من مامان اولیم
این روزا خیلی گیج و ویجم
تا چند هفته پیش گریه میکردم الان انگار شوک شدم و چند روزه هم خوشحالم هم نگرانم هم نمی‌دونم چمه
خیلی برام همه چی گیج کننده شده
نگران سلامتی بچمم
حتی نگران چهرش
میدونم بعدا ب این روزا میخندم
ولی چ پیشنهادی دارید ب ی مامان اولی؟
بارداری
زایمان

عزیزم فقط حواست باشه تحت تاثیر هورمون هستی!اشکالی نداره گریه کن یا دلت بگیره ولی فراموش نکن هورمون داره کنترلت میکنه و به زودی از بین میره

منم همینطوری بودم الان یکم بهتر شدم 😏ولی هنوز یهو یاد قبل زایمانم مییافتم ( زندگی دونفره ایمون )گریه ام میگیره چون بعضی اوقات دلم میخواد وقت زیادی داشته باشم که با همسرم بگذرونم البته اینم بگم با هر یه نگاه و لبخند بچم دلم میلرزه و میگم ببین وضعیت الانم خیلی خوبه چون کسیو دارم که بهش محبت میکنم بهم لبخند میزنه وبهم عشق میده امید میده و .....نگران نباش میگذره بچه هم بزرگ میشه دلمون برای بچه گیش تنگ میشه 🥲😅

منم مامان اولیم ب قول داداشم اگه بچه سیاه سوخته زشت هم باشه ما عاشقشیم زیاد ب این چیزا فک نکنین

منم مامان اولیم کلا گیجم نمیدونم باید چیکار کنم
اصلا مادر خوبی میشم براش یا نه
اگه ازم راضی نباشه چی🥲
اگه خوب نتونم بهش برسم
اگه دنیا اومد زبونم لال مشکلی نداشت
یا وزنش کم بود همه ی اینا داره دیونم میکنه

توکلت فقط به خدا باشه مسئولیت مادری خیلی سخت و بزرگه و تا آخر عمر این دل نگرانی ها برای بچه ها از طرف مادر طبیعی هستش فقط امور معنوی میتونه قلب یک مادر رو نسبت به فرزندش آروم کنه

وای منم انگار حالم یه جوره عجیبیه.هم گریه میکنم هم انگار از ته دل خوشحالم نگران اینم نکنه بچه ام زشت باشه نکنه لاغر باشه نکنه سر زایمان چیزیم بشه بچه ام و کی بزرگ میکنه اون موقع.نگران همچیم همچی

منم مث شما
هم استرس زایمان دارم
هم هنوز اتاقشو نچیدم
هم ذوقشو دارم
هم نگران جنگ . اینده دخترمم
اصن شبا غوغا میشه تو سرم😔
اصلا نمیدونم چی در انتظارمه

هیچی پیشنهادم اینه به جای فکر وخیال فقط بخواب و استراحت کن که بعدا حسرت این روزهات را میکشی😃

منم اولیم هیچ امیدی ندارم هیچی....