۳ پاسخ

منم دخترم رو ۲سال و ۳ ماهگی گرفتم و فوق العاده به سینه وابسته بود.تدریجی توی یک ماه اول وعده های اضافی رو حذف کردم و توی طول این مدت میگفتم مامان جی حی اخ شده،تلخ شده،فقط ظهرا و شبا طعمش خوبه بعد از چند هفته دیگه محبور شدم از صبر زرد خیلی خیلی کم استفاده کنم.ظهر بش گفتم مامان اخ شده نمیشه خورد اصرار کرد بهش دادم خودش دید تلخ شده، دیگه با اینکه دلش میخواست ولی دهنش نزاشت حتی شب.ولی به جاش سینه رو توی دستش میگیره باهاش بازی میکنه تا خوابش بره.فقط دوتا نکته داره،یکی برای اینکه داره تلخ میشه مدام باید بهش بگی تا آمادگی ذهنی داشته باشه،یکی هم اینکه من بردمش خونه مامانم به دخترعمواینام که خیلی دوستشون داره هم گفتم بیاند.کلا دورش شلوغ بود و حواسش پرت میشد

براش آب خوری بگیر توی اون آب میوه و شیر بده

دختر منم فقط شبا من خودم شیر میریزم براش شیشه میخوره در روز نه ..ولی اگع شب قشنگ غذا بخوره سیر باشه دیگه نمیخواد راحت میخوابه ..ولی اگه میخوای کلا شیشه رو بگیری سر شیشه شو شور کن یه چیزی بزن بدش بیاد

سوال های مرتبط