از ظهر یهویی گفتن شب نزریه قرار بود فردا باشه .ایقد بی برنامه
منم شش تا مرغ بزرگ یخ زده خورد کردم دستام یخ زدن .قرار شد من مرغ درست کنم مادرشوهرم برنج درست کنه .دخترش هم اومد کمک .دیدم پدرش هی متلک میزنع یعنی مو میفته تو غذا ..منم رفتم یه دوش گرفتم لباس عوض کردم موهام بستم بالا تمیز گفتم حرفی در نیاد خاستم روسری بزنم دیدم نه دخترش نه زنش نزده باز هی نق زد فهمیدم منظورش اینه من دست نزنم .نیت کرده بودم کمک بدم الهی دلم شکوند دلش بشکنه همین امشب نشونم بده امام حسین .خیییلی ناراحت شدم بزور هم نمیتونم خودمو نگه دارم .بگو آخه پیر خرفت چندبار غذای من توش مو بوده که اینو میگی .الان دخترش داره درست می‌کنه ایقد اذیت شد منم راحت نشستم دست به هیچی نمی‌زنم به جعفرم هم گفتم مگه حمالم مرغارو خورد کردم آخر شبم بگن ظرفارو بشور .کثافطه خیر ندیده کاری می‌کنه زن و بچه خودشم خجالت زده میشن

۲۵ پاسخ

چه خاله زنکه، اصن بگو بتوچه پیری

ولش کن نگار از رو لجش بلند شو برو غذای امام حسین

از خجالت دارن بزور میگن بیا پای گاز منم سرم تو گوشی

عزیزم خداجواب آدمایی که دل میشککنوبده

وا بگو بتوچه آخه پیری 😑
بیا خونه خودت آخر ظرفا میندازن گردنت

پیرمردانقدرخاله زنک ندیده بودم

چه بیشعوره پدر شوهرت😶

چ خاله زنک و زشت
واقعا منم بدم اومد

بگو پیری گمشو بیرون

عییییی اینو بده من چرخش کنم

هیچ کاری کمکشون نکن هیچ کاری هرچی گفتن بگو آخه مو میوفته توش.پیرمرده بوگندو😒😒😒😒

همه جا یه نخاله هست اه

ان شالله هر نیتی داشتی حاجت روا شی عزیزم❤️

آخی عزیزم خیلی سخته درکت میکنم
بیفرهنگ دیگه
ادم بیفرهنگو هیچ کاری نمیشه کرد متاسفانه😔

ایشالله تو همین دنیا نشونش میده نگار هیچ وقت کارای ک باهات کرده رو یادت نره

خوب کردی دست نزدی ظرفاروهم نشور بگو شاید مو بیوفته تا ظرفام بیوفته گردن دختراش

از ظهر تو روبیکا پیامت دادم

چرا یه چی ب این پیرمرد نمیگی؟

اره بگو بیاممو میفته داخل غذا خودتون بپزید

اگه اینطوریه شامتو بخور دست به سیاه و سفید هم نزن شامت
که تموم شد بلندشو برو خونه خودت عزیزم

واقعابعضیااصلادرک وشعوردرستی ندارن فکرمی‌کنن بابچه طرفن

منم قبلا میرفتم پایین خوونه مادرشوهرم کمک بعد همش غرغر میکردن الان فقط برای خورون میرم

ولش کن برو ی گوشه بشین وقتی خودشون نمیخان دست به سیاه و سفید نزن
کامل میفهمم چی میگی

بهتر که دست نزدی
نگار نشوری ظرفارو🤦‍♀️

اخ اخ چه خاله زنکه این پیری
بیکاری بشین کیف کن

مقالات مرتبط

چگونه کودک را از پوشک بگیریم
چگونه کودک را از پوشک بگیریم ؟+ فرآیند سه روزه
آماده کردن فرزند اول برای فرزند دوم در طول بارداری
آماده کردن فرزند اول برای فرزند دوم در طول بارداری
توکسوپلاسموز در بارداری
توکسوپلاسموز در بارداری | درمان آن قبل از بارداری + عوارض
کتاب خواندن برای کودک از بارداری
کتاب خواندن برای کودک از بارداری

