سلام خانما توروخدا کمکم کنین چیکار کنم پسرم ب سمت من کشیده بشه حالم خیلی بده ما با خانواده شوهرم تو ی ساختمان زندگی می‌کنیم پدرشوهرم اصلا نمیزاره پسرم ب من برسه همش میچسبونه ب خودش بیرون میبره با ماشین دور میزنن پسرمم ک وابسته شده بهش همش میره پیش اون الان جدیدا حتی از دست من غذا هم نمیخوره میره اون بهش بده حالم بده واقعا چیکار کنم هر کار می‌کنم پدرشوهرم ده برابر من میکنه اصلا ب فکر اینم نیس بچه لوس میشه ب تربیتش فکر نمیکنه خسته شدم

بهتر کیف کن برو باشگاه بگرد

کاش یکی بود بچه منو اینطوری نگه می‌داشت ماهم ی ساختمونیم پسرمم با پدرشوهرم رابطش خیلی خوبه من تازه ذوق می کنم ولی اون هروقت فرصت داشته باشه میاد دنبالش

درکت میکنم عزیزم دخترمن موقع نوزادی بغل مادرشوهرم اروم میگرفت بغل من اصلا تو خلوت انقدر گریه میکردم میگفتم بچم منو دوست نداره راهش فقط قانون گذاری و حفظ حریمه شما جدی پای قانون هات واینمیسی اونام رعایت نمیکنن برای خودت و بچت مثلا قانون بزار روزی یه بار اونارو ببینه ( باتوجه به شرایطت ) و اصلا کوتاه نیا هروقت اومدن بااحترام ردشون کن بگو ممنونم از لطفت باباجون ولی کارن الان داره غذا نیخوره داره کارتون میبینه اجازه بدین تو خونه بنونه یا هرجوابی که خودت صلاح میدونی باتوجه به اینکه چی بگی که ول کنن

شماهایی ک میگه چ عالی
کاش یکی بود ک بچه ی ما رو هم میگرفت
درکی ندارین از این موضوع چون تجربه اشو ندارین
خواهرزاده ی منم اینطوری بود
الان ب حدی چند تربیتی شده ک همه از دستش عصبین . بعد جالبیش اینجاست ک خواهر منو مقصر میدونن میگن خوب تربیتش نکرده
خب لامصب شما گذاشتن هر قانونی ک مادرش میگه اجرا بشه ک حالا اینطوری طلب کارین

خودت باید بخواهی که سمتت کشیده بشه باید وقت بزاری براش هرجا میری با خودت ببرش کارگاه مادر و کودک برو پارک ببر سرگرمش کن تا دلبستگیش بهت برگرده

نباید میذاشتی ب اینجا برسه الانم سخته عادت کرده بهشون

عزیزم ببر بیرون با خودت ک تا اومدن دنبالش ببینن نیستی یا بیشتر برو پیش مامانت خواهرت یا هر کسی ک داری یا مثلا به بهانه خرید برو بیرون بعدم رفتی خونه بخوابونش و ‌‌‌‌....

عزیزم بچه ات بابا بزرگش رو دوست داره خدا رو شکر کن اونم نوه اش رو دوست داره، واین یادت باشه هرکسی هر چقدر به بچه محبت کنه جای مادر رو نمیتونه تو دل اون بچه بگیره ، و پسرا کلا مادری هستن بخصوص بزرگ تر بشن خودش میاد سمتت، هر وقت کنار هم بود سعی کن اون زمان رو با بچه ات بگذرونی ، اصلا نگران نباش

پسرمن مادرشوهرمو ندیده عاشقشه
بااینکه مادخونه بابام اینا زندگی میکنیم ولی پسرم عاشق مادرشوهرمه اون رو دیدنی انگار اصلا ماهارو نمیشناسه

متاسفانه شوهرمن کاملا طرف پدرشه.همین الان اجازه نداد ببرمش خانه بازی ولی قشنگ بابابابزرگش میره بیرون اینقدر ذوق میکنه براش.من بدم نمیاد چون بچمه اونجا بهش خوش میگذره ولی اینکه تو ترربیتش تو خورد خوراکش همه چیش دخالت میکنه شوهرمم طرف اونه اذیتم میکنه

دقیقاعین منی.من همین شرایط دارم تو یه ساختمونیم.همین الان تنهام پیشم نمیاد.میخواد اونجابازی کنه‌.

سخت نگیر منم ایتطوری بزرگ شدم بلاخره تومادرشی بزرگترشه میفهمه

خوشحال باش دختر ،راحتی دیگه ،من دنبال راهیم تا دخترم از من یکم فاصله بگیره

وای کاش اینام دائم پسرمو ببرن بگردونن

از خداتم باشه کاش پدر شوهر منم بچهام نگاه میکرد تا من ازاد بگردم 😂😂

بچه همیشه مادرشو میخاد .من ب جای شما باشم میرم خرید تفریح باشگاه.البته اگه ب تغدیه بچه میرسن ومواظبشن خیلی.

چ بهتر چیکارش داری تو ب خودت برس
مگ میشه بچه مادرشو همیشه میخاد و دوست داره عزیزم

در خونه قفل کن تو خونه سر گرمش کن بزار کم کم یادش بره ‌. پسر منم اونجوری بود چن مدتی اما الان خیلی کم شده الان دو هفتس نزاشتم ببینتشون. 😁😁😁خودم میبرمش بیرون تو خونه سر گرم میکنم گاهیم گریه میکنع بریم اونجا میگم نیستن خونه خالیه میری بروووو

به شوهرت بگو باهاشون صحبت کنه یا خودت با احترام بهشون بگو