۷ پاسخ

بزار گریه کنه نیم ساعت گریه کنه ببینه فایده نداره خودش دیگه گریه نمیکنه با گربه اصلا جواب نه رو به بله تبدیل نکن

اخرش دوساعت گریه کنه باهاش بازی کن غروب هم ببرش پارک

گریه کنه چی میشه ببرش حمام کن اومد بیرون یه اسباب بازی جدید بدع بهش بازی کنین نیم ساعت اینا خمیر بازی بگیر یا مداد رنگی یا حباب ساز یا باهم توخونه کیک درست کنین یا ببین چیا دوستدارع

من خونمون بامامان خیلی فاصله داره کلا تو استان دیگست
۲ هفته رفتم خونش بعد ک خواستیم بیایم خونمون مامانم باهامون اومد .الان یک هفته ای هست ک مامانم هم خونه ماست .دخترم بی نهایت بهش وابسته شده .بخدا می‌دونم وقتی بره دخترم دیوونم می‌کنه

همین شروع میکنه به گریه یهو سرش و گرم کن
بگو بیا با هم این بازی رو کنیم

بیا این خوراکی رو بخور

از الان با ساز اون برقصی بزرگ شد میخوای چیکار کنی؟ بزار انقدر گریه کنه بفهمه مهمونی تموم شد .فقط یبار گریشو آروم کنی با شیرینی یا برگردی بری پیش مادرت .تربیت بچتو نابود کردی

الان از دست ما چه کمکی بر میاد

سوال های مرتبط

مامان گیلاس 🍒🍒🍒 مامان گیلاس 🍒🍒🍒 ۲ سالگی
مامان آقا نویان مامان آقا نویان ۲ سالگی
سلام مامانای گل. خدا قوت. می دونم نق زدن اذیتتون می کنه ها، ولی واقعا کلافه شدم. پسرم تا خرداد ماه خیلی بهتر بود. حداقل نیم ساعت چهل دقیقه خودش بازی می کرد. از بعد سی ماهگی جونمو به لبم رسونده. روزی سه ساعت چهارساعتم باهاش بازی کنم، باز ولم نمی کنه بره ده دقیقه خودش بازی کنه. یه سره ازم اویزونه. با گریه بیدار می شه. با گریه غذا می خوره. تا از اسفند که شیرشو قطع کرده بودم تازه یه مقدار میل به غذا پیدا کرده بود. از اردیبهشت دیگه نمی ذاشت من بهش غذا بدم. انقد تمیز خودش می خورد کیف می کردم. الان دست به قاشق نمی زنه یک ماه و نیمه. تا سفره بیاد گریه آقا واسه نخوردن شروع می شه. خونه مامانم اینا میام بدتر می کنه. انقد بهشون بداخلاقی می کنه لگد می زنه دلم براشون می سوزه. انقد بهش محبت می کنن. نزدیکش نمی شن که غریبی نکنه. در صورتی که وقتی با اونا بود قبلا، اسم منو نمی آورد. با مامانم بازی می کرد. با بابام بازی می کرد. الان یا به من چسبیده یا در طی روز داره برا باباش گریه می کنه. باباشم که دیر وقت میاد. کلافه م. حتی وقتی دلم گرفته نمی تونم دو دقیقه بشینم گریه کنم. حتی دستشویی. انقد دستشویی نرفتم تنبلی مثانه شدید گرفتم ببخشید اصلا ادرارمو حس نمی کنم. نمی دونم چرا بزرگتر شد بدتر شد. انقدم پرخاشگر شده. اصلا هل دادن بلد نبود. لگد زدن بلد نبود‌ الان تو پارک هل می ده. کسی بخواد زودتر سوار سرسره شه لگد می زنه. پریروز که دستشو گرفتم گفتم چون اینکارو کردی باید بریم خونه. و رفتم از پارک. کتاب دست برا زدن نیست می خونم. داستان می گم که اینکارا خوب نیست. اصلا یه چالش عجیبی شده که تمومی نداره😭😭😭😭😭