از وقتی بچه ب دنیا اومده چون شوهرم بیشتر ب بچه حواسش هست اصلا انگاری من دیگ مهم نیستم براش خیلی حس بدی دارم دردای من براش مهم نیست میگم چی بگیر اهمیت ندارع ولی برای بچه سریع می‌ره میگیره ..خونه ام ک شلوغ کلا دارم دیونه میشم دق میکنم🥲

همه همینن خودتو ناراحت نکن بخدا شوهرمنم همین بود تازه میگفتم پوشک بگیر خانوادش میزاشتن زیرزبونش این میخواد خودش راحت باشه کهنه بچه نشوره نخر مشماش کن 🫤بااین سختی هاتنها افسردگی بچه داری همه رو گذروندم میخوام بگم تنهاتونیستی عزیزم ناراحت نباش

خدای شوهر من اینجوری نیس همینجوری ک هوای دخترمو داره منم داره فقد برام یک ملیون ویتامین اینا خرید اونم همه خارجی میگ توام ضعیف شدی اون روز قربن صدقه ام میرف میگف چشات گود رفت از بی‌خوابی تا همین هی هفته پیش هر روز آبمیوه میخرید خونه مامانم ده روز موندم جیگر گوسفند خرید برام درس کرد. خوردم هر سری میومد سر بزنه آبمیوه میوه میخرید اون روز ی کلمه گفتم کمر بند گف ببند برا دکتر پوست اینا هم میفرستمت

والا من از خدامه شوهرم بیخیال کل دنیا بشه هواسش فقط ب بچش باشه چون بقیه میسوزنننن سوختن مادر شوهررر و خاهر شوهرررر 😂😂😂

دختر هووی مادر هست از قدیم گفتن
حساس نباش شیرینه آدم دلش نمیاد بچه رو ول کنه
درست میشه

قشنگ من هم بچم به دنیا اومد دقیقا همسرم با من همین کاری رو کرد که با شما کرده من خونه مامان و بابام بودم دیر به دیر بهم سر می‌زد وقتی هم میومد فقط و فقط بچه رو میدید فقط به من سلام میداد همین بعد بچه رو میدید و بعد همش با موبایلش بود واقعا حس بدی هست
من بعد از اون از بچه دار شدن زده شدم ولی بهم قول داد که سر بچه بعدی دیگه اون کارها رو تکرار نکنه به من گفت من تجربه نداشتم الان خداروشکر خدا بهمون نی نی داده الان خیلی حواسش بهم هست خدا کنه ادامه دار باشه
بعضی چیزها و تجربه ها تو زندگی زمان بر هست

افسردگی بعد از زایمان رو همه خانما تجربه میکنن به مرور تا یک ماهگی خوب میشی همه ی حسای که گفتی رو میفهمم بخاطر هورموناس عزیزم خوب میشی

ماکه یه ماه ونیم هم گذشته همینه هنوز
کلن همچی بهم میریزه

اخی عزیزم

عزیزم 🥹 تو الان حساس شدی... البته منم همسرم همش میگه دخترم🥲 فک کنم بعداً به من اهمیتی نده

تازه اولیه بعدا خوب میشع

هورمونات بهم ريخته حساس شدي