یادش بخیر اینجا اولین شبیه که فهمیدم تو دلی دارم🥰شما چه جوری فهمیدین باردارین؟

جوجه کوچولومون کادو شب تولد همسرم اومد باباشو سوپرایز کرد🤭🐣❤️

من ماه قبلش 10روز پریود نشدم ازمایش و بی بی چک منفی بودن فرداش پری شدم
فکر کردم اینم مثل ماه قبله خیلی درگیرش نبودم 10الی11روز گذشته بود شوهرم گفت بزار بی بی چک بخرم اون میدونست 😐😐😐چون همش میگفت میدونم این ماه بارداری من میگفت نه
شب بود رفتم بخیال اینکح منفیه دیدم مثبت شد انقدر گریع کردم
شوهرم انگار میدونست گوشی گذاشته بود من ک وارد شم عکس العمل ام فیلم بگیره منم انقدر گریه کردم 😂😂😂😂😂
حالا خداروشکر بابت هدیه قشنگی ک خدا داد 😍❤

ماه عسل رفته بودیم مشهد یک هفته ای موندم پریودیمم عقب افتاده بود رفتیم بیبی چک گرفتیم مثبت شد🙈

من ماه رمضون بود دهمین روزه بودم افطاری خونه مامانم بودم تست خریدم رفتم خونه مامانم اینا داشتن اذان میگفتن رفتن سرویس وضو بگیرم تست هم زدم مثبت بود بهترین افطاری دنیا خخخ خوردم فرداش هم رفتم از مثبت بود دیگه

ما رفتیم خرید لباس واسه عروسی برادر شوهرم قم اونجا بیبی چک خریدم همینجوری فکر کن از شهر خودمون نخریدم از کنار داروخانه رد میشدم گفتم بزار بگیرم🤣🤣🤣🤣بعد فرداش تولدم بود بی بی چک زدم مثبت شد بعد اون باز فرداش عروسی بود صبح رفتم آزمایش دادم بعد تو آرایشگاه زنگ زدم گفتن جوابش مثبت 😂😍😍😍😍😍

منم بعد یک سال چهار ماه روز تولد آقا امام زمان فهمیدم باردارم و منی که خوشحال ترین بودم چون عیدیمو از آقا گرفتم

من تولد دعوت بودم اونجا همه هی میگفتن پاشو برقص یکم که میرقصیدم انگار یه نیرویی داشت منو به سمت زمین میکشید بدنم کم میاورد نمیتونستم سر پا باشم مینشستم هی همه میگفتن لوس پاشو میگفتم به خدا من نمیتونم نمی‌دونم چرا خیلی خسته ام خلاصه که خیلی وقتم بود عقب انداخته بودم هیچی دیگه از تولد که رفتم خونه گفتم بزار بی بی چک بزنم شاید حامله ام وگرنه این همه خستگی نمیشه که زدم و مثبت بود شوهرم ازخوشحالی تو خونه میدوئید

من باشگاه میرفتم.....داداشم ۵ سالشه... ویروس دست و پا دهن گرفته بود... بهونه منو میکرد رفتم پیشش موندم یه هفته باشگاه نرفتم..تو اون یه هفته همش چایی می‌خوردم😂منی که چایی خور نبودم...یا یبوست شده بوده بودم..
رفتم خونه تا رسیدم خونه اوق زدم... گفتم من ک همیشه اوق میزنم.جدی نگرفتم...فرداش رفتم سرویس گفتم بزار یه بی بی چک دارم بزنم..چون یه سال نیم بود جلوگیری نداشتم.
خلاصه زدم و گذاشتم تو آشپزخونه..رفتم صبحانه بخورم..یه لقمه خوردم برگشتم ک بندازم سطل زباله دیدم دو خط افتاد😂منو میگی لقمه پرید تو گلوم...نفسم گرفت 😂رفتم آزمایشگاه و شبش همسرمو سوپرایز کردم.با جوراب بچه و عروسک های ک تو دوران دوستی خریده بودیم.🥹

من سه چهار روز پریودم عقب افتاده بود فهمیدم
خیلی زود متوجه شدم
چند شب قبل از زدن بیبی چک خواب دیدم یه ظرف بزرگ خرما جلومه دارم میخورم
چون خوابام همیشه از بچگی معنی داشت
اولش فکر کردم این خواب یعنی اتفاق شوم ولی هرچی تو نت زدم چیزای خوب نوشته بود یکیش هم بارداری پسر بود
همینم شد

من یه هفته بعد از فوت بابام فهمیدم...

