خیلی دلم گرفته مریضی گیلدا به کنار شوهرم تو مریضیا خیلی اذیت میکنه شربت میخوام بدم میگه نده حالش بهم میخوره بالامیاره
نمیخواد بریم بیمارستان دندونه چیزی نیس
دکتر میخواد گوششو ببینه ن نکن دردش میگیره چیزی نیس
ازمایش مینویسه ن نگیریم چیزی نیس
شربت نوشت باز گفت نمیخواد چیزیش نیس
دقیقا عین یه بچه اذیتم میکنه ارزو میکنم خودم مریض شم انقد که باهاش بحث کردم
نمیزاره دردم فقط مریضی بچه باشه
کاری کرده بچم شذبت میبینه جیغ میکشه قبلا انقد راحت دارو میخورد
ادم خوبیه خیلیم دوسش دارم ولی اونم خسته شده از دکتر بردنمون

شمام باید بچه گول بزنی.لازم شد بابای بچه رو کار خودتو بکن هیج کسی از مادر بچه دلسوزتر نیست.و بخاطر بچت با کسی تعارف نکن

خیلی بده همسر همراه نباشه با این ک من قبل بچه دار شدن کلی حرف زدم اطرافیان مثال زدم ک تو بچه داری همراه نیستن و چقد بد بچه دارن بزرگ میکنن.از هرچی ترسیدم و بدم اومده ومثلا باهاش اتمام حجت کردم همه داده سرم میاد واقعا عصبیم از دستش

شوهر منم همینجوره. از علاقه زیادی که به دخترشون دارن اینجوری میکنن. من سعی میکنم وقتی نیس دارو بهش بدم. یا با اینکه سخته تنها برم دکتر

مامانش بفهمه بچه رو دکتر بردیم دیوونه میشه اونام همینجورین فقط میگن بچس میخوای تب نکنه
خودمم باورم شده زیادی حساسم
درصورتیکه اینجا میبینم کل مامانا عین منن

ببین درسته خسته شده ولی سلامتی بچه اولویت عزیزم این روزای کلی مریضی جدید اومده باید مواظب باشیم با اینکه دندونه یا طبیعیه ممکنه بچه ويروس گرفته باشه و نیاز به دکتر داشته باشه باهاش حرف بزن بگو درسته چیزی نیست انشالله که چیزی هم نباشه بگو نترس اگه چیزی هم باشه باهاش روبه رو شیم بهتر از اینه بچه بخواد درد بکشه من بیشتر احساس میکنم روی دخترت حساسه میترسه یه چیز بد بشنوه میگه چیزی نیست و نمیخواد بچه اذیت شه
ولی ازمایش بدی دارو بدی دکتر بری حداقل خیالت راحت میشه بچت هیچ مشکلی نداره و طبیعیه ولی اگه خونه بمونی همش با خودت میگی نکنه چیزی باشه و من نفهمم بعدش واسه بچه اتفاقی بیوفته من خودم که اینجوریم
انشالله بچت خوب بشه که نیازی به دکتر و دارو ازمایش نداشته باشه عزیزم

مثلللللل شوهر من ....وقتی بچم مریض میشه اگه بمیره این میگه بچه طوریش نیست دکتر نمیبرش دارو نمیخره یعنی فقط من این وسط عذاب میکشم

یواشکی دارو بده....