بچه‌های تهران تروخدا برید حتی اونایی ک نگران نیستید هم فک کنیم ی مدت میخایین برین مسافرت اگه جایی هم ندارید خیلیا اسکان رایگان گذاشتن من خیلی نگران همه هستم😞 همش دلم و فکرم سمت مادریه که بچه داره وای بچه بچه بچه بچه😞 زبونم لال مگه میشه مادری بدون بچه؟ بچه ای بدون مادر؟ برید قربونتون برم هرجا ک ممکنه فقط دور شید
خدا خیلی بزرگه خودتون هم خیلی قوی ولی احتیاط شرط عقله این بیشرفا خیلی حرومزادن ب هیچی رحم نمیکنن
همش دارم ب این فکر میکنم که چه روزای بی دغدغه ای داشتیم و قدر ندونستیم وقد خوشحال بودیم و نمیفهمیدیم چقد می‌تونستیم بیشتر بریم بیرون خوش بگذرونیم با بچه‌هامون بازی کنیم و کار و الکی بهونه کردیم چقد می‌تونستیم با شوهرامون بیشتر حرف بزنیم عاشقی کنیم فیلم ببینیم ولی سر بحثای الکی قهر میموندیم
حالا میگم کاش همه چی اروم شه و الان میفهمیم چجوری از زندگیمون و لحظه هامون ب خوبی استفاده کنیم
اون موقع حتی کار زیاد شلوغی و شیطنت بچه‌ها کل کل با شوهرامون هم لذت بخشه
خدایا خودت دوباره بساز برامون قول میدیم بیشتر قدر بدونیم قول میدیم بیشتر شکر کنیم❤️🥲

تصویر
۲۰ پاسخ

کجا بریم خواهر قشنگم
این جا خونمونه
زندگیمونه
وطنمونه
مگه میشه رفت
اگه قراره کشته بشم میخوام تو خونم باشم
نه آواره 😔

دلم برا روز های ک با خیال راحت می‌خوابیدم تا ظهر تنگ شده دلم برای روز مرگی های ساده اسبزی بی استرس بیرون رفتن با دل خوش
بخدا قدر ایران امنیت ندونستیم فقط می‌گفتیم گرونی
کاش جنگ تموم بشه ولی گرونی باشع

خانواده هامون رو چیکار کنیم
خیلی موقعیت بدیه

بنظرم نمیشه فرار کرد ازش....توکل به خدا..
هرچی خدا مقدر دونسته برای هرکس همون پیش میاد...
ولی...ما هممون یه جون داریم
اگر خدا سعادت کسی رو تو شهادت قرار بده...چه چیزی شیرین تر از شهادت...؟
پناه بر خدا
فقط با این جملات خودمونو ارام میکنیم....
شرایط سخت و وحشتناکیه😭این طفلا گناه دارن.خدایا خودت حافظ این طفلای بی گناه و معصوم ایران باش...

کجا بریم اخه . فک کن بری برگردی زندگیت پودر شده باشه اونموقع صدبار ارزو مرگ میکنی

بعضیا واقعا شرایط رفتن ندارن ولی خب بعضیا هم لیاقت ندارن مثل مادرشوهر من انقدرلجبازه که نگووو ما خودمون کرجیم شرایط خیلی بهتره مادرشوهرم تهرانه ی زن تنها نه کاری داره نه وابستگی نه هیچی به هیچی هرچی میگیم بیا پیش ما انگار نه انگار انقدر که لجبازه

اخه مگه یکی و‌دو‌روزه
ادم‌کجابره

خدایا بخدا قول میدیم قول🥺

من چی بگم😑مامانم اینا کرجن میگن بیا اینجا شوهرم میگه اصلا باید پیش خودم باشید تو و مسیحا😑تازه خونه ما منطقه نظامیه روبرو سپاهیم خیلی خطرناکه همش مامانم اینا استرس دارن ولی چه کنم🫠

افرین واقعا قشنگ گفتی ای کاش برگردیم به هفته قبل که هیچ اثری ازاین بل بشو نبود

سنندج رو کاری ندارن چرا

ببین عزیزم تجمع هم خیلی خوب نیست بعضی شهرا به قدری مسافر هست خیلی خطرناکه کار دشمن راحت نکنیم غزه نیست گلم جنگ حرف یه هفته ده روز نیست مشخص نمیشه تا کی هست بالاخره سفر هم خرج داره با این اوضاع بیکاری بی پولی

من الان شوهرم بهش مرخصی نمیدن

کجابرن خواهر اونی که ماشین نداره پول نداره میتونه بره مگه

🥹🥹🥹🥹🥹🥹🥹🥹

نمیدونم اگر خدایی هست چرا شر حیوانایی مث اسرائیلی هارو کم‌نمیکنه چرا نابودشون نمیکنه...ک اینجور نیوفتن ب جون مردم
از استرس و تپش قلب و سردردی ک یک هفتس تمام نمیشه دارم دق میکنم.نکنه من بمیرم بچم بیوفته دست آدمای نااهل و نامرد
خدایا این چ مصیبتی بود اخه

