مامانا سلام خوبین
من یه مشکلی دارم🥺
من قبل بارداریم خیلی بچه میخواستم الانم خیللللی دلم میخواد زودتر بگذره این دوران بارداری و بچم دنیا بیاد چون دلم میخواد زودتر بچمو بغل بگیرم
ولی نمیدونم چرا الان که توشیکممه حسی ندارم بهش🥺🥺
همه گفتن تکون بخوره بهش حس پیدا میکنی
الان یکی دوروزه داره تکوناشو خیلی ریز حالیم میشه ولی هنوزم مثل قبل حسم زیاد نیس🥺🥺
اگه کسی مثله منه بگه
ببببخشید که طولانی شد

خواهر من این مدلی بود اصلا جای نگرانی ندارد بعضی مادرا اینطوری میشن

عزیزم ربطی ندارد بعضی از مادرا تا پایان بارداری هیچ‌حسی به تو دلشون ندارن ولی همینکه بچه رو بغل میکنن یا بهش شیر میدن یهو یه حس خاصی درشون شکل میگیره من اینو دیدم که میگم خیالت راحت باشه مسئله ای نیست گلم

عزيزم 🥲 طبيعيه منم بچه اولم تا به دنيا اومد درك نكردم اون حسو 😅

منم همینطورم عذاب وجدان داره خفم میکنه بچه اولمه

نه من بهش حس دارم باهاش حرف میزنم البته واسه من خیلی کوچیکه ولی حسم نسبت بهش قویه

نگو اینجوری🥺
منم مثل تو اول بارداری هیچ حسی نداشتم از وقتی رفتم سونو انتی گفت احتمال ابتلا ب سندروم داره دارم جون میدم جگرم خون شده از اون روز همش باهاش حرف میزنم قربون صدقش میرم خرید میکنم براش هی التماس خدا میکنم ک اشتباه باشه بچم سالم باشه بغلش کنم🥺🥺

من روزی که رفتم انومالی از اول سونو تا آخرشو دیدم دکتر چیکار میکرد باورت نمیشه انگار تازه فهمیدم مادر بودن یعنی چی عاشقش شدم وقتی دست و پاهاشو تکون میداد انگار تا اون روز هنوز باورم نشده بود الان که یه کوچولو حسش میکنم که بماند

منکه کلا بچه نمیخواستم، ۵ هفته و ۳ روز رفتم پیش دکتر زنان بخاطر معده درد شدید و البته بیبی چک هم مثبت شده بود ، گفتم حالا تا قلبش تشکیل شه هرچی دکتر گفت نخور من میخورم ک سقط شه
بعد همونجا دکتره گفت برو دراز بکش ببینم ساک بارداری تشکیل شده یانه
خدا شاهده تو ۵ هفته و ۳ روز قلبش تشکیل شده بود، دکتره گفت حتما تاریخ پریودت رو اشتباه دادی گفتم نه دقیقه
دیگه گفتم قسمت بوده و قلب داره دلم نیومد، و حالا هم واقعا دوسش دارم
مخصوصا از وقتی حرکتاش زیاد شده
ببخشید طولانی شد

منم عاشق بچم، بعد از دوسال، الان باردارم، ولی خب حسی ندارم اون حس مادری ک میگن نمیدونم چیه ،ولی خیلی زوقشو میکنم و خوشحالم، و دوس دارم زود به دنیا بیاد

منم همینجوری ام ....ولی تکون میخوره ذوق میکنم..ی بخشی بخاطر. افسردگی پنهان و هورمونها بارداری بلاخره مغز کوچک میشه احساسات و افکار رنگارنگ میاد سراغ آدم .خودتو سرزنش نکن ...خدا خودش خوب میدونه این بجه ها جون ماهستند...اگه ی نصفه روز تکون نخورن میخاییم خودمون را بکشیم
ب دنیا ک بیاد همه زندگیت میشه ...برو چند دست لباس و عروسک براش بگیر ...يکم از این کارها بکنی بیشتر انگیزه میگیری

من تا بدنیا نیومد حسی نداشتم واقعا ولی بارداری دوم ذوقم بیشتره ولی نه مثل خیلی از مامانای دیگه

منم حسی ندارم با اینکه ای وی افیم و بعد چند سال بچه دار شدم

اینکه هنوز حسش نمیکنی یا حس بهش نداری متفاوته اگه حسش نمیکنی طبیعیه حرکاتش که زیاد بشه حسش میکنی و باورت میشه یه کوچولو از وجود خودت داره متولد میشه ولی اینکه بهش حس نداشته باشی و نمیتونم درک کنم

بزار تکوناش بیشار شه محکم تر اونوخت میمیری براش

عزیزم با گذر زمان و نزدیک شدن به زایمانت هر روز حست بیشتر میشه
تکوناش حرکاتش بیشتر میشه
منم مث تو بودم تقریبا
انقباض گرفتم و بچه تکون نمیخورد مردمو زنده شدم از استرس اونموقع فهمیدم که جونم به جونش بستس..🥺

فکرکنم بارداری اول اینجوریه....منم داشتم امروز ب مامانم میگفتم اصلا هیچ احساسی ندارم🥲

اوایل منم همینجور بودم الان لگد میزنه اخ جونم براش میزه یه روز لگد نزنه قلبم از استرس وایمیسه