شماهم نسبت ب مادر شوهر خواهر شوهر حساس شدین؟من از اینکه هی نظر میدن فلان کارو بکن فلان کارو نکن خیلی بدم میاد یک شنبه نوبت سزارینمه هی مادر شوهرم میگه فلانی رفته طبیعی زایمان کرده ما شانس نداریم ک‌تو سزارین میشی یا نمی‌دونم میگه شیر خودتو بده بچه شیر خشکی نشه نمی‌دونم جلو‌کولر نزاریا خیلی رو‌مخم میرن

بازمال تومیادپیشت میمونه مادرشوهرمن میگه نمیام توبیا بعدزایمان😐😑اونم چی من بیام شمالم مادرشوهرم بیادخونه مامانم ب خودش زحمت نده که منوببره خونش منم تصمیم گرفتم بعدزایمانمم همینجاتهران خونم بمونم مامانم یه ۱۰روزی میاد پیشم

بی خیال اگ اذیتت میکنن ازشون دوری کن واسه زایمان اول منم خیلی نظر میدادن واذیتم میکرد بچمو چقد دارو الکی ریختن تو حلقش الان برگردم عقب حرفاشونو ب ی ورمم نمیگیرم اوقات خودمو تلخ نمیکنم و کارخودمو میکنم. الان سلامتی خودت وبچت مهمه فقط ن نوع زایمان انشاءالله سلامت بغل بگیریش ولی شیر خودتو بدی راحت تری در کنارش میتونی شیر خشک بدی دختر بزرگم اینجوری بود شیر خشک تنها راحتی ک داره اینه میتونی بچتو بزاری پیش مامانت خواهر و... جایی کارداشتی بری ک البته بچه بزرگ بشع وبشناستت و وابستت بشه محاله وایسع بقیش دردسر اب گرم اب سرد شیر خشک اونم تو این شرایط ک رو کد ملی شیر میدن من این یکی رو میخوام صد درصد شیر خودمو بدم فقط به امید خدا مگه اینکه شیرم کم باشه

پول دادی برای سز اختیاری بشی؟
هر وقت میگه بگو طرف طبیعی زاییده شاهکار کرده من می‌خوام ۷ لایه شکمم پاره بشه اینکه سختتره😁
برای شیر گفت
بگو اگه داشته باشم حتما شیر خودمو میدم
جلو کولر هم بگو خودم می‌دونم بچه یک روزه رو جلوی کولر نمیزارن الحمدلله سواد دارم 😂
به نظرم شوخی شوخی جوابشون بده🙃

وای نگو گیر دادن که چرا این همه لباس برای بچه تو بیمارستان برداشتی و من کلا ۳دست لباس برداشتم هرچند که توجه نمیکنم ولی تکرار زیادشون رفته تو مخم واقعا

همه خواهر جان میگن ازاین حرفا شما یک گوشت درباشه یکی دروازه با خونسردی جواب بده من که احتمال سزارین داده بودن مادر شوهرم گفت توکه طبیعی باید بیاری گفتم دیگه آدمیزاده طبیعی نشد سزارین بعداین که میگن شیرخشک ندی بگو‌اگه شیرم نیادمجبورم چه کنم اصلا خودتو ناراحت وعصبی نکن

والا من اون موقع حرفاشون به پشمم هم نبود الان اصلا اعصابم نمی‌کشه دائم دارم خودخوری میکنم بخاطر رفتار هاشون رو مخمن بد جور

بله خیلی 🤦🏻‍♀️
هر دفعه بچه رو می‌بینی یه حرفی می‌زنه ،منم دوست دارم بزنمش
توقع داره جوری که ۴۰ سال پیش بچه بزرگ کرده منم همونجوری باشم

میگن افسردگی قبل و بعد زایمانه منکه نمیتونم نفص بکشم از دستشون

من اصلاااا حساس نبودم بعد زایمانم خیلیییی حساس شدم 🤦‍♀️

منکه سزارین شدم انق بدم اومده ازشون 🙁نمیدونم دلیلش چی می‌تونه باشه

من ک اصلا رو نمیدم حتی اجازه ندادم بیاد تا وقتی ک خودم خواستم چون اینجور آدما زیاد ک رو بدی سوار میشن من ک اصلا بهشون محل نمیدم شوهرمم پشتمه میگ خودم خانوادمو میشناسم

ببین مطمین باش تنها نیستی همه همینن فقط بهترین راه اینه ک بگی باشه و لی کار خودتو بکنی

وای که من چقد حرص میخوردم از تز دادنش😂 حالا برا بچه دوم شاید کمتر بشه

هی میان میگن فلانی زایمان کرداا
فلانی هم زایمان کرده هااا
انگار دست منه زایمان نمیکنم رو مخمه این موضوع

گی بخورن کم بدبختی کشیدیم ک حرفای اونا رو هم تحمل کنیم
من مادر خاهراش انقد خوبن اصلا کاری ندارن دخالتی ندارن ولی خودش بی‌شعوره من با خودش مشکل دارم🤣هرکی پیشم میگه مادر شوهرم فلانه شوهرم پر میکنه
میگم کاش شوهر منم ب حرف مادرش گوش میکرد چون بفکرن ولی خودش گوش نمیده

مادرشوهر من که سرش ت کونمه 🥴🥴مثل آدمم نمیگه با دعوا صحبت می‌کنه زندگیم نابود کرده

همشون همینن پسرم الرژی داشت هی میگفت تو داخل بارداری پسته موز خوردی بچه اینجوری شد
اخه چه ربطی داره
برای اینم میاد میگ نخوری هااا ک اینجوری نشه اینم
منم جلوش میخورم

واسه منم نظر زیاد میدادن یه گوش و کردگ در و یه گوش دروازه .میگفتم باشه ولی کار خودمو میکردم توام همین کارو کن خودتو ناراحت نکن این لحظه هاتو فقط برای بچت بذار که دیگه تکرار نمیشه

از راهنماییشون استفاده کن

خانواده شوهرهمیشه تومخن کی شده تومخ نباشن😂😂مادرشوهرمم دقیقاهمیناکه الان میگیو به من میگه

خواستم بگم تو که تو همه چی دخالت میکنی به دنیا هم اومد خودت کمک کن

اره بابا خیلی حرف میزنن، من زایمانم اخر تابستونه هی میگه شانس میفته تو مدرسه ها کسی نمیتونه کمکت کنه خواهراتم نمیتونن بیان کمکت، جای دلداری دادنشه

کار خودتو‌کن

نظرو‌میدن همه تو بی توجه باش

من ب خونشون تشنه ام