از پنجشنبه اومدیم مشهد با خانواده شوهرم ، از جمعه هرروز همشون ساعت ۳ تا ۸ میرن برادرشوهر سریازمو ببینن
منم میمونن خونه چون با بچه کوچیک سخته برم چند ساعت تو ماشین بشینم یا تو خیابون بمونم
دیروز ب روی شوهرم آوردم ک یروز ما چرا نمیریم بیرون خودشون برن خب میگه بابام حوصله رانندگی نداره بعد ناراحت شد🫤
اینم از مسافرت ما همه درحال استراحت من فقط موقعیت مکانیم عوض شده🙂

مرخصی نمیدن ، من موندم مادرشوهرم وقتی برادرشوهرم خونه بود انقد عزیز نبود ک الان شده
این چند روز تعطیل بود ، امروز ببینم چیکار میتونم بکنم
از طرفی بیحوصلم حسش نیست دیگه حرفی بزنم این وسط شوهرم میگه چرا افسرده ای بهم انرژی بده میگم با این خستگی چجوری انرژی بدم تو بده

خب با اسنپ برن
بگو مرض نداشتم با بچه بیام مسافرت پس تو خونه میموندم. اومدم ک خوش بگذرونیم خانوادگی (سه نفره)