۴ پاسخ

عریزم سعی کن. فعلا با قوانین پسرت جلو بری نازشو بکش جایی میرین همون اپل بکو از دور سلام کنید پسرم دوست نداره دست و بوس بده یک لبخند با چاشنی چشمک هم ب پسرت بزن
بذار ببینه هواشو داری
همه توجهت ب اونه
من تا زمانی ک دومی بدنیا نیومده بود پسرم گلی از گلهای بهشت بود چون همه جوره حواسم بهش بود
دومی ک‌اومد شرایطم سخت شد بکم کم توجه سدم کلا پسرم عوض شده
انقدر لج میکنه
انقدر گریه میکنه
انقدر لاغر شده

دختر منم همینجوریه. تازگی ها یکم داره بهتر میشه. البته مورد های دیگه اضافه میشه

باید بیشتر ارتباط با بچه ها بگیره
پسر من قهر و گریه نمی کرد ولی خیلی وابسته بود به من و همسرم
دو سال و نیمش بود مهد بردم و واقعا عالی بود
میتونی کلاس های مادر و کودک ببری تا بیشتر ارتباط بگیره با اطرافیان

دختر منم بود. ولی، رفتم بیرون. بردمش پارک. باهاش حرف بزن. خیلی زیاد.

سوال های مرتبط

مامان 🫶HAKAN🫶 مامان 🫶HAKAN🫶 ۵ سالگی
سلام مامانا، یه مشکلی که چن وقته با پسرم دارم اینه که خیلی میترسه گم بشه مثلا تو آپارتمانمون حاضر نیست تنهایی تا حیاط بره، آپارتمانمونم کلا چهارطبقه و چهار واحده ما طبقه دومیم من بهش میگم دو طبقه رو برو پایین من از بالای پله ها نگات میکنم بازم میترسه بره، بهش میگم آخه از چی میترسی تو که بلدی ما طبقه دومیم میگه میترسم یکی درو باز کنه منو بدزده، پارک بریم من همیشه نزدیک تاب و سرسره ها زیرانداز پهن میکنم و چشمم بهش هست ولی تا من نرم کنار تاب و سرسره بایستم نمیره بازی کنه مگه اینکه پسرخالش باهاش باشه، کلا تا دو ثانیه منو نبینه یهو هول میکنه و گریه میفته، البته با مهد مشکلی نداشت و اونقدر وابسته نیست ولی همیشه از گم شدن میترسه، هرچقدرم باهاش صحبت میکنم که ما حواسمون به تو هست و ما که تورو نمیذاریم بریم بازم فایده نداره، توی مهدم اگه جایی میبردنشون میگفت مامان ترسیدم خانوممونو گم کنم، از لحاظ سر و زبون و اعتماد به نفس تو صحبت کردن خوبه و اصلا خجالتی نیست و کوچیکترم که بود اینطوری نبود ولی الان چن وقته اینطوری شده و بیرون میریم حاضر نیست دو قدم از من فاصله بگیره، نمیدونم چیکار کنم که انقد نترسه، البته من خودم موافق این نیستم که بچه تنها جایی بره با این اوضاع جامعه ولی دیگه انقد که پسر من میترسه ام خوب نیست