یکی دو روزه حالم گرفتس خیلی کسلم چون کسلم فک میکنم غذاهامم بدرد نخورن ،امروز برا پسرم سوپ گذاشتم اب قلمو کینوا کدو و هویچ و کمی گوشت بوقلمون ک ته گرف😑دوباره درس کردم پسرم بیدار شد غذا میخواس انقد ابکی بود حالم گگرفته شدا اما اون با ولع همش خورد بعدم انقد گریه ک منو ببر بیرون الان نمیدونم برا شام چکار کنم گوشت بوقلمون پخته دارم عذاب وجدان دارم ک این چن روز براش ابگوشت نپختم اصلا با اینکه مخالف سر سخت بیسکوییت دادن به بچم این هفته بهش دادم مهمونی مجلس بودیم دست بچه ها بودم خودم داخل کیفم مارک نستله داشتم دادم چن بارم بجا میان وعده

ما نباید مادران عالی باشیم ما باید مادران کافی باشیم
کافی باش فقط و بخودت سخت نگیر

از غذای خودمونم میدم دیروز و امروز مونده بود ندادم جدا درس کردم چون یبوسته باید بهش یه وعده حتما سوپ بدم چن شب پیش سوپو جا شام دادم نصف شب گشنه بود خیلی تکون میخورد

اوووو من اینقدر اینطوری میشم ک خدا میدونه ‌.حتا شده گاهی از بیحوصلگی فرنی صبحونشو ظهرم دادم باز شبم دادم هی پشت سرهم
اما گاهی همسرم باهام یار نیس
وقتی میگم خودمون هیچی مهم نیستیم برا بچه لااقل یچیز بیار .مثلا من رو وعده هاش برنامه ریزی میکنم .اما امشب قرار ب‌ود ماست بیاره تاکیدکردم اما نیاورد
دوباره مجبورا میان وعده قبل خواب دوباره فرنی دادم بچم
خیلی ناراحت و عصبی ام
کلا دارم میپوکم از حجم ناراحتی و خستگی
تو هفته گزشته حتا امینو دوبار کتک زدم وداد زدم سرش
از شدت غصه دوس دارم بمیرم با این رفتارم
زندگیمون خیلی سخت میشه روزبروز
خدا کمکمون کنه

ناراحتم😭😭😭😭😭