خسته‌ام...

گاهی واقعاً کم میارم.
نه از ضعیف بودن، از زیادی جنگیدن...
دلم یه لحظه آرامش می‌خواد، یه دلِ بی‌دغدغه.
اما نمی‌شکنم، چون یه دلیل دارم…
پسرم.
امیدم، نفسِ این روزای سخت.
وقتی نگاش می‌کنم، همه‌ی خستگیا یه لحظه کنار می‌رن.
به‌خاطرش ادامه می‌دم… حتی اگه هر شب با اشک بخوابم.

۳ پاسخ

عزیزم خستگی و مشکلات برای همه مون هست
امیدوارم خدا خودش واسه همه مون درست کنه ان شاالله

عزیزم همه همین هستن بچها بزرگ میشن ما هم از آب و گل در میایم

من نیز

مقالات مرتبط

کتاب خواندن برای کودک از بارداری
کتاب خواندن برای کودک از بارداری
استفاده از پستانک برای نوزاد و کودک
استفاده از پستانک برای نوزاد و کودک| خوابیدن نوزاد با پستا...
گریه نوزاد در شب
گریه نوزاد در شب | علل و درمان گریه شبانه کودک
رفتار خودخواهانه کودکان
علت رفتار خودخواهانه کودکان و برخورد مناسب با آن

سوال های مرتبط

مامان نیهان🤱 مامان نیهان🤱 ۱ سالگی
خانوما، بچه هاتون با اسباب بازیاشون بازی میکنن؟ نیهان صب تا شب چسبیده به من. حتی یه لحظه هم بازی نمیکنه با خودش.دیگه روانی شدم از دستش بخدا . یه لحظه ولم نمیکنه😮‍💨😮‍💨
مشاهده ۴ پاسخ دیگر
مامان جیگر طلا مامان جیگر طلا ۱ سالگی
سلام میگم من زایمانم سزارین بود موقعی که بچه رو میخواستن از تو شکمم بکشن بیرون من دچار تنگی نفس شدم اون لحظه فک کردم دیگه مردم نفسم قطع شد یه لحظه الانم بعضی وقتا احساس میکنم یه چیز سنگینی تو سینم هس و من دچار تنگی نفس میشم اون لحظه یادم میفته میترسم چیکار کنم
مشاهده ۸ پاسخ دیگر
مامان النا مامان النا ۱ سالگی
سلام مامانا
دخترم هر شب با شیر میخوابه بعضی شبا قبلش بهش شیر میدم رو پام تکون میدم تا بخوابه بعضی شبا میخوابه ولی بعضی شبا لحظه آخر خواب که خمیازه میکشه بلند میشه یه لحظه شیر میخوره و میخوابه اگه ندم گریه میکنه رو پا نمیخوابه هی بلند میشه غصم گرفته اینو چطوری از شیر بگیرم و چطوری شب میخواد بخوابه... تو طول روز زیاد شیر نمیخوره حتی مهمون میاد یا جایی میریم دورش شلوغ اصلا یادش میره شیر خوردن فقط داستانم برا خوابش، بنظرتون به وقتش کنار میاد و میخوابه ؟
مامان دلسا❤️ مامان دلسا❤️ ۱ سالگی
سلام به همه مامانای گهواره! 🌸
خیلی وقت‌ها می‌بینم که توی گهواره، یا حتی دور و برمون، بچه‌ها با فاصله سنی خیلی کم پشت سر هم میان. گاهی وقتا انگار یه مسابقه است، یا شاید هم ناخواسته پیش میاد. نمی‌خوام قضاوت کنم، چون هر کسی شرایط و تصمیمات خودش رو داره، اما خب، ته دلم همیشه یه سوال بزرگ می‌مونه: واقعاً اینقدر سریع بچه‌دار شدن خوبه؟
من به عنوان یه مامان، حس می‌کنم هم بدن ما، هم ذهن ما، و هم رابطه‌مون با همسرمون، نیاز به یه استراحت بین هر بارداری داره. فرصت بدیم به خودمون و بچه اولمون، بعد با انرژی و آمادگی بیشتر برای دومی برنامه‌ریزی کنیم.
وقتی فاصله سنی بچه‌ها کمه، حس می‌کنم انرژی و توجه ما خیلی تقسیم میشه و شاید فرصت نکنیم به اون بخش از خودمون که نیاز به آرامش و پرورش داره هم برسیم. انگار که همیشه داریم می‌دویم و فرصت نفس کشیدن نداریم.

این فقط یه دغدغه شخصیه از طرف من. خیلی خوشحال می‌شم نظرات و تجربه‌های شما رو هم بدونم. بیاین یه گفتگوی صمیمی داشته باشیم
مشاهده ۷ پاسخ دیگر
مامان آنیسا خانوم🍩👶 مامان آنیسا خانوم🍩👶 ۱ سالگی
دیشب بچه ای دیدم که داشت گریه میکرد جیغ میزد خودش رو انداخت زمین
چون:
اسباب‌بازی میخواست یا اینکه فقط حالش بد بود
و مامانش سعی میکرد از فروپاشیِ کامل جلوگیری کنه 😅

حالا به جای اینکه چپ چپ نگاهشون کنیم
با یه لبخند از کنارشون رد شیم نه با نگاه قضاوت گونه!🥰

حتی اگه یه مامان، وسط خیابون داد بزنه سر بچش، قضاوتش نکن…
تو‌ که نمیدونی، شاید چند شبه نخوابیده، شاید ده بار همون جمله رو با آرامش گفته، شاید فقط یه لحظه بریده.

