۲۲ پاسخ

سال ب سال نمیبینمشون

منم هروقت بهشون احتیاج داشتم سریع خودشونو گموگورکردن😜🤦🏻‍♀️

سال به سال زنگ نمیزنن بگن مردی یازنده ای میل سردن

دوتا دارم
با کوچیکه قطع رابطم
با بزرگه رفیق‌ترینم، نفسمه، جونم بهش بنده، قد مامان بابام برام عزیزه، منم تنها خواهرزاده‌شم و اونم خیلیییی زیاد دوسم داره

هیچی مثل همسایه میبینمشون میگم سلام خوبید
در همین حد

۶ تا دای دارم فکر میکردم اونام فامیل الکین ولی وقتی طلاق گرفتم جوری پشتم در اومدن که طایفه پسره ریده بودن

من ۷ دارم عاشقشونم
داییم میان خونه مامان بزرگم اول میان دنبال من منم ببرن
انقد نیلا رو دوست دارن ک چی بیمارستان بودیم یواشکی میومدن تو اتاق یا از پشت پنجره روزی چن‌ بار میومدن دیدنمون

من رابطه ام با همه فامیل معمولیه 🤭دایی هام بهترن عموهام کلا قطع رابطه با یکیشون اون یکیشونم کاش قطع زابطه باشه اینقدی باهامون جنگ داره به قران کلا از فامیل شانس نیاوردم 😌

والا ۵تا دایی دارم خیری از هیچکدومشون ندیدم

دایی تا وقتی زن نداشته باشه خوبه.منم جونم برای دایی هام در میرفت ولی هر کدوم یجوری بعد از ازدواج دور شدن الان اصلا رابطمون مثل قبل نیست😔گاهی خیلی دلم برای اون دوران تنگ میشه

دایی بزرگم و زنش فرشته اند
دایی کوچیکم خیلی دوست دارم ولی خانمش زیاد اهل ارتباط نیست ما هم سالی یکبار نمی بینمشون

خدا برات نگه داره
من سه تا دایی دارم یکیشونو خیلی دوست دارم و در ارتباطیم
اون دوتام الان ببینم نمیشناسم😂😂

من ۴ تا دایی دارم ۳ تاشون ازدواج کردن یکی مجرده واسه همشون جونمو میدم انقدر دوسشون دارم خصوصا دایی کوچیکم که اگه یه روز همو نبینیم از غصه دق میکنیم♥️🥺

والاتازنده بودن هیچکاری برامون نکرده الان که فوت شدن ماازعمو وعمه وخاله ودایی شانس نیاوردیم گلم
خدابرات حفظشون کنه

من ۷ساله ازدواج کردم بچمم دوسالشه هنو ندیدمش😅

چند ساله ندیدمشون

خدا دو تا داییمو لعنت کنه 🤣😂😂😂

والا ما یه دونه بیشتر دایی نداریم اونم انگار صد پشت غریبه 😃😀😄

چه خوب . متاهلن یا مجرد ؟؟

من دایی هام بد نبودن ولی از این آخر همشون خودشونو بد نشون دادن بهمون
ولی خداروشکر داداشم برا بچه هام داره جبران میکنه

داییم بهم‌میگفت عشقم😂😂😂

خداروشکر ندارم🤣🤣 حالا عمو و خاله چه گلی به سرمون زدن که دایی بزنه

سوال های مرتبط

مامان معجزه خدا مامان معجزه خدا ۱ سالگی
خانوما من یه نگرانی توی دلم دارم که میدونم به عنوان یک مادر درک میکنید پدرشوهرم و مادرشوهرم پسر دایی دختر عمه هستن و باهم ازدواج کردن بعد برادرشوهرم و جاریم هم دختر دایی پسرعمه هستن حالا اینا دوتا پسر دارن پسر اولی سالمه ولی پسر دومی مشکل ژنتیکی داره بدنش سالمه ولی از لحاظ ذهنی ضعیفه حتی حرف نمیزنه بعد اون یکی بردارشوهرم با غریبه ازدواج کرده حالا بچه اینا هم مشکل داره پدرش گفته بردم دکتر بهش گفتن کند ذهنه میدونید یه جوری بچه معمولی نیس اصلا آرام و قرار نداره خیلی کنترلش سخته من قبل از بارداری رفتم آزمایش ژنتیک بدم چون منو شوهرم هم فامیلیم متاسفانه هزینه ها بالا بود نتونستیم انجام بدیم حتی دکتره گفت نزار حامله بشم دیگه گذشت و یهویی حامله شدم و همش با استرس گذشت و غربالگری هام خوب بود الانم بچم خیلی باهوشه کاملا همه چیو متوجه میشه ولی من ترس تمام وجودمو گرفته نکنه بچم در آینده مشکل پیدا کنه تو خدا بگید میشه از الان فهمید یه بچه سالمه یانه
مامان شایلین مامان شایلین ۲ سالگی
سلام مامانا
من یه پسر دایی دارم که از دوماهگی تی وی میبینه البته گوشی تا الان که اول میخونه با گوشی و کارتون غذا میخوره
و از ۵ ماهگی با یه شربت بسیار خطرناک از ساعت ۱۰ شب واردار به خواب میکردن که امروز اون شربت زیر دوسال ممنوعه
و دختر من هم زودتر از دوازده نمیخوابه چون عادت کرده و میدونم که اشتباهه داره دیر میخوابه ولی چون باباش ۱۱ شب میاد بیدار میمونه تا باباشو ببینه
خلاصه که مهمون بودیم و دختر ۱۱ شب خوابش میومد و کفتم بریم تا خونه برسیم میشه ۱۱/۳۰ و میخوابه
زن داییم با صدای بلند گفت هههه! پسر من از همون اول از ۱۰ میخوابه
این پنجمین بارش بود توی جمع میگفت
و من همیشه سکوت بودم
تا اینکه اونروز گفتم بله منم اگه شربت به اون خطرناکی رو میدادم میخوابید ولی شایلین خودش میخوابه

و اینکه پسرداییم یکم توجهش پایینه و توی سنجش کودکان هم گوشزد کردن بهش ولی همیشه خودشو یعنی زنداییم همه چیز دان عالم میدونه
منو مسخره میکنه که بچت چرا تیوی نمیبینه!!!
من دیگه حوصله بحث نداشتم و بلند شدم و رفتم لباسمو پوشیدم و خداحافظی کردم