سوال های مرتبط

مامان میثم مامان میثم ۳ سالگی
من با این روانی پور خور چیکار کنم دیشب شام عدس پلو زیاد درست کردم تا برای ناهار امروز هم بمونه شام خورد یبشقاب پر آخر شب ساعت 2نیم دیدم تو آشپز خونست داره میخوره صبح از خواب پاشد گفت ی بشقاب گرم کن بخورم الانم دستم بند بود گفتم بیام ته موندو گرم کنم بدم بچه ها بخورن دیدم قابلمه خالیه دخترم گفت بابا گرم کرد خورد
هالا من موندم با بچهای گرسنه چیزیم نیست درست کنم جز تخم مرغ
مشاهده ۱۳ پاسخ دیگر
مامان مسیح قمبه مامان مسیح قمبه ۳ سالگی
سلام مامانا میشه کمکم کنید خیلی استرس دارم
من چند روزه معده ام بهم ریخته و درد میکنه و ونفخ داره گاهی حس میکنم اطراف نافمم درد میکنه اخه میدونید چرا استرس گرفتم من یه مدت شیر موز درست میکردم چند روز پیش همون پارچی که توش شیر موز درست میکنم و برداشتم دیدم اطراف همون تیغه هاش کپک زده بود یه ذره حالا میترسم میگم نکنه قبلا که درست میکردم کپک زده بوده من ندیدم درست کردم و خوردم حالا اینجوری شدم و خیلی هم میترسم مریض نشده باشم چیکارکنم بنظرتون از استرس دارم میمیرم 😭😭
مشاهده ۵ پاسخ دیگر
مامان عشق کوچولوم مامان عشق کوچولوم ۳ سالگی
دخترم اصلا غذا نمیخوره به زور گوشی باید چندتالقمه بدم دهنش من اگه یه روزم غذا ندمش اصلا نمیگه گشنمه، منم صبحی ولی کردم محلش ندادم تخم مرغ درست کردم نگاشم نکرد
مشاهده ۸ پاسخ دیگر
مامان ماهان و تودلی مامان ماهان و تودلی ۳ سالگی
امشب رفتم مهمونی بهم گفتن حامله ای گفتم اره گفتن چیه گفتم دختر
گفتن عکهی کاش پسر میبود همبازی پسرت میشد من خودم از اول دوست داشتم پسر باشه وقتی فهمیدم دختره یه طوری شدم تازه داشتم به داشتن دختر ذوق میکردم که یهو باز اینو گفتن ته دلم خالی شد😔
مشاهده ۲۴ پاسخ دیگر
مامان علی مامان علی ۳ سالگی
مامانایی که تجربه مهد گذاشتن بچه هاتون رو دارین بیاین یه کمکی بهم بکنین
پسر من از اول تیر سه روز در هفته قرار شده بره مهد، امروز روز سومی بود که میرفت. دوست داشت که بره گریه هم نکرد راحت پذیرفت روز اول صبحانشو خورده بود با یه کم میوه ک گذاشته بودم، روز دوم فقط تخم مرغشو خالی خورده بود، امروز از صبح که رفته بود تا ظهر هیچی نخورده بود ظرفش دست نخورده بود به معنای واقعی عصبانی شدم و دعواش کردم میدونم کارم درست نبود ولی خب ۵ساعت مهد بوده نه آب خورده نه غذا نه دستشویی رفته. سردرد شدم از عصبانیت
بنظرتون چیکار کنم دیگه نبرمش یاکم کم درست میشه
خیلی هم قبلش باهاش صحبت کرده بودیم که غذاتو بخور دستشویی برو و ازین حرفا
یه راه حل بهم بگین. مهدشو هم دوست داره میخواد بره ولی اونجا باکسی حرف نمیزنه 🥲 درصورتیکه بچه ی پرحرفیه و یه دقیقه ساکت نیست تو خونه