اونم آدمه، با خستگی‌ها و محدودیت‌هاش😊

همه‌مون گاهی از حد میگذریم… مخصوصا وقتی یه کوچولوی پرتوقع رو مدیریت میکنیم😄👌

❌ لطفا مهربون‌تر باشیم. مخصوصا با مادرا❤️
مشاهده ۶ پاسخ دیگر
مامان فندق مامان فندق ۱ سالگی
مامانا کم آوردم دیگه پسرم چسبیده بهم ، حتی یه لحظه هم دور نمیشه ازم ، حتی نمیتونم ثانیه ایی دراز بکشم میگه باید بشینی پیشم ، الانم پریودم 😭
مشاهده ۱۲ پاسخ دیگر
مامان محمدمتین👼 مامان محمدمتین👼 ۱ سالگی
مامانا دیشب متین جیغ و داد ک خاک بازی کنه همش خاک و شن پرت میکرد یه لحظه دستشا پرکرد گذشت دهنش سریع دهنشا خالی کردم ولی یکم خورد و بعدشم خوابید از دیشبم توخواب ۲۰بار با نق بیدار میشه شیرش میدم میخوابه از دیشب نگرانم چیکارکنم ؟؟یعنی تو یه لحظه خاک و شن کرد تو دهنش
مشاهده ۱ پاسخ دیگر
مامان ملودی مامان ملودی ۱ سالگی
سلام مامانا کسی تجربه ای از فطع کردن شیر اگه داره ممنون میشم توضیح بدین چون دخترم الان ۲۲ ماهشه و شب تا صبح هر نیم ساعت یا یه ساعت شیر میخواد و اگه ندم گریه شدید میکنه چطوری قطع میکنین شیر و کلا با این وابستگی بچه ؟
مشاهده ۱ پاسخ دیگر
مامان ملیکا مامان ملیکا ۲ سالگی
دخترم خیلی به شیر وابسته اس نمیدونم چجوری از شیر بگیرمش بدون سینه خواب نمیره یه دلم میخواد از شیر بگیرمش یه دلم میخواد میگم بزار کامل بخوره حالا این وسط اگه شیر بدم که چیزی از من نمونده ندهم که دهنم سرویس نمیدونم بخدا غذا خوب میخوره فقط خواب نداره نمیدونم چیکار کنم حداقل از شیر شب بگیرمش
مشاهده ۳ پاسخ دیگر
مامان آرتام مامان آرتام ۲ سالگی
تازه تب پسرم اومد پایین رفتم اینستا یه دوری بزنم بعدش بخوابم کلیپ هایی که از بندرعباس گذاشته بودن دیدم جیگرم آتیش گرفت یه ساعته دارم گریه میکنم خدا به خونواده هاشون صبر بده💔😭🖤
مشاهده ۳ پاسخ دیگر
مامان آرین 🩵 آرسام مامان آرین 🩵 آرسام ۱ سالگی
⚡️پیرو عکس نوشته ای که پایین گزاشتم باید یه خدا قوت بگم به همه مادرها خصوصا اونهایی که باتموم سختی های بچه داری اونم بچه زیر دوسال بازم صبورن و مهربون ، داد نمیزنن
دعواش نمیکنن و فقط و فقط عشق میورزن و بچه ای پر از آرامش ، پر از حس امنیت ،پر از اعتماد به نفس ،مهربون و سرزنده بزرگ میکنن چون خیلی سخته مادر بودن
خیلی صبر میخواد و این صبر کار هر کسی نیست واقعا هنر میخواد مادر نمونه بودن 👌🏻💪🏻
مشاهده ۲ پاسخ دیگر
مامان خوشگل مامان ❤️ مامان خوشگل مامان ❤️ ۱ سالگی
یه لحظه غافل‌شدم رفتم دستشویی بعد برگشت با همچین صحنه ای روبرو شدم گفتم حتما یه خرابکاری میکنه صداش نمیاد
مشاهده ۱۲ پاسخ دیگر
مامان هلن مامان هلن ۱ سالگی
بچه ی من گاهی حس میکنم یه لرزش کوچیک داره بدنش ، بچه شما هم اونجوری میشه؟ مثلا داره گوشی میبینم یا بازی می‌کنه ، انگار که آدم سردش بشه یه لحظه میلرزه ، اونجور انگار ،برا چیه؟
مشاهده ۶ پاسخ دیگر
مامان دلی مامان دلی ۱ سالگی
مامانا یه لحظه بیاید الان اومدم پوشک دلوینو عوض کنم احساس میکنم یکی از لابیاهاش ورم داره عکسشو میزارم ببینید طبیعیه یان؟
مشاهده ۶ پاسخ دیگر
مامان توت فرنگی😍🍓 مامان توت فرنگی😍🍓 ۱ سالگی
چقد چند روز پیش من خوشبخت بودم و نمیدونستم🥲
چقد دلم واس تمام روزمرگیای زندگیم تموم شده
واس حتی تمیز کردن خونم با آرامش ،واس ناهار خوردن با آرامش تو خونمون واس روتین شب خابوندن پسرم واس خونمون چقد دلم تنگه😔😔😔 چقد واس چند روز پیش دلم تنگه....حالا میفهمم چقد ژندگیم خوب بوده و متوجهش نشدم...
الان پر از استرس ، گوشی لعنتی ک ی لحظه نمیتونم بدارم کنار از نگرانی
وقتی امروز کنار گوشمو زدن پسرمو بغل کردم رفتم اتاق پشتی ،دستام میلرزید خونه تنها بودم ، غریب بودن اینجا.....
گریه میکردم به شوهرم میگفتم توروخدا بیا حونه حالم بده....😔😔
حالم اصلا خوب نیست
من دلم همون روتین تکراری ساده زندگیمو میخاد با آرامش🥲🥲
مشاهده ۱۳ پاسخ دیگر