۷ پاسخ

طبیعیه عزیز‌م همه مادرا این حسو ‌تجربه میکنن

هممون اینطوریم گلم من بعضی وقتا کم میارم بعدش که دخترم خوابه همش خود خوری میکنم

خدا قوت‌

قربون دلت.دقیقا منم یک ساعت پیش گفتم کاش برگردم ب دوران قبل بچه دار شدن و راحت زندگی کنم و یه عذاب وجدان بدی اومد سراغم،حس کردم ناشکریه ولی خوب ماهم ادمیم ممکنه کم بیاریم‌و طبیعیه

😔😔من الان حوصله ندارم و با همسری بحث کردم سر وقت و بی وقت اومدن پدر و مادرش به خونمون ماهیجا نمیریم خستم از این شرایط

به به چه زیبا

وای چقد حرفای دل من بود خوندمش ناخودآگاه اشکم دراومد

سوال های مرتبط

مامان نی نی ناز 💙 مامان نی نی ناز 💙 ۴ ماهگی
بخدا دیگه نمی‌دونم چیکار کنم این بچها روانیم کردن ، دخترم هر روشی بگید امتحان کردم گفتم مامان بخور می‌برمت شهربازی ، برات خوراکی دوست داری میخرم جواب نداد داشت سیر میخواد با قطره چکان ریختم دوتا قطره اونم گریه شد بالا آورد شون آخه چرا خدایا🤕 رنگش شده عین زردجوبه زرد امروز نگاه کردم به صورتش صورت کوچلویی زده نه غذا میخوره نه دارو ، پسرمم تا الان داشت جیغ میزد خدایا منو سنگ کن😣 درخت کن اصلا هرچی جز مادر ،کمکی ندارم فقط مادرم هست اونم خسته میشه خب یه دیشب سپردم دختر بزرگیم به مادرشوهرم. امشب اومده بود با هزار منت می‌گفت آره نذاشت دیشب خواب شم دخترت🙁اونم من نزاشتمش خود بچه اونجا خواب رفت بود و زنگ رد که خواب رفته نیا دنبالش بزار امشب من نگهش دارم آخرم که ساعت نزدیک دم دم صبح زنگ زد آوردش گفت گریه می‌کنه من موندم و دوتا بچه که گریه میکنن تا مادرم به دادم رسید شوهرمم نبود ، امشب دیشب مامانم تا چهار صبح بچه‌ای منو نگهه داشته گاهی خسته میشه حرفایی میزنع ولی چیکار کنم من دست تنهام جز مادرمم کس دیگه ای رو ندارم اونم با دوتا بچه دو ساله و یک ماهه 🥲 میشه برام دعا کنید این روزای سخت بگذره برام زود بچهام بزرگ شن عاقل شن از شدت کم خوابی و دست تنهایی دارم کم میارم ، امشب زن عموم اومده بود خونه مامانم منم‌ اونجا بودم برداشته بهم میگه خوبه سالی یه بچه بیار😏 همه تو طایفه بشیم یه جا هر سال بشیم پرستار بچه تو گفتم دلم میخواد آوردم خودم سختی هاشو میکشم تو خونه خودمم کیی اومدم تو برام بچه نگهداری دلم میخواد به کسی مربوط نیست ، زنیکه دهنش باز می‌کنه چرت و پرت میگه یه جوری منت داره انکار من رو سر اینم 😏😏