وقتی ازدواج کردم شنیدم پسرداییم واسه عقدم نیومده یکسال کلاندیدمش بعدشم رفت سربازی دوسالم سربازی بودندیدمش بعد۳ سال دیدمش ولی هرجامیرفتم که اونم بود پامیشدمیرفت که منونبینه.من وشوهرمم ۵ سال باقهرودعوا سپری شد تااینکه من تصمیم گرفتم ازش جداشم یکسال ازهم جدازندگی کردیم دادگاه میرفتم حکم طلاقم صادرشد شوهرم لحظه اخراومدگولموزدبا التماس وگریه وزاری دلم سوخت برگشتم باهاش زندگی کردم بعدچندماهم حامله شدم
اوایل بارداریم خوب بودیم باهم اواسطش شروع شدبازهرروزدعوا کردن تا سه ماه پیش که ازخونه بیرونش کردم تصمیم گرفتم این باردیگه هرجورشده ازش جدابشم وهیچوقت نبخشمش.
دیروزدیدمش پسرداییمو هیچوقت حسی که بهش داشتم ازبین نرفت هنوزم وقتی میبینمش قلبم تندمیزنه اومدپیشم باهام سلام احوال کردبادخترم حرف زد دلم گرفت که چرا نه اونو دارم نه شوهرمو کاش دهنموبازمیکردم وقتی ازم خواستگاری کرد پیش مامانم میگفتم منم دوسش دارم😔

۱۳ پاسخ

قربونت بشم😞

بمیرم🫂🫂🫂🫂

کاش ادم اشتباه نکنه عشق اولشو ول کنه بره با کسی که ظاهرا فکر میکنه خوبه
حتی اگه نتیجه ازدواج با عشق بد باشه ادم میگه خودم کردم دوسش داشتم
منم همین کارو کردم با خودم
بعد هشت سال یه شبه ولش کردمو ازدواج کردم...

منو یکی میخواست
که
بعد نامزدیم گریه کرد به مامانم گفت امیدوارم تو جهنم بسوزی دل من هنوز گیره
یه بارم بهم گفت اگه بفهمم بهت گفته بالای چشمت ابروعه از گل نازک تر بهت گفته دنیا رو براش تیره و تار میکنم

البته من عاشق نبودم ولی وایب خیلی خوبی داشت نکبت اگه این حرفها رو قبل نامزدی میزد شاید اون به خواستش می‌رسید

یه بارم چند سال پیش دیدمش گفت من این اسمو میخواستم برای پسرم بذارم گفتم خب تو هم بذار

غم انگیزه

الان جدا شدی

شوهرت چه اخلاقایی داره مگه که نمیتونی ببخشیش؟؟

منم اون فک کنم حس داشت مثلا سعی میکرد بیاد سمتم حتی الآنم میبینم نگاه کردنش فرق می‌کنه ولی منه خر انگار دشمننننم بود سلامشم نمی‌کردم می‌گفتم نگه دختر سبکیه فلانه خریت خواهر خریت

دقیقاً منم از بچگی پسر داییمو میخواستم و لحظه شماری میکردم برم روستا ببینمش ولی اون این حسو نداشت بهم چون من اصلا بهش نگفتم که دوسش دارم واصلا نگاشم نمی‌کردم می‌گفتم نفهمه 🙂 آخر سرم سنتی ازدواج کردم اونم زن گرفت

عزیزم
پسر دایت ازدواج کرده یاهنو مجرده

زندگی با همچین ادمی پیرت میکنه دختر

یه دونه بچه داری

هنوز مجرده؟ چرا جواب رد دادید بهش؟

سوال های مرتبط

مامان 🤍نفس✨ مامان 🤍نفس✨ ۱ سالگی
🔞❌‼️⁉️🔞🔞🔞‼️⁉️‼️‼️‼️🔞🔞








این استیکر هارا گذاشتم که بیای به جشن بای بای می می نفس😂🥹💕


امشب سومین شبیه که نفس را از شیر جدا کردم فکر نمیکردم انقدر راحت باهاش کنار بیاد خیلی خوب بود امدم خونه ی مامانم موندم و این تصمیم سخت را گرفتم و خدارااااشکررر موفقیت امیز بود


البته من تقریبا ۲۰روز بود داشتم به روش تدریجی از شیر جداش میکزدم اول شیر روز را کامل قطع کردم وبعدش شیر شبو‌کم کردم

دیگه این چند روزم سینمو با ماژیک رنگ کردم ترسید ازش دیگه نخورد البته هعی بهونه میگیرع که میخام منم لباسمو که بالا میزنم میبینه رنگیه میکشه عقب
الانم چون خونه ی مامانم اینام با خواهر و برادرم سرش گرمه و حسابی خوش‌میگذرونه نمیدونم خونمون هم برم همینه یا اذیت میکنه!!!!!






خلاصه اونایی که تصمیم دارن از شیر مادر بچشو جدا کنن اصلا نترسن خیلی راحتتراز اونیه که فکرشو بکنید الانم بهتر موقعیت هستش اقدام کنید






خالا تبریک بگید مه خیلی خوشحالم 🥹💕🧡😍💋