مشاهده ۷ پاسخ دیگر
مامان ثمین مامان ثمین ۳ سالگی
خانما دیگه کم آوردم از دست این بچه نشستم گریه کردم هرچی میگم بیا بریم دست شوی نمیاد اینقدر نمیاد تا خودشو خیس میکنه دیگه خستم کرده الان بهش میگم جیش نداری میگه نه یه دقیقه بعد میرم اون ور میبینم خودشو خیس کرده میگه من جیش کردم چرا اینجوری میکنه این بچه اینقدر براش جایزه گرفتم اینقد باهاش حرف زدم کی درست میشه تا کی با زور ببرمش دست شوی 😭
مشاهده ۸ پاسخ دیگر
مامان ماهدونه مامان ماهدونه ۳ سالگی
سلام مامانا، امروز یه روزی شب کردم که نگو...
نمیدونم چرا تا به فکر بچه دوم میفتم، پسرم انقدررررررر اذیت میکنه و شر میریزه که به غلط کردم میفتم...
فقط بهش فکر میکنما!!!
انقدر امروز اذیت کرد هم من هم باباشو که عصری نشستم به گریه...
مشاهده ۳ پاسخ دیگر
مامان فندوق🧸🌈 مامان فندوق🧸🌈 ۳ سالگی
یکم سرما خوردم یک هفته شده امروز رفته بودم دکتر هم دارو بده هم واسه فردا چکاب کامل بنویسه برم آزمایش گفت میگی سرما خوردی شاید اشتباه نشون بده گف یک هفته بعد برو آزمایش بعد گفت انتخاب کن دارو بنویسم یا آزمایش باید یکیش باشه منم گفتم آزمایش بنویس فقط یکم آبریزش بینی دارم حالا موندم فردا برم یا نه دوماهه هی امروز فردا میکنم امروز وقت کردم برم کسی ازشمابوده سرما خورده باشه آزمایش داده باشه جوابش درست اومده؟
مامان نفسام مامان نفسام ۳ سالگی
دوستان سلام
تابستون پارسال پسرمو از پوشک گرفتم دست به الت تناسلیش میزد اما یه مدت بعد از سرش افتاد دیگه اصلا تکرار نمیکرد تا همین یک ساعت پیش دیدم مشفول بازی و منم داشتم ظرفامو میشستم یهو دیدم تموم وسایلی که جلوشه محکم میماله به الت تناسلیش و خیلی معذرت میخوام التشم بزرگ شده بود رفتم سرشو گرم کردم رفت پی بازی متاسفانه تو بازی هم با داداشش دزد و پلیس بازی کردن دیدم دمر خوابیده داداشش دستگیرش کنه افتاده بود روش از پشت و این از زیر بازم التش بزرگ شده بود و کمی خودشو به فرش مالید
الان خیلی نگران شدم فقط میخوام بدونم کسی تجربه مشابه داره؟
لطفا اگه کسی میتونه کمک کنه جواب بده ممنون
مشاهده ۷ پاسخ دیگر
مامان نساء مامان نساء ۳ سالگی
خانما بچه های شماهم مثل دخترمن برعکسن وقتی میگی فلان کارو نکن خوب نیست بیشتر میکنه اصلا حالیش نیست هر چند میگم نکن دخترم نکن .ول کن .اصلا انگار نه انگار اصلا نمیشنوه .کلافه شدم از دستش .امروز گفتم بیا ازت عکس بگیرم میگفت نه نمیخوام گریه میکرد .منم گفتم باشه تو عکس نگیر من عکس خودمو میگیرم .گریه میکرد نه عکس خودتو نگیر مال منو بگیر .یا مثلا موقع وعده های غذایی شام . نهار صبحونه الکی میره خودشو بااسباب بازیاش سرگرم میکنه هی میگم نسا بیا هی میگه صبر کن الان میام بزارم ماشینمو درست کنم .بزار عروسکمو درست کنم هی بهانه میاره .امروز خواهرم گفت غذای نسا رو بده من بخورم نسا تو هیچی نخور گریه کرد اومد گفت من میخورم .یا مثلا داداشم خوراکی میخره میگه باید همشو بدی به من .میگم تقسیم کنید هر دوتا تون بخورید خونه رو میاره رو سرش دوست ندارم اینقدر خسیس باشه نمیدونم چه طوری باهاش برخورد کنم 🤦🏻‍♀️
