۱۳ پاسخ

اصلا خجالت نداره خیلی مستقیم بگو بابا بهش چایی نده-البته چایی تازه دم و خیلی کم رنگ اشکال نداره

باعث کم خونی میشه منم نمی‌دم اما همسرم میده میگه خب دلش میخواد میگم اون بچه س نمیدونه چی ضرر داره ما باید حواسمون باشه بهش

چایی خیلیخوبه

وای تو دیگه من روزی صدبار با بابام دعوام میشه سر شاهان من هرس میخورم میگم انقد بوسش نکن لپش له شد مکش نزن چایش نده خدااااااا اونا هم به هرس خوردن من میخندن
بیخیال بابا بچه باید همه چی بخوره حساس نباش که کارت زاره حالا بچه هس دو روز دیگه بزرگ بشه یه لوس میشه سعی کن انقد حساس نباشی چای هم خوبه

بگو نده منم خونه اصلا نمیدم جای میرم میخاد میرم اب میریزم چای در حد کم رنگ گرفتن یک نبات میندازم توش میدم

وقتی دخترت داره میخوره بگو نخورخوب نیس برات یابگو فقط یه ذره اجازه داری بخوری یه جوری که بابات بفهمه نباید بهش بده

بگو بردمش دکتر کفته خوب نیس براش من هرموقع نتونم بگم الکی میگم دکترش نننیذاره

عزیزم‌ نمیخوام بهت استرس بدم
ولی تا دوازده سالگی چای نباید مصرف بشه
یه ویدیو چیزی راجع به مضرات چای برای بچه ها به پدرتون نشون بدین

اصلا ایرادی نداره چایی فقط شیرینی کم بخوره

یا بگو چن مدت شبا نمیخوابیده بردمش دکتر گفتن اصلا چای ندین به خاطر کافیین داخل چای نمیخوابیده شبل

عزیزم بگو بدنش شدید ریخت بیرون بردمش دکتر گفت برا قنده

خجالت نداره باید بگی چایی چیه اخه کم خونی میگیره

میشه ی راهنما کنید چجوری به بابام بگم نده بهش

سوال های مرتبط

مامان فندوق مامان فندوق ۱ سالگی
خانوم ها کمک واقعا دیگه کم اوردم شما بگین من چیکار کنم امروز پدرشوهرم اومد دخترمو برد خونشون که نزدیک همیم تو ی کوچه بعد نیم ساعت اومد که آره چرا به بچه غذا نمیدی خونه ما اومد گشنه بود ی کیک گرفتم همیچن خورد من گریه ام گرفت چرا به بچه غذا نمیدی گشنه میزاریش چون غذا نمیدی بهش نمیرسی لاغر مونده بده بخوره از این حرفا منم اصلا شوکه شدم یعنی چی این حرفا گفتم من به بچم خوراکی نمیدم چون خیلی بد غذاس اگه خوراکی بخوره غروب دیگه شام نمیخوره گفتم خودم خوراکی نمیدم که شام بدم بخوره من امیشه سر غذا خوردن دخترم انقدر حرص میخورم بعد شوارمو صدا کردم گفتم بیا ببین بابات میگه به نفس غذا نمیدم گشنه نگهش میدارم شوهر اکمد گفت این چه حرفیه میزنی مگه میشه ادم به بچه خودش غذا نده از این حرفا منم گریم گرفت گریه کردم کلی شوهزم گفت ولش کن اهمیت نده من میدونم تو چقدر رو بچه حساسی ولی من دلم بدجوری از دستش شکست واقعا نمیدونم چطور به خودش اجازه میده همچین چیزی بگه مگه میشه ی مادر بچشو گشنه نگه داره اخه شب هم داشتیم از هیت میومدیم مادر شوهرم صدای دخترمو که شنید درو باز کرد ی کلوچه دستش بود به دخترم گفت بیا بهت قاقا بدم گشنه نمونی منم اصلا اهمیت ندادم رفتم تو خونه شما بگید من چی بگم به اینا