آره واقعا

مگه هنوز صدا میاد آبجیم ک میگه قطع شده از صب

شوهر منم گیر داده ک بریم میگ بیا دو روز بریم مسافرت اصلا بعد
ماشین بابامه ما بریم اونا چی اصلا موندیم

دقیقا عزیزم 😔😔😔

سوال های مرتبط

مامان ♥️ امیرشایان ♥️ مامان ♥️ امیرشایان ♥️ ۱ سالگی
سلام 🌹
کاش میشد اینجا فیلم گذاشت من همه حرفامو فیلم بگیرم بزارم 🥺
اگه بخوام امسالم رو تویه جمله توصیف کنم میگم هرچیزی که انتظارشو نداشتم اتفاق افتاد و قشنگ رفتم تو دلش زندگی کردم 💔داشتم به عکسای قبلا نگاه میکردم چه قدر تواین سن ۲۵ شکسته و بد شدم داغون افتضاح شدم این عکسای پایین از خودم برای روزهایی که هنوز بچه نداشتیم و من دقیقا همون روزها تو دل خوشبختی بودم و نمیدونستم خدا مارو خیلی دوست داشت بچه نمی‌داد میخواست ما بدون بچه زندگی کنیم صلاح مارو قشنگی زندگی مارو تو نداشتن بچه میدونست خدای رحیم ولی ما قدر ندونستیم و پاگذاشتیم رو حکمت و مصلحت خدا گفتیم خدا بده خیلی بده با حکمت خدا جنگیدن الان قشنگ میفهمم که خدا چه قدر مارو دوست داشت وما خودمون رو بدبخت کردیم و....... بگذریم خواهش میکنم خواهرا چندنفر هستن تو بدترین حالم میان یه حرفایی برام مینویسن توروخدا اون چندنفر درک کنین دیشب یه دوستی می‌گفت کاش بررسی می‌کردید شما آزمایش نرفتید خب خواهر عزیز شما تاپیک های منو با دقت چرا نمیخونین مگه من مرض دارم هم ازدواجم فامیلی هم تو خانواده مادری مشکلات ژنتیکی داریم بچه مریض بعد من بیام بدون دکتر ژنتیک رفتن بچه بیارم من مریضم آیا بیام همه اینارو بدونم و بدون دکتر و بدون بررسی بچه مریض بیارم خب من برای همه این مشکل ها قبل بچه دارشدن دقیقا دوسال بعد ازدواجمون رفتیم دکتر ژنتیک حالا این کوتاهی این بررسی نشدن های زیاد از جانب دکتر بوده واین بلا سرمن اومده من الان گناهم چیه اینجا توروخدا درک کنین نزنین یه سری حرفا رو به من ، من هرروزم با گریه با نگاه کردن به بچه مریضم که یه تیکه گوشت فقط می‌خوابه هربار نگاه میکنم بغضم میگیره و اشکام می‌ریزه
مامان سیاوش مامان سیاوش ۱ سالگی
من الآن یه چیزی رو خیلی خوب فهمیدم. و اون این که از همه ی مادرایی که تو تاپیک قبلی منو متهم و قضاوت کردن، توی این شرایط خیلی آروم تر و صبور تر بودم.
شما ها تحمل ضربه ی یواش برای بچه ای که خودش با اون هیکل چاق خیلی ها رو کتک زده نداشتین. ضربه ای که اصلا نه درد داشت نه کبودی و من فقط برای چند دقیقه ساکت نشوندنش سر نیمکت بکار می بردم.
حالا اگر یه نفر بچه ی آروم و مودب خودتون رو کتک بزنه، گریه اش رو بیاره، فحشای بد بهش بده و وقتی تو داری سعی می کنی دخترت رو خوب تربیت کنی اون حرفای بی تربیتی یادش بده، پدر مادر بچه هم عین خیالشون نباشه چی کار می کردین؟
به والله زمین و زمان رو بهم می ریختید. تا هفت جد و آباد اون بچه و ننه باباشو جلوی چشمش میارید ول کن نیستین.
یه نکته ی جالب هم که به ذهنم رسید اینه که چرا همه خودشون رو جای پدر مادر اون بچه ی بی ادب گذاشتن؟
چرا یه لحظه خودتون رو جای اون پدر مادری که بچه اش کلی از این دانش آموز آسیب دیده نذاشتین؟
شاید اگر جاتون رو عوض کنید و حال اون پدر مادرایی که بچه شون آسیب می دید و هر روز میومدن مدرسه برای دعوا شکایت درک کنید کمتر قضاوت کنید