احتمالا تو هم از من خوشت بیاد 😃
اگر قول بدی بعد دنیا اومدنتم مثل تو بارداری اذیتم. نکنی برات یه چیز خوب میخرم 😁
ببخش که به خاطر شرایط تنهاییم و با سرکلاژ بودنم اصلا مراعات نکردم باور کن چاره ای نداشتم...
تو روزهای آسمونی شدن مادرجون که کمرمو شکست تو نزدیک ترین به من بودی... اشک که میریختم تو. تحمل میکردی... ارام بخش خوردن منو به جون خریدی... به بابا همیشه میگم تو با معرفت ترین جنین جهانی 💕🌼
خدا ترو با ای وی اف بهمون داد واسه همین همیشه همیشه دعا میکنم برای تمام چشم انتظارا... دعایی از اعماق قلبم...چون باهاشون زندگی ها کردم...
امیدوارم همه مامانا به سلامت بچه های گلشون رو بغل کنن... الهی آمین
بماند به یادگار
16 اردی بهشت 404
مشاهده ۱۱ پاسخ دیگر