یه وقتایی احساس میکنم دیگه توانی برای ادامه دادن ندارم از این حجم از مسئولیت، از اینکه چیزی کم نگذارم برای بچه، از اینکه دغدغه قد و وزن داشته باشم، دغدغه رشد حرکتی و چهار دست و پا رفتن و ‌..، غذای کمکی معده اش رو داغون نکنه، شیشه شیراش خراب نشه، ضدعفونی بشه و هزار فکر دیگه

عزیزم زیاد به خودت سخت نگیر،متاسفانه سوشال مدیا داره کاری میکنه که فشار روی مادرهارو چند برابر کرده،همش تبلیغ غذای مستقل،خواب مستقل،زودتر چهاردست پا رفتن،زودتر راه رفتن و.........،ببین هیچ بچه سالمی نیست که وقت بزرگ بشه مثلا نتونه راه بره یا نتونه حرف بزنه،در نهایت بچه اگه سالم باشه در وقت مناسب همه کارهارو یاد میگیره،این همه فشار برای اینکه زودتر انجام بده رو نمیفهمم واقعا، شما فقط یک محیط امن یک غذای سالم و مقوی رو براش مهیا کن بقیش طی روند طبیعی تکامل اتفاق میفته،به خودت سخت نگیر

وای اگ بچه دومت باشه مدام مقایسه میکنی

منم اتفاقا داشتم امروز ب این فکر میکردم ک مادر بشم لذت ببرم الان فقط استرس از غذا شیر نخوردن 4 دست و پا نرفتن و هزااار فکر دیگه

منممممم خسته ام واقعا مخصوصا خواب و غذا

من دارم روانی میشم دیگ انقد فکر و خیال دارم نمیدونم چطور بزنم بیخیالی