۱۰ پاسخ

سلام عزیزم خوب شدی؟اوضاعت بهتر شد؟

منم همششش خستم. هر لحظه منتظرم یکی بهم بگه تموم شد این روزا.

شاید افسردگی بعد زایمان‌گرفتی...

عزیزم با مشاور حرف بزنی اگه شرایط داری

ایناعلایم افسردگیه همش و حتما بایددرمان شی

عزیزم خیلی طبیعیه اینا از خودت انتظار زیادی نداشته باش تا آروم آروم ب روال قبل برگردی
کمک اطرافیان نداری؟ مادر خواهر یا همسر ؟

دقیقا عین من همش یا خوابم میاد یا گشنه ام

برو دکتر حتماً حتماً

خودکشی چرا خدا نکنه
احتمالا افسردگی بعد از زایمان گرفتی عزیزم
اصلا به چیزای منفی فکر نکن

دقیقا منم اینجوریم
هر چقدر بخوابم باز خستم

سوال های مرتبط

مامان آرتمیس🩷 مامان آرتمیس🩷 ۴ ماهگی
نمیدونم چجوری بیان کنم ولی کوتاه میگم حس میکنم نیاز به روانشناس یا روانپزشک دارم خیلی حالم بده و من نمیدونستم امشب متوجه شدم من ۴ماهه زایمان کردم و تنهای تنها بودم بچمو بزرگ کردم وقتی میگم تنها ینی تنها بودم واقعا و بچمم جز من کسیو نمیشناسه و گریه میکنه شهر دور از خانوادم هستم با خانواده شوهرمم حرف نمیزنم امشب بعد مدت ها برای دومین بار رفتم عروسی با شوهرم با اصرار اون ولی سر یه ساعت برگشتم دلم شور میزنه قابم تند میزنه وقتی میام بیرون و گریه میکنم توی جمع نشستم ولی انگار نیستم جاریم اومد گفت یه ساعته داری به زمین خیره میشی خوبی؟همش همه فکرم بچمه همش فکر میکنم اون خوب باشه اون نفس میکشه لون چیکار میکنه فکر که میکنم خود قبلیم رو یادم نمیاد وقتی خونم میگم من همش خونم و غصه میخورم ولی بیرونم میام اینجوریم
با شوهرمم رابطم سرد شده دلم رابطه نمیخواد هیچی نمیخواد
نمیدونم چی میخوام انگار دلم یه خواب عمیق مثل کما میخواد
نمیدونم چیکار کنم