خانما من وقتی میرم خونه بابامینا خیلی برام سخته چون بچه خواهرم یک سال از پسرم بزرگ تر و همش چیز سمت پسرم پرت میکنه و با هم ک هستن خیلی بده من ی دقیقه نمیتونم بشینم بنده خدا پدرم مریض از سرو صدا اذیت میشه
میخام به نادرم بگم دیگ فعلا نرم خونشون ی مدت یا اینکه وقتی خواهرم اونحاس نرم امشبم ک اوتجا بودم گفتم شاید دیگ نمیام
به نظرتون کارم درسته یا نه

منو خواهرم این کار و میکنیم بچه هامون ۴ماه اختلاف سنی دارن و دشمن همدیگه هستن ینی روان برامون نمیمونه
اینکه دیگه ناراحتی نداره حتی رفتنی زنگ میزنم اطلاع میدم ب خواهرم که نیاد اونم همینطور و اصلا ناراحت نیستیم

با هم نرین یه مدت دیگه
تا اوکی بشن

اصلا با هم نرید یا اگر مهمانی خاصی بود که مجبور شدید با هم برید بچه تو به هیچ عنوان زمین نزار بغل کسی هم نده چون ممکنه بلایی سرش بیاره. تا کم کم بزرگ بشن و عاقل

آره عزیزم کارت درسته
منم خاله هام همینجوری بچه هاشون اذیت میکنن باهم هماهنگ کردن که همزمان خونه آقاجونم نباشن

با هم نرید با اینکه سخته دختر خواهرشوهرم هم یه سال ا دختر من بزرگتره و میزنتش. منم وقتی باشه نمیرم خونمونم به ندرت میزارم بیاد

اره خب تصمیم درستی هم هست
من این موضوع رو با پسر جاریم داریم
اون یک و سال و خورده ای بزرگتره و به طبع شیطون تره
همشم با هم درگیر میشن دیگه کمتر میرم وقتی اونا اونجان
چون همش باید بگیرمش که دعواشون نشه

آره منم میفهمم چی میگی پسر منم اذیت میشه با دختر خواهرشوهرم چند بار خدا ب بچم رحم کرده خیلی برام سخته وقتی همزمان اونا هم میان خونه پدر شوهرم

باهم نرید

سعی کن روزایی بری که اونا اونجا نیستن