تو بارداریم نردیکی نداشتیمم چون دوقلو باردار بودمم ولی کارهای دیگه انجام میدادیمم پیش هم میخوابیدمم
حالا بچها ۳ ماهشونه من و بچها تو اتاق بچها میخوابیم و شوهرم تو اون اتاق
نمیادم پیشمون وقتی هم گفتمش بحثمون شد
ولی هرچی بخاییم میگیره و عاشق بچهاست
میگه چون بچها گریه میکنن منمم صبح ساعت۵ونیم باید برم سرکار ولی روزا خونه هست
شوهرشماهم سرد شد بعد زایمانت
اهل خیانتم نیست
تو بارداری هم هر روز میگفت کی بچها بیان دنیا نزدیکی کنیم حالا بعد زایمان هیچ

عه خدارشکر من تنها نیستم شوهر همه انگار اینطوریه 🤣🤣🤣

همه همینن بعد زایمان مخصوصا که بچه دو قلو هم باشه

شوهر منم همینه

همسرمنم همین بود ولی جامون جدا نمیشد اون روشو میکرد اونسمت تا سه ماهگی پسرم همین مشکلو داشتیم ولی دیگ بیخیال شدم اون خودش اومدسمتم

ماهم همین بودیم تا دوماه تازه یکم خودش خوب شده موهامو رنگ کرده هی میاد دور و برم زمان بده فقط هی بهش نگو
که بدتر میشه

من یمدت گیر داده بودم بدتر شد
رهاش کردم این موضوع اونقدر خوب شد کم کم

ماهم تقریبا همین جوری هستیم
فقط اینو بگم زیاد فکرتو درگیرش نکن
چون بدتر میشه
بسپار به زمان حل میشه

اره خودت باید بری سمتش.
یعنی برو پیشش بخواب با بچه ها
یا یه چیو بهانه کن بگو بیاد پیشت
یا بگو یکی بچرو نگه داره به خودت برس ارایش کن و تیپ بزن و بگو من نمیخوام اذیت شی و منم بهت نیاز دارم ووو با سیاست بکشش سمت خودت چاره چیه

عزیزم کاملا طبیعیه

خوب بچه هارو بخوابون خودت برو پیشش خودت درخواست رابطه کن کمی عشوه برو کارتونو انجام دادین بیا پیش بچه ها

شوهر منم همین کوه بود

تا چند 4،5 ماهگی همینه به مرور درست میشه