من روز خاصی نبود ولی نزدیک عید بود ۲۰اسفند۷غروب زدم ناباورانه دیدم مثبت شد رفتم به شوهرم نشون دادم ولی وقتی رفتیم سونوجنسیت چون دخترداشتیم تاگفت پسره همسرم گریه کرد ازاونجام به همه زنگ میزد دادمیزد پسره پسره تو۱۰سال زندگیم اولین باراشکش دیدم

من برای تولد پدرم فهمیدم حاملم برای من خیلی غیر منتظره بود اصلا تو شک بودم
تویه شرایط نابسامانی بودیم خدا بهمون کمک کرد و شرایطمون جور شد تا من تونستم خودمو جمع و جور کنم

من بهمن ماه جلوی تلوزیون نشسته بودم که یه کلیپی از امام رضا پخش شد یه دفعه زدم زیر گریه و دلم شکست گفتم یا امام رضا بعد از ده سال من امسال بازم بدون بچه بشینم سر سفره هفت سین بعد از دو روز دیگه خیلی حالم بده بود همش حالت تهوع داشتم رفتم تست خریدم دیدم مثبت شد بازم رفتم خریدم تا صبح من 9بار تست زدم ،امام رضا عیدی منو بهم داد

من تولدم بود فهمیدم باردارم🥺❤️

هر روز بیبی چک میزدم یه هفته مونده به موعد

شب یلدا میخواستیم بریم مهمونی منم عقب انداخته بودم ۴ روز بی بی زدم مثبت شد واقعا نمیدوستم خوشحال باشم یا ناراحت😁

بعد دوماه پریود نشدن، تو بدو بدو تدارک یه مهمونی 30 نفره بودم،که شک کردم. رقتم بیبی چک خریدم،ولی نزدم،گفتم بزار مهمونیم تموم شه بعد بزنم.هرچی شدنیه،شده دیگه
دو روز بعدش که جمع و جور کردم یعدش زدم که درجا مثبت شد.

من توروز مادرفهمیدم که تودلی دارم

منم تولد بچه خواهرشوهرم بود ازبوی کوبیده حالم بد شدتاخونه عق زدم بعد شوهرم گف برم بیبی چک بگیرم گفتم نمیخواد خلاصه گوش نکرد رفت گرفت زورمیکرد ک برم بزنم اخرم نزدم گفتم شبه میخوره توذوقم تاصب خوابم نمیبره خلاصه ازاون اصرارازمن انکارصب پاشدم واسش چایی گذاشتم ک بره سرکاررفتم دشویی بیبی زدم دیدم دوتاخط پررنگ افتاد باجیغ وداد بهش خبردادم ده دیقه توشوک بود😂

من ivf کرده بودم و فهمیده بودم پوچه و سقط کردم و گفتم دیگه بچه نمیخوام سه ماه بعدش سرگیجه خیلی بدی داشتم رفتم دکتر گفت برو بی بی چک بزن بیا منم قاطع گفتم حامله نیستم ولی قبول نکرد منم اومدم خونه بی بی چک زدم و در کمال ناباوری دو خط شد و دنیا شد مال من🥰

چه خوشگل فهمیدی من صبحی که شک داشتم باردارم خیلی ام حالم بد بود سرگیجه داشتم و اینا قبل رفتن به ازمایشگاه یه عکس از خودم گرفتم گفتم اگه باردار بودم این عکسو نگه میدارم خلاصه یه ریختی بودم که ببینی خندت میگیره😭😂😂😂

داشتیم میرفتیم مشهد تو راه منتظر پری بودم نشدم🥹امام رضا جلو جلو ارزومو براورده کرده بود

من تو ۴ امین سالگرد ازدواجم فهمیدم

وای من رفته بودم عروسی . شبش با دوستم جمع شده بودیم خونه آجیم بعدازعروسی اومدم خونشون بچه ها گفتن بریم بی بی چک بخریم رفتیم خریدیم زدیم ولی نشون نداد انگار خراب بود دباره یکی صبح ناشتا زدیم که مثبت بود باورم نمیشد یعنی خیلی حس خوبی بود💓🫠

روز مادر فهمیدم🥲

دماغتو عمل کردی راه تنفسیت موقع بارداری بسته نشده ؟
من همش از دهان نفس میکشم

والا وقتی نتونستم ماهی بخورم دیگه فهمیدم خبریه
به شوهرم گفتم بی بی چک بگیره اومد خونه داد دستم رفتم دسشویی اومدم بیرون شوهرم رفت بالاسر بی بی چکه وایساد منم رفتم پای تلویزیون
انقدر بالاسر بی بی چکه وایساد تا هاله انداخت بعد گفت خانوم بپوش بریم ازمایشگاه
بعد یه ساعت که جوابو فرستادن برامون شوهرم زد زیر گریه منم با گریه اون گریه م گرفت😂

من سالگرد عقدمون بود

من تولدم بود فهمیدم

دماغتو عمل کردی؟ ورم نکرده تا الان