مشاهده ۹ پاسخ دیگر
مامان سید مهدیار مامان سید مهدیار ۳ سالگی
سلام بچه ها من خودم دیشب خیلی تهوع داشتم و چندبار اوردم بالا خیلی حالم بد شد تا رفتم اورژانس
شب ساعت ۴ هم پسرم بیدار شد اورد بالا
دیگه خوب بود صب ساعت ۹ بیدار شد آب خورد بازم اورد بالا هیچی هم نمیخوره ما سرما خورده بوده بودیم ینی ادامه سرما هست ؟؟؟
یا مسموم شدیم ؟
مشاهده ۲ پاسخ دیگر
مامان محمدجواد مامان محمدجواد ۳ سالگی
خواهر زاده ام خونمونه 4تا تخم مرغ نیمرو خالی خورد بایکم نون 4سالشه به نظرتون براش شام درست کنم یا همین کافیه چون برای خودم پسرم عدسی درست کردم اون عدسی نمیخوره
مشاهده ۶ پاسخ دیگر
مامان آراد مامان آراد ۳ سالگی
سلام مامانا میگم من پسرم مدام دستشو ار پاچه شورتش میبره داخل اوایل بی توجهی کردم ولی هرچی بی توجهی کردم هی بدتر شد قبلا که شلوار می‌پوشید تا میخواستم ببرمش دستشویی اینجوری می‌کرد ولی الان نه خستم گرده دیگه بخدا و اینکه وقتی هم تاپ میپوشم جلوش هی میاد دماغشو فشار میده به بازوی من منم دیگه نمیپوشم جلوش اینم بگم از دوسالگی با باباش حمام میره و لباسم جلوش اصلا عوض نمیکنم بخدا دیگه بریدم یه راهکار بدین بهم
مشاهده ۳ پاسخ دیگر
مامان آرش مامان آرش ۳ سالگی
خانما چرا پسر من انقدر گریه میکنه یعنی برا همه چی گریه میکنه یه چیزی از بچه ها بخواد ندنش انقدر گریه میکنه که سر درد میگیری یا بزنیش اینم میزنه ولی باز گریه میکنه که چرا منو زده یا همبازیش میدونه یا گریه میکنه یا داد میزنه الکی هی لباسشو میکشه اینم یا داد میزنه یا گریه میکنه که دست به من نزن البته دوسال از خودش بزرگتره ،،همش میگم کاش یه جور دیگه مشکلشو حل میکرد که انقدر نه خودش اذیت بشه نه من با حرف زدنم که بهش میگم مامان گریه نکن مثلا این کارو کن راضی نمیشه ،اگه پیشنهادی دارین بگین انجام بدم که هم دلم برا خودش میسوزه هم خوپم دارم اذیت میشم
مشاهده ۲ پاسخ دیگر
مامان آلان مامان آلان ۳ سالگی
سلام مامانا من ۱۰ماه بودتلاش کردم تاپسرم بعد۱۰ماه الان دوماهی میشه بهم خبرمیده الان به یه مشکل خوردم جدیداخیلی به خودش نگه میکنه نمیگه نمیگه تاثانیه اخرتندتندمیره ازجلودرسرویس حیشش میکنه بنظرتون بیخیال بایدباشم درست میشه این مدلش یاهی براش یاداوری کنم؟؟اخه پسرخواهرم ۱۰سالشه مادرش هی یاداوری میکنه نمیخوام عین اون باشه
مشاهده ۲ پاسخ دیگر