هیچ وقت فکر نمیکردم مادر شدن سخته
اطرافیانمو میدیدم ولی همه حاملگی خیلی راحت زندگی گل و بلبل
من از ساعت ده شب دارم بالا میارم بعد ضعف میکنم یه چی بخورم دوباره همون صبحا خوبم همین ک شب مشه شوهرم مباد حالت تهوع های من شروع میشه جا خوابمون جداست ولی همین ک فکر میکنم ت اتاقم حالم بد میشه
🫠🫠🫠🫠

منم مثل تو عزیزم با اینکه من از بابت مشکل دیگه ای تو بارداری اذیت میشم
ولی همه اش فکر میکنم چجوری بعضیا اینقدر بارداری بهشون خوش گذشته و من هنوز توی شوک مشکلاتشم🫠
همیشه دلم یه بارداری میخواست که از راحتیش نفهمم کی میگذره ولی خب مادری بدون هیچیم انگاری نیست🙂

😂😂🥴منم مثل تو بودم بد با گذشت زمان فهمیدم خیلی سخته
ان شاالله بچهامون سالم باشن
خدا سختش کرده عوضش شیرین

عزیزم ناشکری نکن اونی ک الان مثل شما داره اذیت میشه تو مراحل دیگر مادر شدن راحت تره مثلا شاید شما زایمان راحتی داشته باشی.ولی یکی بارداری راحتی داره زایمان سختی داره.این مسیر پر از فراز و نشیب هست و هیچ کس راحت و اسوده ازش بیرون نمیاد .ممکنه فقط مراحل اذیت شدنش با مراحل و زمان اذیت شدن شما فرق کنه

بدن هر کی فرق داره من از روزی که حاملم پس افتادم خواهرشوهرم انگار نه انگار حامله بود هنوزم به من میگه بابا خودت خودتو میترسونی

عزیزم میگذره تا پایان ۳ اینجوری هستی به نی نیت فکر کن

عجب !
حالا منم شبا تهوع شدید داشتم و از آدم و عالم بیزار
ولی به شدت عاشق همسرم شدم😂
میگذره انشاا… و بهتر میشی

عزیزم ن تو بارداری و ن وقتی بچت به دنیا اومد ب سلامتی، هیچ وقت خودتو با مادرای دیگه مقایسه نکن
چون سیستم بدنی هرکسی یه جوره ایشالله میگذره اینم
من خودم پارسال باردار شدم اصلا حالت تهوع و ویار نداشتم ولی دختر داییم خیلی مثه شما اذیت بود اما بعد 5 ماهگی خوب شد

عزیزم خدارو هزار مرتبه شکر که بارداری .چون یکی من آرزو داره الان حال تو رو داشت ولی باردار میشد