۳ پاسخ

من که ناخوداگاه فکرای منفی می‌ریزه تو سرم. جوری که نفسم بند میاد و باید سریع خودمو برسونم تراس هوا بخورم .
یه حمام ساده نمیتونم برم چون نفسم بند میاد .نه که از مشکل تنفسی باشه ها . یه ترسه .
ترس اتاق عمل رو که نگم دیگه .تا اسم حمام و اتاق عمل میاد حالم بد میشه . حال روحیم .
خدا خودش به خیر بگذرونه برای هممون .این چند وقت باقی مونده رو

بیشتر ترسم از زایمان شب و روز فکر میکنم پدرم در اومد

بخدا منم همینجوری هستم

سوال های مرتبط

مامان 💛Lavin💛 مامان 💛Lavin💛 روزهای ابتدایی تولد